خانه سينما در پاسخ به اظهارات احمدي نژاد در يك برنامه پخش شده از سيما با انشتار بيانيه اي به وي پاسخ داد . در اين بيانيه با اشاره به عملكرد غير قابل تطبيق شهردار تهران با معيارهاي فرهنگي آمده است: براي جامعه اصناف سينمايي ايران معلوم نيست كه اين نامزد انتخاباتي كه عملكرد مديريتيشان، هيچ تمايلي را به سمت حركتهاي فرهنگي و هنري البته اصيل نشان نميدهد، در كدام حاشيه آمن فرهنگي غنودهاند كه به راحتي افتخارات ملي و جهاني سينمايي فرهيخته ميهن اسلامي را ملعبه اظهارنظرهاي خويش ميسازند؟
بدون ترديد يكي از عمدهترين وظايف جامعه اصناف سينمايي ايران در مقطع كنوني، ترغيب دست اندركاران و مخاطبان فرهنگ و هنر سرزمين اسلاميمان براي حضور فعال در عرصههاي اجتماعي و تلاش براي تشخيص نگاه فرهنگي - هنري دولتمردان آينده و انتخاب اصلح آن است.
براي خانه سينما، بسيار تاسف بار است كه انرژي ذخيره شده براي اين مهم، به خنثي سازي فرمايشات غلط و غيركارشناسانهاي برسد كه بدون هيچگونه مستندي قرار است براي اطرافيان گوينده، به سمع قبول شنيده شود.
بسيار طبيعي است كه پخش گفت وگوي خام و ناپخته يكي از نامزدهاي انتخاباتي از برنامه ساعت 30/20 يكي از شبكههاي رسانه ملي مبني بر انكار هرگونه « نگاه تخصصي و نگاه حرفهاي متمركز و روشن » در عرصه سينما و فيلم و در حالت رها و نامطلوب قلمداد كردن آن، واكنش سريع و صريح هنرمندان اين عرصه را برانگيزاند. اوج اين پريشانگوييها زماني آشكار ميشود كه ايشان هنر را اصولا ابزار مهمي تلقي مينمايند كه بدون آن نميشود پيشرفت كرد.
براي جامعه اصناف سينمايي ايران معلوم نيست كه اين نامزد انتخاباتي كه عملكرد مديريتيشان، هيچ تمايلي را به سمت حركتهاي فرهنگي و هنري البته اصيل نشان نميدهد، در كدام حاشيه آمن فرهنگي غنودهاند كه به راحتي افتخارات ملي و جهاني سينمايي فرهيخته ميهن اسلامي را ملعبه اظهارنظرهاي خويش ميسازند؟
آيا تمركز نگاه تخصصي و نگاه حرفهاي بايد نظير پل هوايي خيابان حافظ، معضل بيافريند تا ديده شود،يا در داخل چالههاي وسط بزرگراههاي اصلي شهر تهران اتفاق افتد تا توجه برانگيزد؟!
آيا اين نامزد انتخاباتي تصور نميكنند كه ناديده گرفتن يكي از اصليترين وظايف مديريتيشان كه همانا پر كردن اوقات فراغت «شهروندان» است و در طول تصدي ايشان هيچگاه جنبه عملي به خود نگرفت، اجازه هرگونه اظهار نظر فرهنگي را از وي سلب نموده و سهلانگاري شان در ساخته نشدن، عدم تجهيز و نوسازي هيچ سينمايي در دوران ايشان همواره نقطه ضعف بزرگي در عملكردشان محسوب ميشود؟ آيا خلاء بوجود آمده از عدم توجه به سينما كه موجب آسيبهاي جدي فرهنگي - اجتماعي شده و ميشود در كارنامه ايشان قابل گذشت است؟
حداقل انتظار ما از مشاورين فرهنگي و هنري اين نامزد انتخاباتي آن بود كه چشم ايشان را بر اين حقيقت بگشايند كه «هنر»، «ابزار» نيست و يقينا، نگاه ابزاري به هنر، نگاه ابزاري به همه چيز از جمله راي مردم را به دنبال خواهد داشت.
به راستي چه چيزي در اين شهر « حالت رها» دارد؟ هنر، سينما و فيلم كه برنامه پنج ساله، ده ساله و افق بيست ساله آن مشخص است، يا معضل آسفالت بزرگراهها، آب گرفتگي خيابانها، از كار افتادن نبض زندگي شهري در اثر بارش يك برف ساده و يا ناديده گرفتن وظيفه با اهميت پر كردن اوقات فراغت انسانها؟
دوران،دوران انتخاب است و بصيرت شهروندان به واسطه فرهنگ و هنر كه نه «ابزاري» بلكه در جامعه ولايتي «الهي» است، براي انتخاب اصلح، ارتقاء يافته و عقلانيت، نه تنها حكم بلكه ايجاب مينمايد، آنهايي كه نيت دولتمردي دارند، عمل خود را با فرهنگ و هنر همراه سازند نه آنكه از سر غفلت و ندانستن از آن تبري جويند.
بدون ترديد جامعه اصناف سينماي ايران وظيفه و بلكه تكليف خود ميداند كه در موعد مناسب پاسخهايي را از منظر فرهنگ و هنر كه در حيطه مسووليتهاي يك مدير شهري قرار دارد از مدعي طلب نمايد.
اين حق اما بعد از انتخابات وسعت بيشترخواهد يافت و هنرمندان و دستاندركاران سينماي ميهنمان مطالبات 25 ساله خود را طلب نموده و درخصوص تحمل تمامي ناملايمات و نارواييهايي كه به آنان رفته است زبان خواهند گشود و حتي يك گام هم عقبنشيني نخواهند كرد.
در آن زمان شايد «شهروندان» بيشتر علاقمند باشند كه بدانند تا كنون چه مقدار از مطالبات و حقوق شهرونديشان زير آسفالت تلنبار شده و در بوته تعليق مانده است؟"