«داوود ميرباقري و مهدي فخيم زاده، فيلم هاي انتخاباتي لاريجاني را مي سازند، ايسنا»
ميرباقري- من ميگم براي پيروزي دکتر بايد قطامش رو زياد کنيم.
فخيم زاده- دِ اشتباهت همينه ديگه! من مي گم بايد به جاي زيبايي زنانه از خشونت زنانه استفاده کنيم. يادته تو سريال امام رضا دختره چه جوري مثل زُورو روي اسب مي پريد؟
ميرباقري- آخه آدم عاقل! دختر اسب سوار رو چه جوري توي فيلم انتخاباتي دکتر مي توني جا بدي؟
فخيم زاده- همون جوري که تو سريال امام رضا جا دادم. مگه اصلا ربطي به امام رضا داشت. نشون مي دم که دکتر داره از خيابون جام جم پايين مي آد که يهو وسط خيابون ولي عصر يک دختر اسب سوار رو مي بينه که داره به طرفش چهار نعل مي تازه...
ميرباقري- خب بعد؟
فخيم زاده- بعد حرکت ِ دختره اسلوموشن مي شه و با يک جست از يک طرف اسب در حال حرکت مي پره پايين و با يک جست ديگه دوباره سوار اسب مي شه و چشم به چشمهاي دکتر مي دوزه و بهش لبخند مي زنه...
ميرباقري- بعد؟
فخيم زاده- بعد به حالت اسلوموشن از جلوي دکتر رد ميشه و به تاخت به طرف پل چمران مي ره و مي پيچه طرف مدرس...
ميرباقري- کم کم داره جالب مي شه. اونوقت؟
فخيم زاده- اون وقت دکتر اونو با ماشينش دنبال مي کنه. دختره همين طور به تاخت مي ره تا مي رسه به جردن. بعد يه شات مي گيرم از ساختمون سبزي که تو جردن هست. دختره يک نگاه چپ چپ به ساختمون مي اندازه و رد ميشه. اين يعني دکتر مخالف خشونت موازيه. دکتر همين طور دنبالش مي رونه. بعد دختره يهو محو ميشه. دختره رو هم يه کسي مثل ناتاشاي "خواب و بيدار" انتخاب مي کنيم. خشن و بي اعتنا.
ميرباقري- خب آخرش چي ميشه؟
فخيم زاده- هيچي دکتر ميره ستاد مي بينه دختره يکي از هواداراشه که با اسب اومده تراکت تبليغاتي براي پخش کردن بگيره!
ميرباقري- بابا نمک! بابا کوروساوا! همينه که هميشه آخر سريال هات رو گند مي زني ديگه!
فخيم زاده- نه که تو آخر سريال هات خيلي عالي تموم ميشه! راستي آخر سريال امام علي رو که اون طوري کردن خيلي حال کردي نه؟
ميرباقري- ببين مهدي! نداشتيم ها! مي دوني که مدت ها سر اين مسئله مريض شدم. از يک طرف اهل سنت ما رو تهديد به مرگ کردن از يک طرف هم خودي ها فيلم ما رو تيکه پاره کردن. شوخي اين جوري نکن که اصلا خوشم نمي آد.
فخيم زاده- مثلا بکنم چطور ميشه؟ هان؟
ميرباقري- هيچي کُلامون مي ره تو هم و يه طور ميشه.
فخيم زاده- ببين مي دوني که کمربند سياه دارم. با کاراته همچين مي زنمت که نتوني بلند شي ها! جوجه!
لاريجاني- آقايون چه خبرتونه استوديو رو گذاشتين رو سرتون. کِي کار رو شروع مي کنيد؟ نجنبين تبريزي، فيلم مارمولک ِ 2 رو مي بره رو پرده، ما عقب مي مونيم. من اگه مي دونستم چه کاسه اي زير نيم کاسه اش هست به جاي امام رضا و امام علي مي دادم يزيد و معاويه برام درست کنيد! پاشين اين بحث هاي صد تا يه قاز رو جمع اش کنيد. براي اين که نه سيخ بسوزه نه کباب نقش اسب سواره رو بدين به ويشکا. فقط بايد قبلش يه جوري از دل وليد در بياريم که دوباره دعوتش کنه. خدايا آخر عاقبت ما رو ببين که بايد براي پيروز شدن در انتخابات دست به دامن قطام و وليد بشيم. دوره ي بعد هم لابد بايد دست به دامن يزيد بشيم. استغفرالله!