آقایی که به بهانه تحلیل از وضع ایران و تشویق مردم به شرکت در انتخابات نمایشی، می خواهید مردم را وحشت زده کرده و در صورت عدم شرکت در این مضحکه آنهارا از جکومت نظامیان بترسانید، شما آزادید که هر کاری که می خواهید بکنید. آیا کسی مانع شما شده است که بروید و رآی بدهید؟ می توانید پناهنده سیاسی باشید و این پناهندگی را، با عرض معذرت، به لجن کشیده و به سفارت کریمه جمهوری اسلامی رفته و رأی مبارک خود را در صندوق ریا و فتنه بیاندازید! چرا تلاش می کنید مردم را از نظامیان بترسانید؟ مگر در این خاک اشغال شده، هم اکنون چه کسانی حاکم هستند و حکم می رانند؟ چه فجایع دیگری باید در این مملکت انجام بگیرد تا ما باور کنیم که هم اکنون نیز نظامیان بر این مملکت حاکم هستند؟ مردم تا این درجه به شناخت از این رژیم و سردمداران آن رسیده اند که بدانند که چه باید بکنند. بگذارید مردم خود تصمیم بگیرند. آنها را از چه می ترسانید؟ مردم باید به چه بلاها و گرفتاری های دیگری دچار شوند تا شما رضایت بدهید دست از سرآنها بردارید؟ چه خیال کرده اید؟ هر بار که ملت می خواهد تکلیف خود را با این جماعت ابران بر باد ده روشن کند، هزار فتنه در راه آنها به پا می شود. دیروز آقای خاتمی بود که نتیجه اش در برابر چشم همگان است و امروز آقای معین. چه تلاشی به کار بردند ومی برند که بگویند نمای ظاهری قانونگرایی و گفتمانی، که یک جانبش همه حق را برای خود دارد و هر گونه که بخواهد قانون را تعریف می کند، نتیجه کار آقای خاتمی بوده است! پس سهم این مردمی که شب وروز برای لقمه نانی جان کنده اند، و برای گرفتن کمترین حقی، شکنجه شده اند و قربانی داده اند کجا می رود؟ امروز همه می بینیم و شاهد هستیم که اگر فشار مردم و پایداری آنها و از جان گذشتگی زندانیانی چون آقایان زرافشان، گنجی، محمدی ها و دیگر نام داران زندانی و دیگر زندانیانی که نامی از آنها به میان نمی آید و شناخته شده نیستند، نبود؛ این ستم گری ها تا چه پایه بیشتر بود. آقای خاتمی و دولتش چه کمکی به زندانیانی که با بیماری در اعتصاب غذا بسر برده و هر دم وضع تندرستی اشان وخیم تر می شود کرده است؟ تصور نمی شود که این انسان های شریف و بی گناهی که به دلیل پشتیبانی و پاسداشت شرف و بزرگی و راستی و درستی حتا از جان عزیز خود نیز گذشته اند و پاکی و شرافتمندی خود را در میدان عمل به ثبوت رسانده اند و شرکتدر خیمه شب بازی انتخابات را با قاطعیت رد کرده اند، کمتر از شما از وضع آشفته و رخدادهای جامعه ایران آگاهی داشته باشند! ما تا چه اندازه باید بیچاره شده باشیم که یک متهم به جنایت و خیانت چون هاشمی رفسنجانی را دارای توانایی حل مشکلات و رفع بحران خارجی ببینیم! این بد نام اگر به این کار هم قادر باشد، چه سود و بهره ای برای مردم ایران دارد جز دراز کردن بیشتر زندگی این حکومت ترور و وحشت؟ موجب شرم و سرافکندگی است که یک فرد متهم به قتل در دادگاه هایی رسمی که سال ها مال ملت را هم به غارت برده است، سه باره به ریاست جمهوری برسد؟ این همه انسان شایسته در درون ایران هست، چرا باید یک فرد کم سواد و نیرنگ باز و بد نام سکان سیاست مملکت را در دست بگیرد؟ مردم چه راه دیگری دارند اگر نتوانند در این مجال و به شکلی مسالمت آمیز(که بارها خواست آن را نشان داده اند) به همه این دستگاه آلوده "نه" سرنوشت ساز خود را بگویند.
شما نگران نباشید! این مردم خود می دانند که پس از انتخابات قلابی چه باید بکنند. هزاران جوان و دانشجوی هشیار و خوش فکر و کسان فرهیخته دیگر در ایران هستند که مطمئنن اندیشه فردای پس از شکست رژیم اسلامی و "نه" بزرگ مردم به حکومت را نیز داشته اند و دارند. شما فراموش نفرمایید که حتمن به سفارت فخیمه "جمهوری" اسلامی رفته و رأی بدهید که شاید همآن رأی شما این بار هم رژیم را نجات دهد!