هر چند كه اين روزها همگان در گير نتيجه انتخابات هستند تا يكي از دو كانديدا را به كاخ رياست جمهوري بفرستند . اما كمتر توجهات به سمت ميزان شركت راي دهندگان در انتخابات جلب شده است اما در نهايت همگان به سراغ اين مقوله خواهند آمد و در يك نگاه سطحي ابراز مي شودكه تحريم كنندگان انتخابات با شكست مواجه شده اند در اين ميان به عنوان يكي از مدافعان تحريم انتخابات به ذكر دو نكته بسنده مي كنيم:
1- تحريم كنندگان انتخابات طيف وسيعي از گروهها و افراد با سلايق بسيار را تشكيل مي داد كه بسياري از آنها بخصوص اپوزيسيون خارج از كشور طي تمام سالهاي پس از انقلاب همين مشي را دنبال كرده اند و هيچ گاه نيز براي تغيير در نگاه خود تلاش چنداني نكرده اند و در طي اين 25 سال نيز موفق به هيچ جريان سازي چه در داخل كشور و چه در خارج كشور نشده اند اما درمیان گروههاي در گیر درنظریه عدم شركت در انتخابات نیزبوده اند گروههایی كه طي سالهاي گذشته جريان هاي بسياري را در كشور ايجاد كرده اند و نگارنده بر اعتقاد راسخ است كه دوم خرداد نيز از جريان هاي ساخته شده توسط دانشجويان است .
اما اين نكته را بايد متذكر شد كه ايجاد جريان به سالها وقت و انرژي نياز دارد و همگي باید بپذیرند كه با طي يك دوره سه ماهه و بدون هيچ رسانه اي نمي توان تاثير بسزايي بر فضاي انتخابات داشت و تنها پا فشاري بر اين مشي خواهد بود كه از يك سو حاكميت را به سمت پذيرش خواسته هاي آزادي خواهانه سوق مي دهد و از سوي ديگر مردم را با اين نظر آشنا مي سازند كه مي شود با راي ندادن هم نظرات خود را ابراز كرد در هر صورت بروز يك نظر در كشور ما كه راه ارتباطي با عوام كشور يا از صدا و سيما مي گذرد كه در انحصار يك جناح سياسي است و يا از تلويزيونهاي ماهواره اي كه در اختيار تعدادي مغز منجمد و بعضا ديوانه است، مدتها وقت خواهد گرفت و كساني كه به دنبال تاثير يك ايده مانند تحريم انتخابات در كمتر از 40 روز هستند درتحليل خود يك خطاي روش شناختي را مرتكب شده اند .
2- بخشي از بدنه آزادي خواه ايران درجنبره خواسته هاي بي حدو حصر مشروطه خواهان كه بدون منطق بدنبال قدرت مي گردند به جاي مشي فعالانه و مقاومت مدني به كانديدایي راي دادند كه در نهايت تنها 7 درصد از راي ها را بدست اورده است و بايد متذكرشد كه اين در صد پايين راي جانشين راي هاي 20 ميليوني خاتمي است كه به اين وضع دچار شده است و نقد خاتمي طي يك فر آيند شش ساله باعث اين تعداد راي شده است .
3- نكته مهم و قابل توجه اين است كه عدم مشاركت فعال در انتخابات يك هدف براي ارائه كنندگان آن نيست بلكه تنها وسيله ايست كه خواسته هاي خود را به گوش حاكميت برسانند كه به نظر مي رسد در اين راه موفق بوده اند چرا كه حاكمان با تمام توان رسانه اي و تبليغي خود به شكل بسيار بي سابقه اي اين بارتمام تلاش خود را براي صحنه آوردن مردم در انتخابات به همراه ديگر التراتيوهاي روشنفكري ارائه شده باشكست نسبي مواجه شده است و تنها شعارهاي عامه پسندي مانند پرداخت ماهي 50 هزار تومان و يا شعار ما مي توانيم به موفقيت نسبي دست يافته اند.
تنها با پافشاری بر یک خواسته درست و ارائه راه های درست و استدلال های منطقی برای آن می توان بر افکار عمومی ، عوام و خواص تاثیر لازم را گذاشت و به هدف نزدیک شد.