من رای نمی دهم چون خاتمی گفت شرکت کردن شرط لازم است اما کافی نیست . چرا همیشه ما مردم وظیفه مدنی خود را انجام دهیم ؟ مسئولان هم شرط لازم خود را به جا آورند .
من رای نمی دهم چون رهبری گفت دشمن به کمین نشسته است . می خواهم ببینم این دشمن بالاخره هویتش مشخص می شود ؟ بگذار دشمن بیاید , شاید حرف حسابی داشت .
من رای نمی دهم چون اصولا آدم سکولاری هستم و متاسفانه همه مراجع تقلید اعلام فرمودند که این کار یک وظیفه شرعی است اما من این کار را یک حق می دانم .
من رای نمی دهم چون سعید حجاریان گفت 700 سال وقت لازم است تا به دموکراسی برسیم و من 10 سال دیگر بیشتر زنده نیستم . .
من رای نمی دهم چون نمی خواهم جلوی آیندگان خجل باشم .
من رای نمی دهم چون میخواهم بدانم براستی امسال سال مشارکت عمومی و همبستگی ملی است ؟
من رای نمی دهم چون در این انتخابات شاهرودی , علیزاده , مصباح یزدی رای می دهند و من از دیدن این ادمها احساس آزادی و دموکراسی را نمی توانم داشته باشم .
من رای نمی دهم چون هاشمی رفسنجانی از بی پولی مزمن در رنج است و این بیماری عجیب او را رنج می دهد و من متاسفانه پولی ندارم که به او بدهم .
من رای نمی دهم چون نمی خواهم اقای قالیباف همان طور که زنجیر گمرک را پاره کرد تا بدون طی مراحل قانونی بنزهایش را ترخیص کند , به حریم خصوصی من وارد شود .
من رای نمی دهم چون ریه های من نسبت به هوای تازه آلرژی دارد و ممکن است بدتر شوم .
من رای نمی دهم چون از همیشه در صحنه بودن خسته شده ام . تا کی باید جور دیپلماتهای بی سواد و مرتجع را ما مردم بکشیم ؟
من رای نمی دهم چون مطمئن هستم رزیم فعلی ایران برای منافع ایالات متحده آمریکا و اسرائیل بهتر است .
من رای نمی دهم چون نمی خواهم برای زلف دختران رای خود را مفت به امثال هاشمی بفروشم .
من رای نمی دهم چون نمی خواهم به معین رای بدهم که روزگاری با کلت بر کمر سر کلاس می رفت .
من رای نمی دهم چون نمی توانم مهر تائید بزنم بر انقلاب . انقلابی را که رهبر به ان می نازد و چفیه آنرا از گردنش برنمی دارد , من انقلاب نمی دانم . من معتقد هستم انقلابی که به اهداف خود نرسد چیزی جز یک شورش کور بیشتر نبوده و رهبرانش هم جز شورشی و اخلالگر نظم عمومی عنوان دیگری ندارند .
من رای نمی دهم چون نمی خواهم توده وار همچنان به سبک و سیاق مورد نظر آقایان زندگی کنم . دیگر در جمهوری اسلامی تن به هیچ فعالیت مدنی نمی دهم . دیگر شادی نمی کنم . گریه هم حتی نمی کنم . دیگر به اصول اخلاقی هم پایبندی نشان نمی دهم .
من رای نمی دهم چون من یک نظام می خواهم نه یک بی نظام آباد . از انقلاب حالم بهم می خورد . اما به مخدر احمقانه مردم سالاری دینی آقایان هم تسکین نمی یابم .
من رای نمی دهم .