در روزهای بحرانی پس از ۱۸ تيرماه ۱۳۷۸، نامهی ۲۴ فرمانده سپاه پاسداران خطاب به رئيس جمهور خاتمی در برخی روزنامهها ـ مثل کيهان و جمهوری اسلامی ـ منتشر شد. متن كامل اين نامه و اسامي فرماندهان امضاكنندهی آن را به نقل از روزنامهی "جمهوري اسلامي" در زير میخوانيد:
رياست محترم جمهوري حضرت حجتالاسلام والمسلمين جناب آقاي سيدمحمد خاتمي
با عرض سلام و خسته نباشيد به استحضار ميرساند:
بهدنبال حوادث اخير به عنوان مجموعهاي از خدمتگزاران دوران دفاع مقدس ملت شريف ايران، وظيفهی خود دانستيم مطالبي را خدمت حضرتعالي دانشمند ارزشمند عرضه بداريم. اميدواريم با سعهی صدر و شعار ارزشمند توأم با سيرهاي كه تبليغ ميفرماييد (شنيدن هر سخن و ايده ولو مخالف) به اين موضوع كه شايد درد هزاران زجركشيدهی انقلاب باشد كه امروزه بهدور از هرگونه خط و خطوط با چشمي نگران، مسائل و حوادث انقلاب را مينگرند و سكوت، مسامحه و سادهانگاري مسئولين كه از بركت خون هزاران شهيد بر مسند نشستهاند، متحير و متعجباند.
جناب آقاي خاتمي، قطعاً همهی ما حضرتعالي را انساني وارسته، انقلابي، متدين و داراي ريشهی عميق ديني در حوزه و دلسوز به انقلاب دانسته و ميدانيم، اما نحوهی برخورد با حوادثي كه همهی ما شاهد شادي و رقص دشمنان پيرامون آن هستيم و در اولويت قرار دادن پيگيري برخي اشتباهات و تخلفات و بزرگ كردن آنها در مقابل عدم توجه و يا كوچك جلوه دادن برخي ديگر از همين نمونه قانونشكني و هتك حرمت و فشار، باعث شده است جريانهاي معاند با انقلاب گستاختر و در مقابل آن، مدافعان انقلاب محافظهكارانه و با دلزدگي توأم با نااميدي، هر روز تحقير شده و به ثمرهی اين همه خون نگريسته و انگشت خود را با تاسف و تاثر ميگزند.
جناب آقاي رئيسجمهور، حمله به كوي دانشگاه همانطوري كه رهبر بزرگوار و مظلوم اين انقلاب فرمودند امري ناپسند، زشت و بد بود و عليرغم اينكه سختترين و تندترين برخوردها با آن انجام پذيرفت اما همهی مردم به دليل ناپسندي عمل انجام شده اين برخوردها را پذيرفته و بر آن صحه گذاردند، اما سؤال مهم و پرابهام اين است كه آيا فاجعه فقط همين بود؟
صرفاً همين موضوع قابل پيگيري و توجه و اعتراض و تحصن است كه چند وزير به خاطر آن استعفا دهند، شوراي امنيت تشكيل جلسه بدهد و گروه تحقيق تشكيل گردد، اما آيا حرمتشكني و توهين به مباني اين نظام، تاسف و پيگيري ندارد؟ آيا حريم ولايت فقيه كمتر از كوي دانشگاه است؟ آيا حريم امام، آن انسان كمنظير، كمتر از جسارت به يك دانشجو است؟ آيا چند روز امنيت كشور را دچار اخلال كردن و به هر مؤمن و متدين حمله كردن و آتش زدن فاجعه نيست؟ آيا زير سئوال بردن جمهوري اسلامي، اين يادگار دهها هزار شهيد و شعار عليه آن دادن فاجعه نيست؟
جناب آقاي خاتمي، چند شب پيش وقتي گفته شد عدهاي با شعار عليه رهبر معظم انقلاب به سمت مجموعهی شهيد مطهري در حركتاند، بچههاي كوچك ما در چشم ما نگريستند، انگار از ما سؤال ميكردند غيرت شما كجا رفته است؟
جناب آقاي رئيسجمهور، امروز وقتي چهرهی رهبر معظم انقلاب را ديديم مرگ خودمان را از خداوند طلب كرديم چون كه كتفهايمان بسته است و خار در چشم و استخوان در گلو بايد ناظر پژمرده شدن نهالي باشيم كه حاصل 14 قرن سيلي و زجر شيعه و اسلام است.
جناب آقاي خاتمي، شما خوب ميدانيد، در عين توانمندي بهخاطر مصلحتانديشي دوستان ناتوانيم. چه كسي است كه نداند امروز منافقين و معاندين دسته دسته به نام دانشجو به صف اين معركه ميپيوندند و خوديهاي كينهجو و منفعتطلب كوتهنظر آتشبيار آن شدهاند و براي تهييج آن، از هر سخن و نوشتهاي دريغ نميكنند؟
جناب آقاي خاتمي، تا كي با اشك بنگريم و خون دل بخوريم و با هرج و مرج و توهين، تمرين دموكراسي كنيم و به قيمت از دست رفتن نظام صبر انقلابي داشته باشيم؟
جناب آقاي رئيسجمهور، هزاران خانوادهی شهيد و جانباز و رزمنده به شما رأي دادند كه رأي آنها مدال سينه شماست. آنها از شما انتظار برخورد منصفانه با اين مسائل را دارند و ما امروز رد پاي دشمن را در اين حوادث به خوبي ميبينيم و قهقههی مستانه را ميشنويم. امروز را دريابيد كه فردا خيلي دير است و پشيماني فردا غيرقابل جبران است.
سيدبزرگوار، به سخنراني به ظاهر دوستان و خوديها در جمع دانشجويان بنگريد، آيا همهی آن گفتهها تشويق و ترغيب به هرج و مرج و قانونشكني نيست؟
آيا معناي سال امام (ره) همين بود؟ آيا به همين صورت ميتوان ميراث گرانبهاي او را حفظ كرد و آيا بيتوجهي تعداد اندكي به نام حزبالله مجوزي است براي شكستن سر هر متدين و هتك حرمت آن؟
جناب آقاي خاتمي، رسانهها و راديوهاي دنيا را بنگريد، آيا صداي دف و دهل آنها به گوش نميرسد؟
جناب آقاي رئيسجمهور، اگر امروز تصميم انقلابي نگيريد و رسالت اسلامي و ملي خودتان را عمل نكنيد، فردا آنقدر دير و غيرقابل جبران است كه قابل تصور نيست.
در پايان با كمال احترام و علاقه به حضرتعالي اعلام ميداريم كاسهی صبرمان به پايان رسيده و تحمل بيش از آن را در صورت عدم رسيدگي، بر خود جايز نميدانيم.
فرماندهان و خدمتگزاران ملت شريف ايران در دوران دفاع مقدس: غلامعلي رشيد ـ عزيز جعفري ـ محمدباقر قاليباف ـ قاسم سليماني ـ جعفر اسدي ـ احمد كاظمي ـ محمد كوثري ـ اسدالله ناصح ـ محمد باقري ـ غلامرضا محرابي ـ عبدالحميد رئوفينژاد ـ نورعلي شوشتري ـ دكترعلي احمديان ـ احمد غلامپور ـ يعقوب زهدي ـ نبيالله رودكي ـ علي فدوي ـ غلامرضا جلالي ـ امين شريعتي ـ حسين همداني ـ اسماعيل قاآني ـ علي فضلي ـ علي زاهدي ـ مرتضي قرباني.