مدتها بود كه در عالم سياست خبرهايي به اين خوبي نشنيده بودم و تا اين حد از بالا و پايين پريدن هاي آقايان تفريح نكرده بودم . بر خلاف آنچه گفته ميشود اين روزها براي سياست و سياست پيشگان و ملت ايران روزهاي مباركي است روزي كه افرادي مانند آقاي كروبي و رفسنجاني بادهايي را كه در اين چند سال كاشته اند درو مي كنند و اسلحه هايي كه به دست كيهان و شوراي نگهبان و بسيج و سپاه و از همه مهم تر رهبر معظم دادند به طرف خود آنها نشانه رفته است.
آقاي كروبي خيلي بد است كه شوراي نگهبان حال آدم را بگيرد و جوري انتخابات را پيش ببرد كه يك مرتبه از جايگاه اول و دوم به جايگاه سوم پرت شود نه؟ ولي اين همان شوراي نگهباني است كه در انتخابات مجلس ششم اين كار را با گستاخي و بي عدالتي بيشتري نسبت به آنچه با شما كرد با عليرضا رجايي كرد ؛ چه شد كه آن روز مانند اكنون مصاحبه مطبوعاتي و نامه سرگشاده و استعفاء ترتيب نداديد و بر كرسي رياست همان مجلس تكيه زديد؟
آقاي كروبي شوراي نگهبان نظام را به خطر انداخته چون شما را حذف كرده است و به افشاگري روي آورده ايد و تهديد به تحصن كرديد و استعفاء مي دهيد؛ ولي چرا اين افشا گريها را زماني كه به طور غير قانوني تقريبا تمامي اصلاح طلبان را در انتخابات مجلس هفتم قلع و قمع كردند انجام نداديد؟ چرا در تحصن همكاران و همفكرانتان شركت نكرديد؟ و چرا در راس همه آنها استعفاء نداديد ؟ و حتي با آنها برخورد هم كرديد؟ نه اينكه آنروز صندلي رياست سخت شما را خوشايند بود و هنوز سوزن شوراي نگهبان به تنتان نخورده بود كه درد خنجري كه بر همكارانتان زده بود بفهميد؟
آقاي كروبي رهبر عزيز هم تحويلتان نگرفت تا جايي كه حتي روزنامه هايي كه رنج نامه ! شما را چاپ كرده بودند توقيف كرد ؛ اما اين هم همان مقام عظماي ولايتي است كه به يك اشاره ايشان قانوني را كه مي توانست حامي مطبوعات باشد عليرغم اعتراض همگان به كناري نهاديد تا خوش رقصي كرده باشيد و كار به جايي برسد كه اكنون حرفهاي خودتان هم سانسور و توقيف شود.
آقاي كروبي سالهاست آزادي خواهان ، اصلاح طلبان ، دانشجويان و افراد زيادي فرياد تظلم خواهيشان از اقدامات بسيج و سپاه و كيهان به عرش رسيده است اما گويا شما تازه از خوابي به گفته خودتان اصحاب كهفي بيدار شده ايد و زماني به فكر اعتراض افتاده ايد كه شلاق بي قانوني هاي آنها بر تن خودتان نشسته است .
آقاي كروبي شَما تا يك سال پيش رييس خانه اين مردم بوديد و چندين پست و مقام ديگر داشتيد كه اكنون در مقايسه با صندلي رياست جمهوري در نظر شما بي ارزش شده اند كه همگي را ترك گفتيد ؛ ولي آيا اسكله هاي غير مجاز و قاچاق و شكر فروشي يك شبه در اين كشور اتفاق افتاد كه اكنون به فكر اعتراض افتاده ايد؟ چرا آن زمان كه بر كرسي رياست تكيه زده بوديد دست به اين افشاگريها نزديد؟
آقاي كروبي از وزارت كشور انتقاد مي كنيد كه منفعل است و در دفاع از آراي شما بي عرضگي كرده است ؛ ولي اين وزارت كشور را چه كسي به اينجا كشانيد ؟ چرا قبلا كه جلوي شوراي نگهبان مي ايستاد دفاعي جانانه از آن نكرديد كه حالا اين شير بي يال و دم بتواند از آراي شما دفاع كند ؟ چرا آن زمان كه در خانه ملت بوديد صحبتهاي خصوصي آنها را به گوش همگان نرسانديد تا اكنون آن حرفها را خودتان فرياد نزنيد؟
و بسيار چراهاي ديگر ؛ پس اكنون ژست مظلوم نمايانه تان را كنار بگذاريد و توقع نداشته باشيد كسي در دفاع از شما تحصن كند و بر مظلوميتتان دل بسوزاند ، چه آن زمان كه بايد جلوي ظلم و تبعيض و بي قانوني را بگيريد در خواب كهفي تان بوديد و اين سيل كاشانه شما را هم با خود برد.
و اما شما آقاي رفسنجاني ، شما كه از تلاش سازمان يافته براي تخريب خودتان دل شكسته و خشمگين هستيد به ياد بياوريد خرداد هشت سال پيش را كه با خاتمي نيز همين كردند و چه بسا بدتر و كثيف تر و شما سكوت كرديد. اگر هشت سال پيش جلوي اين تاريكخانه ها را گرفته بوديد اكنون سياهي آنها شما را در خود فرو نمي برد.
آقاي هاشمي از تلاش هاي غير قانوني سپاه و بسيج مي گوييد و اسامي متخلفين را منتشر مي كنيد ولي آيا اين اقدامات تا كنون سابقه نداشته كه حالا به فكر برخورد افتاده ايد؟ آيا در اين سالها در مقام رياست جمهوري و رياست مجمع تشخيص براي يك بار هم كه شده تذكري كوچك به آنها داديد كه حالا كه كار به شكايت نرسد؟
آقاي رفسنجاني در همه اين سالها بدترين توهين ها به خاتمي شد و اقدامات مثبت وي به هيچ انگاشته شد ولي شما دردتان نيامد حال چه شده كه همان انتقادات شما را بس گران آمده است؟
آقاي رفسنجاني شوراي نگهبان در اين سالها اقدامات غير قانوني و تبعيض و حذفهاي ناجوانمردانه زيادي در مورد كساني كه در جبهه و سنگر شما نبودند انجام داده است و شما سكوت كرديد؛ حال كه پيشروي به در خانه دوست و برادرتان و شايد چندي ديگر خودتان رسيده است فرياد اعتراضتان به هوا برخواست؟
ولي آقايان ديگر دير شده است زيرا اين شورا و بسيج و ولي و.... به لطف سكوت ها و مماشات شما سنگين تر و زياده خواه تر از آن شده اند كه بتوانيد با نامه و اعتراض و تحصن به عقب برانيدشان. مباركتان باشد و بدانيد كه وقتي اسلحه را به دست ديوانه اي داديد معلوم نيست چه موقع به طرف خودتان برميگردد.
امروز براي اين ملت خوشحالم زيرا وعده خداوند در مورد برخي كساني كه اين سالها به آنها ظلم بزرگي كردند محقق شده و تاوان آنچه با ملت كردند را در همين دار مكافات پس مي دهند. به اميد روزي كه كلوخ اندازان به اين مردم پاداش خود را كه سنگي به بلنداي البرز است نوش كنند.
امضا : يك ايراني خرسند