نمي دانم چه طور شد که اقتدارگرايان، اين چنين منسجم و قدرتمند وارد صحنه شدند و تندرو ترين کانديداي خود را ( که آمده فقط و فقط براي برقراري حکومت اسلامي و عزت رهبري) به مرحله دوم انتخابات فرستادند! در حاليکه پس از خرداد 76، نسيم آزادي کمابيش در کوچه پس کوچه هاي شهر وروستا پيچيده بود، ناگهان پس از گذشت 8سال از آغاز زمزمه ها و گاه فرياد هاي آزادي خواهي، اقتدارگرايان از لحظه اي غفلت مردم و اصلاح طلبان ( که سالهاست درگير بازي قدرت شده اند!) استفاده کردند و حال، خود را بيش از هر زمان ديگري در آستانه فتح آخرين سنگر مردم مي بينند.
صداي کرکننده چکمه هاي ويرانگر طالبان ايراني به گوش مي رسد؛ نزديکتر از آنست که فکر کني!! قدري درنگ کافيست تا متحجرين مقدس مآب، آخرين رمق « آزادي» و« حقوق مردم» را بگيرند. و بي رقيب و با بهره گيري از اهرم نظامي گري و تندروي هاي اسلامي، به اجراي خواسته هاي سرکوبگرانه خود و ترويج اسلام طالباني و استقرار استبداد ديني در سرزمين کهن ايران نمايند.
وقتي کانديداي تندرو جنبش پان- اسلاميسم، جناب دکتر احمدي نژاد، و يارانش صراحتا از وضع قوانيني در خصوص جداکردن مردان و زنان در اماکن عمومي و آموزشي ، سرکوب مخالفان(به تعبير خاص خودشان – غربزده ها)عزت رهبري و اطاعت محض از وي و... سخن مي گويند. وقتي مردم را ، نه با کنايه و تلويحي، که به صراحت چون« موم» در دستان حاکمان مي دانند که به هر سمت و سويي مي توانند بکشند. وقتي تمام نيروي خود را بسيج کرده اند تا ايران را به يک ديکتاتوري محض و رعب انگيز اسلامي تبديل کنند. و وقتي... ، چرا بايد سکوت کرد؛ در خانه نشست و دم از تحريم زد؟
آنان که بي وقفه بر کوس تحريم زدند، حال ثمره تلاش خود را برداشت کنند: متحجرين مقدس مآب به مرحله دوم راه يافته و آنچنان از پيروزي خود مطمئن هستند که از هم اکنون سرود ظفر! را سر داده اند و براي مخالفان خود، خط و نشان مي کشند.
نه! تحريميان خيالبافي و مردم بي خيالي نکنند؛ روز جمعه ، پاي صندوق هاي راي براي نجات ايران حاضر شويم. نگذاريم تا فاشيست ها و متحجرين متعصب، ايران را به پايگاه دوم طالبان تبديل کنند.
نگذاريم تا ايران عزيز زير چکمه هاي خردکننده طالبان ايراني ويران شود؛ دريغ است ايران که ويران شود!
م. شيدا آزاد