Click for Amazing Phone Card








چهارشنبه 1 تیر 1384

احمدي‌نژاد: وارد منطقه‌ي ممنوعه قدرت شده‌ام؛ آتش از زمين و هوا مي‌بارد، انصار نيوز

محمود احمدي‌ن‍ژاد نامزد نهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري معتقد است به دليل آنكه به «منطقه ممنوعه قدرت» وارد شده، در چند روز اخير آماج حملات سهمگين مخالفان و رقبايش قرار گرفته است.

او به تشريح دلايل اين حملات پرداخته است. متن كامل مصاحبه به اين شرح است:

سوال: آقاي احمدي‌نژاد تصوري كه الان در جامعه از طرف رقباي شما به آن دامن زده مي‌شود، اين است كه اگر شما رئيس‌جمهور مملكت شويد قرار است ما به دهه‌ي 60 برگرديم و انقلابي رخ دهد و نمادهاي فرهنگي و ملي در كشور از بين برود. من فكر مي‌كردم اينجا در دفتر شما بايد روي فرش يا مبل‌هاي مندرس با هم صحبت كنيم ولي ديدم شما ترجيح داده‌ايد ميز كارتان را كه از شهرداران قبلي بوده به انبار نسپاريد. واقعا اگر شما رئيس‌جمهور شويد چه اتفاقي براي ممكلت مي‌افتد؟ آيا قرار است انقلابي رخ دهد يا قرار است در سطوح خاصي تغييراتي ايجاد كنيد؟

جواب: من خودم اين حرف‌ها را شنيده‌ام و دسته‌اي از اين پيام‌ها روي تلفن من آمد، من علت دستپاچگي عده‌اي را خوب متوجه مي‌شوم كه چطور احمدي‌نژاد تا ديروز مطرح نبود. من 2 سال است شهردار تهران هستم، استاندار بودم، استاد دانشگاه بودم 15 الي 16 سال مدير و همراه مردم بودم؛ اما امروز كه وارد عرصه‌ي انتخابات رياست جمهوري شدم يك دفعه ظرف دو سه روز از بيرون، داخل، شبكه‌ها، عناصر اطلاعاتي از بنده يك ديو هفت سر درست كردند كه اين آخر بدي و زشتي است.

برداشت من اين است كه ظاهرا من وارد محدوده‌ي ممنوعه‌ي قدرت شده‌ام؛ عده‌اي عرصه‌ي مديريت‌هاي كلان كشور را در انحصار خودشان و هم حزبي‌ها، خانواده و عوامل خودشان مي‌دانند و يك استاد دانشگاهي كه زندگي‌ آن كاملاً معلوم است و آدمي از متن مردم است و مثل بقيه زندگي مي‌كند و اصولاً آدمي فرهنگي و مردمي است، اين جرات را كرده وارد اين عرصه شده و مردم هم به آن اقبال نشان داده‌اند اين يعني يك گناه بزرگ و نابخشودني.

يك دفعه ما قاتل و آدمكش شديم كه اگر اين بيايد، در پياده‌روها ديوار مي‌كشد، زنها را مي‌زند، دست قطع مي‌كند و مخالف سرمايه‌گذاري، كار و تلاش است و اينكه مي‌گويد همه بايد گدا شوند و اينها برمي‌گردد به همان.

عده‌اي احساس مي‌كنند با آمدن من يك سلسله از بهره‌برداري‌هاي اختصاصي محدود مي‌شود.

من حرف‌هايم را در رسانه‌ها زده‌ام، مشكلات كشور را ريشه‌يابي كردم و به اين رسيده‌ام كه بايد اصلاحاتي در شيوه اداره كشور انجام شود.

مشكلات ما نه از نظام و نه از مردم است، مردم ما و نظام ما بهترين هستند و مشكل ما يك گروهي از مديران هستند چون خوشبختانه بدنه‌ي مديريتي ما هم يك بدنه‌ي پركار و دلسوز و سالم و فداكار است اما در ستاد دولت 15 الي 16 سال است گروهي خيمه زده است كه كشور را مال خود و ميراث خود مي‌داند.

من ديشب در تلويزيون ديدم كه يك آقايي يك جوري حرف مي‌زد كه من حق ندارم وارد اين عرصه شوم و يك جوري مي‌گفت تو كي هستي. مانند اينكه من آدم درجه‌ي دو هستم و او آدم درجه‌ي يك است و يا همه بايد تحت تيول او باشند كه به مناصب حكومتي دسترسي پيدا كنند.

من حرف‌هايم را زده‌ام يك مقدار از نگرش‌ها و مقداري از روش‌ها و منش‌هايمان بايد عوض شود.

من فكر مي‌كنم ستاد دولت از مردم جدا شده، مشكلات مردم را خوب تشخيص نمي‌دهد، گرفتار يك سلسله بازي‌هاي سياسي و بازي‌هاي قدرت شده و به همين خاطر ما مي‌بينيم علي‌رغم خدماتي كه بدنه‌ي دولت در كشور انجام مي‌دهد متاسفانه شاهد گسترش فقر، فساد و تبعيض در كشور هستيم و اين هر ايراني و هر مسلماني كه اين را مي‌بيند بايد دلش بسوزد و براي رفع آن تلاش كند و اگر ببيند كه مي‌تواند موثر باشد وظيفه دارد كه بيايد، من احساس وظيفه كردم و آمدم.

آقايي صحبت كرد كه تو چرا راي آوردي، بابا از مردم بپرس .مردم راي دادند. شما ببين چرا راي نياوردي. بالاخره مردمي كه من را مي‌شناختند راي دادند اين لطف مردم است و از مردم بپرسيد چرا راي دادند؟

اين هايي كه مي‌گويند قبلا من در شهرداري چگونه عمل كردم، مردمي‌ترين دوران شهرداري، دوران ماست. يعني ما به همه‌ي مردم تهران؛ بدون اينكه نگاه كنيم آنها كدام حزب هستند، چه زبان، دين،‌ سليقه و غيره دارند ما به همه خدمت كرديم البته تلاش كرديم عدالت را رعايت كنيم همان طور كه در شمال شهر با همه وجود كار مي‌كنيم در جنوب شهر اعتبارات را سه برابر كرديم.

سوال: اما من ديروز از طريق تلفن همراهم يك پيامي دريافت كرده بودم كه گفته شده بود شما در شهرداري كارمندانتان را مجبور كرده‌ايد چادر سر كنند و يا ريش بگذراند.

جواب: اين‌ها فكر نمي‌كنند اين چندين هزار كارمند شهرداري اين را مي‌فهمند، مشخص است اين يك جنگ رواني است و اين اصلا توهين به ملت ايران است و فكر مي‌كنم اينها ملت را نشناخته‌اند؛ يعني مثلا يك مديري در شهرداري آمده يكي گفته آسانسورها را مردانه زنانه كرده است و آيا شما اين خبر را در اين دو سال نداشته‌ايد شما كه تمام خدمات من را معكوس جلوه داديد يك بار از خدمات شهرداري تعريف نكرديد آيا در اين دو سال اين را نفهميده‌ بوديد آيا اين توهين به كاركنان شهرداري نيست يعني مردم ما نمي‌فهمند

اصلا دستپاچه شده‌اند و عقلشان را از دست داده‌اند و فكر نمي‌كنند يك نفر توضيح مي‌دهد و همه اين مسايل خنثي خواهد شد و به ضررشان مي‌شود موضوع بحث ما با اينها در اين عرصه‌ها نيست.

سوال: چه عرصه‌اي؟

جواب: در عرصه‌اي كه ما فكر مي‌كنيم به اين شيوه اداره كردن اقتصاد يعني از بين بردن منابع ملي.

ما فكر مي‌كنيم امتيازات ويژه‌اي كه در اختيار عده‌ي‌ خاصي قرار مي‌گيرد پدر ملت را درآورده و ما فكر مي‌كنيم اين مديريت ضعيف‌ترين و پرخرج‌ترين نوع مديريت است يك جوان ما مي‌خواهد ازدواج كند 2 ميليون تومان نمي‌تواند بگيرد؛ اما ميلياردي خرج دكورها و چيزهاي بي‌حاصل مي‌شود و ما با اينها مخالفيم.

سوال: آيا شما بيش از آنكه به عرصه‌هاي اجتماعي و فرهنگي كار داشته‌ باشيد، مي‌خواهيد مناسبات در عرصه‌ي قدرت را تغيير دهيد؟

جواب: ما حتماً مي‌خواهيم مديريت اصلاح شود. اينها كه تخريب عليه ما را شروع كرده‌اند مردم را نشناخته‌اند. مردم ما به زور از كسي چيزي نمي‌پذيرند. مردم ما همه‌چيز را در طول تاريخ انتخاب كرده‌اند، اين ملتي است كه مورد اشغال دشمن قرار گرفت اما خودش را حفظ كرد و بعد سر برآورد و باز ايران بود و ايراني بود.

اينها ملت را نشناخته‌اند مگر كسي مي‌تواند به ملت ما چيزي تحميل كند آن هم من كه يك معلم دانشگاهي هستم تكليفم معلوم است من همه رقم دانشجو دارم و همه من را دوست دارند و من هم همه‌ي آنها را دوست دارم و جالب اين است كه بچه‌ها مسابقه مي‌گذارند براي اينكه تزشان را با من بگيرند همه تيپ و جالب است دانشجوياني كه چند سال پيش فارغ‌التحصيل شده و ازدواج كرده‌اند همه با من ارتباط بسيار صميمي دارند.

اينها باز هم اشتباه كردند و جا را عوضي گرفتند چون هم زندگي من روشن است و هم منش من خيلي روشن است ما بيشترين حجم فضاهاي تفريحي را در تهران درست كرده‌ايم من خودم ورزشكار هستم.

سوال: ادعا مي‌شود شما اين فضاها را در اختيار گروه‌هاي خاص مذهبي قرار داده‌ايد؟

جواب: هيچ اين‌طور نيست برويد در فرهنگسراهاي ما ببينيد چه كساني استفاده مي‌كنند؟ من مرزبندي سياسي بين مردم را هم تا حالا نپذيرفتم و مي‌گويند جناح اصول‌گرا، اصلاح‌طلب من قبول ندارم كه بين مردم ما مرزبندي باشد ما يك ملت هستيم يك خانواده، در خانواده همه چيز هست اما همه يك خانواده هستند و همه عزيز هستند.

سوال: همه حقوق مساوي دارند؟

جواب: همه عزيزند؛ دولت در خدمت همه است مگر ما تا الان در شهرداري بوديم پاسخ مردم را يك جور داديم براي ما مردم عزيزند و خدمت به مردم عزيز است نه اينكه آن مردم كي هست، گرچه متاسفانه در دولت و كساني كه مدعي اين كار هستند اين تبعيض را به شدت مي‌بينيم.

همين تبعيض در انعكاس اخبار، روزنامه دولت متاسفانه به تريبوني عليه شهرداري و عليه من تبديل شده است و مغرضانه؛ شما در گذشته هم رفتارتان را در مقابل شهردارهاي قبلي ديديم واقعا عملكرد اين دوره‌ي شهرداري افتخارآميز است ولي شما هميشه توهين و مسخره كرديد چون من اهل اينكه زير بار باندها و گروه‌ها بروم نيستم و اين را با افتخار مي‌گويم من يك نفر هستم كه اگر بخواهم انرژي بگذارم و زحمت را تحمل كنم فقط مي‌خواهم به ملت خدمت كنم.

دليلي ندارد من منافع ملت را فداي گروه‌ها و باندها و احزاب كنم و منطقي ندارد وگرنه در دانشگاه مي‌ايستم درس مي‌دهم، من علتش را مي‌فهمم احساس خطر كردند كه اين معدود باندي كه بر اقتصاد، سياست و مراكز تصميم‌گيري اداري ما سيطره زده‌اند در آن شكافي بيفتد و راه براي نيروهاي مردمي و خدمت آنها باز شود و بشود كشور را بهتر اداره كرد.

يك حرفهايي مي‌زنند؛ واقعا نوگراترين شهرداري در طول عمر 100 ساله شهرداري همين دوره 2 ساله است. هر ماه ما به يك ابتكار جديد دست زديم، ما حتي رسانه‌هايي كه از ما انتقاد كردند از آنها تشكر كرديم و به آنها هديه داديم براي اينكه باب انتقاد باز شود و هيچ كس اين كار را نكرد و جالب است در اين 2 سال من حتي به يكي از توهين‌هايي كه به خودم شده جواب ندادم و گفتم اينها مهم نيست چون ما نبايد وقت را براي اين چيزها تلف كنيم.

سوال: شما جواب سؤال من را نداديد آيا شما مي‌خواهيد يك انقلاب يا شبه انقلاب ايجاد كنيد؟

جواب: نه خير. البته تحولي در مديريت ايجاد خواهد شد.

سوال: چه تحولي؟

جواب: تحول اينكه ما مي‌گوييم مديران نبايد يك قشر ممتاز و منت‌گذار مردم باشند، اينها بايد وسط مردم، نوكر آنها و در خدمت مردم باشند؛ اين دو نوع مديريت است آن مديريت اصلا فرياد مردم را نمي‌شنود ما، هر چه مي‌گوييم طيفي كه الان دارد زير پوشش كميته امداد امام و بهزيستي قرار مي‌گيرند، هر روز دارد توسعه پيدا مي‌كنند؛ كارمند، سه بچه دانشگاه آزاد دارد كه زير بار تورم له مي‌شود اينها اصلا متوجه نمي‌شوند؛ مي‌گوييم دو ميليون جوان نصف آنها تحصليكرده هستند، اينها بهترين دوران زندگي خود را كه بايد كشور را بسازند و مفيد باشند بيكار هستند يعني روي دست پدر و مادر مانده‌اند و بايد عاجل روي آنها فكر كرد؛ گيرنده نمي‌گيرد چون خودش مشكلي ندارد همه چيز آن به راه است، از فرصتها و امتيازات استفاده مي‌كند و اصلا درها بسته است.

من شهري رفتم كه يك دختر و پسر جوان آمدند و گفتند فلاني به داد ما برس مشكلي داريم كه زندگي ما دارد متلاشي مي‌شود و 10 روز است مي‌خواهيم آقاي مدير را ببينيم و دستور آن براي رفع اين گرفتاري لازم است تو يك چيزي به آن بگو گفتم من دخالتي در امور شهرها ندارم زنگ زدم گفتم تو كي هستي دو جوان زندگيشان دارد متلاشي مي‌شود به دادشان برس.

تحول در نگرش ما بايد عدالت را برپا كنيم، عدالت يعني همه كشور بايد با هم ساخته شود؛ اين وضعيتي كه ما آمده‌ايم تمام ادارات و سازمانها را در تهران مستقر كرده‌ايم و با يك تومان مي‌خواهيم براي ملت كار كنيم سه تومان هزينه‌هاي جنبي روي دست ملت مي‌گذاريم و بعد استانهاي ما محروم است و روستاهاي ما دارد از بين مي‌رود من اينها را قبول ندارم.

من مي‌گويم مدير، مدير همه ملت است يعني به استان دور بايد همان نگاهي را كند كه به خانه بغل دستي‌اش و بايد به گونه‌اي عمل كند كه همه حرفها را بشنود، امكان دسترسي به آن باشد، عدالت محور باشد، علمي كار كند.

من اين سيستم مالي كشور را قبول ندارم، من مي‌گويم اين به نفع عده‌ خاصي است و اكثريت ملت از آن بي‌بهره هستند؛ يعني فاصله‌هاي طبقاتي دارد هر روز به نفع عده‌اي خاص بيشتر مي‌شود.

مي‌گويند تو مخالف سرمايه‌گذاري هستي؛ من موافق سرمايه‌گذاري هستم مي‌گويم سيستم مالي شما دارد اقتصاد كشور را به سمت دلالي سوق مي‌دهد و من مي‌گويم شما 15 الي 16 سال توسعه اقتصادي و سياسي كرديد من از شما سوال مي‌كنم آيا كشاورزان، كارگران، كارمندان و تجار و بازاريان ما امنيت خاطر دارند و به يك ثبات برنامه رسيده‌اند؛ نه، يك قشر باريكي برنامه را برده‌اند و 6 الي 7 درصد رشد اقتصادي حاصل آن متوجه شده در جيب يك عده خاص در سفره‌هاي عموم ملت نيست و يك چيز غلطي است مي‌توانيم ما كاري كنيم كه اين حاصل در كل ملت توزيع شود.

سوال: براي تحول در عرصه‌ي فرهنگ و اجتماع چه كار مي‌خواهيد بكنيد؟

جواب: ما سطح رفاه را بايد به حداكثر برسانيم و آزادي‌ها را عمق و گسترش دهيم، آزادي‌هايي كه ما مي‌فهميم خيلي گسترده‌تر از اين آزادي است.

سوال: چه تعريفي از آزادي داريد؟

جواب: من مي‌گويم آزادي روح انقلاب است و بزرگترين عطيه و هديه‌ي ‌الهي است بدون آزادي ما هيچ چيزي نداريم؛ آزادي دخالت در سرنوشت، دخالت در امور سياسي، دخالت در اقتصاد، دخالت در كشاورزي و من مي‌گويم دولتي كه 80 درصد صنعت آن دولتي است اين آزادي‌هاي مردم محدود شده است يعني تمام اقتصاد دست يك عده خاص و بنابراين بقيه‌ي مردم چيزي ندارند؛ رسانه‌ها، زبان‌ها و بلندگوها در اختيار عده‌اي خاص است اين چه آزادي است.

من نمي‌گويم آزادي كم است اين سطح پاييني از آزادي است ما بايد كاري كنيم كه همه‌ي مردم امكان دخالت در امور سياسي و دخالت در مسائل اقتصادي است يعني اقتصادي كه ملت اداره كند سياست را ملت اداره كند فرهنگ را ملت رشد بدهد.

همه چيز متمركز در دولت است يعني مردم محدود هستند، يعني آزادي از دست رفت چه تعريف ديگري شما مي‌خواهيد؟ منتها بعضي از آقايان آزادي را در يك سطوح نازل محدود مي‌برند و مي‌خواهند همه آزادي را در آنجا تعريف كنند و من با اين مخالفم، من مي‌گويم آزادي بايد كامل تعريف شود

ما بايد فرصت بدهيم و مردم واقعاً بتوانند سر مديري كه بيت‌المال را تلف مي‌كند داد بزنند چرا نبايد داد بزنند؟ آيا واقعاً اين آزادي هست؟ الان يك نفر در اداره‌اي به مدير آن اداره بگويد كه تو به چه حقي 300 ميليون تومان خرج دكور كرده‌اي؟ آيا ديگر آن فرد مي‌تواند در كشور راحت زندگي كند؟ آيا واقعاً مردم ما مي‌توانند و اين فضا براي آنها هست كه به يك مدير اعتراض كنند؟

وارد يك اداره بشوند و به دربان آن اعتراض كنند ديگر كارشان در آن اداره درست نمي‌شود.

سوال: در شهرداري شما چنين اتفاقي افتاده است؟

جواب: الان تا حدود زيادي بله. من به راحتي خودم وسط مردم هستم، يعني مردم به من دسترسي دارند و راحت مي‌توانند حرفشان را بزنند و دارند مي‌زنند و بعضي از مردم شكايت ادارات ديگر را سر من داد مي‌زنند.

جالب بود، يك نفر آمد آنقدر داد زد من گوش دادم تمام شد فهميديم مشكل آن يك جاي ديگر است! گفتم شهرداري بر ساير ادارات تسلط ندارد، اما بنشين من زنگ مي‌زنم يك يادداشت به رئيس اداره مي‌دهم بلكه به كارت رسيدگي كند.

الان درها باز است زماني كه درها باز باشد مردم حرفشان را مي‌زنند الان در سيستم شهرداري اجحاف به حداقل رسيده است، در شهرداري تهران در راس سازمان‌اي متخلف و شكايت‌يز بود و الان تقريباً صفر است چون كسي نمي‌تواند اجحاف كند و هر پنج‌شنبه مي‌توانند من را ببينند، شهردار منطقه را هم مي‌تواند ببيند.

نمي‌گويم به صفر مطلق رسيده چون اين وضعيت 100 سال سابقه داشته و در راس سازمان‌ا اين‌گونه بوده و دو سال است ما آن را تحويل گرفته‌ايم، اما به گواهي خود سازمان‌هاي نظارت كننده، رياست‌جمهوري و بازرسي الان ما در رده‌ي آخر هستيم و معناي آن اين است كه مي‌شود رابطه را با مردم اصلاح كرد.

الان اگر من اعتراض كنم، روزنامه‌ي دولت منعكس مي‌كند يا به من توهين مي‌كند و فحش مي‌دهد. من به عنوان شهردار تهران در پاسخ به انتقاد رئيس‌جمهور يك انتقاد كردم، استاندار، فرماندار، وكيل و وزير به توهين‌هاي عجيب و غريب دست زدند و معناي آن اين است كه آن آزادي كه ما مي‌خواهيم الان نيست، البته آزادي الان ما، خيلي آزادي ارزشمندي است و به نسبت خيلي جاهاي ديگر بهترين است اما آنچه من دنبال آن هستم، بسيار بالاتر از اين است.

سوال: شما مي‌خواهيد بگوييد، قرار نيست آزادي‌هاي موجود را محدود كنيد؟

جواب: من مي‌خواهم بگويم اينكه الان داريم دو درجه از 360 درجه آزادي است.

سوال: فكر نمي‌كنيد اين خيلي بلندپروازانه و شعاري باشد؟

جواب:‌ نه؛ بايد به آن سمت برويم، نمي‌گويم همه‌ي آن را مي‌توانم محقق كنم. مي‌گويم نقطه هدف آنجاست يك مقدار آن را ما مي‌بريم و ديگران هم بعدا بايد بياورند جلو؛‌ متاسفانه بازي در مي‌آورند و بحث را در ميدانهاي انحرافي مي‌برند. من جزو استادهاي معدودي هستم كه هيچ وقت تقريبا در كلاسهايم حاضر و غايب نمي‌كنم، ولي كلاسم هميشه پر است و اضافه هم مي‌نشينند.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اگر من بحث علمي درستي ارائه دهم بچه‌ها مي‌نشينند و سر كلاسهاي من براي حضور دعوا دارند.

در فوق‌ ليسانس بچه‌ها مي‌مانند ترم سوم درسها را با من مي‌گيرند و خيلي راحت در كلاس بحث مي‌كنند اصلاً بدون اين ما نمي‌توانيم زندگي كنيم.

موقعي ما پيشرفت مي‌كنيم كه تك تك ملت را يك سرمايه به حساب بياوريم، ‌دانه دانه مردم براي ما سرمايه هستند، تك تك اين جوانان در خيابان سرمايه ملت هستند، اگر با اين نگاه، مديري ديد آن زمان تمام مناسبات كاري، تصميم‌گيري‌ها و اولويت‌هاي آن عوض مي‌شود. من خودم ورزشكارم و با دانشجوها فوتبال بازي مي‌كنم.

سوال: آخرين باري كه به سينما رفتيد؟

جواب: در اين دو سال كه به شهرداري آمده‌ام فرصت نكرده‌ام.

سوال: الان برخي از سينماگران فكر مي‌كنند اگر شما بياييد صنعت سينما از بين مي‌رود.

جواب: بحث ما اينها نيست. ما مي‌خواهيم جلوي رانت‌ها را بگيريم.

سوال: شما اينها را هم تفكيك مي‌كنيد؟

جواب: اين اتهاماتي كه به من مي‌زنند يك بازي سياسي است.

سوال: شما مجموعه سازمان فرهنگي هنري شهرداري را داريد آيا كاري براي فرهنگ و هنر در اين مدت كرده‌ايد؟

جواب: بيشترين كار را كرديم، ما 23 سالن داريم و دائماً در اينها فيلم سينمايي پخش مي‌شود. قيمت را ارزان كرديم كه بيشترين حمايت از عرصه‌ي فيلم است. تقريباً تمام رشته‌هاي هنري را به طور گسترده داريم آموزش مي‌دهيم.

تابستان سال گذشته 25 هزار برنامه فرهنگي، هنري و ورزشي ارائه كرديم، براي جوانان ولي منتها نگاه فرهنگي ما با نگاه آقايان تفاوت دارد.

سوال: چه تفاوتي؟

جواب: ما مي‌گوييم در عرصه فرهنگ اولاً بايد پايگاه‌هاي پايدار فرهنگي مثل مدرسه و دانشگاه را حمايت كنيم، محيط مدرسه و دانشگاه بايد بسيار پرنشاط و اميدآفرين باشد چون همه سرمايه‌هاي ملت ما از اين جا رد مي‌شود. آنجا بايد خلاق، نوآور، مبتكر، شجاع، تصميم‌گير و آزادمنش در اين مسير بار بيايند و براي فرداي ايران ساخته بشوند و آنجا بايد محيط كاملا امني باشد يعني معلم، استاد ما دغدغه معيشت نداشت باشد و دلهره داشته باشد و بتواند خلاقيت‌هاي خود را بروز دهد.

سوال: يعني اگر شما رئيس‌جمهور شويد قرار نيست در كلاس درس و دانشگاه پرده كشيده شود، بلكه قرار است ارتقاي علمي ايجاد شود.

جواب: اين شايعات بيشتر از آنكه من را بكوبد توهين است به مردم و دانشگاهيان. مگر كسي مي‌تواند در كشور ما اين كار را بكند.

سوال: امكانش وجود ندارد؟

جواب: اين آقاياني كه مي‌گويند، من اينها را مي‌شناسم. سال 64 تا 72 وزارت كشور دست اين آقايان بود. ما با اينها دعوا داشتيم موتورسوار در خيابا‌ن‌ها مي‌فرستادند و با كاتر به مو، كفش و لباس بچه‌هاي مردم مي‌زدند و ما با آنها دعوا داشتيم و همين آقايان ميني‌بوس سر خيابان‌هاي تهران مي‌گذاشتند و سرباز مي‌گذاشتند كه آرايش‌هاي خانم‌هاي مردم را كنترل كنند و هر كدام غليظ بود سوار ميني‌بوس كنند و ما معترض بوديم كه اينها خلاف شرع است؛‌ حق نداريد با مردم اينگونه برخورد كنيد، اينها مردم ما هستند.

سوال: اما من يك پيام از روي موبايلم دريافت كرده‌ام كه مي‌گويد چون احمدي‌ن‍ژاد دارد مي‌آيد بايد لباس‌هاي آستين كوتاهتان را براي چهار سال در انبار بگذاريد.

جواب: يعني احمدي‌نژاد چنين قدرتي را دارد كه چنين خفقاني را به كشور تحميل كند، اين توهين به ملت ايران است، حكومت طاغوت وابسته به آمريكا نتوانست به مردم ايران تحميل كند؛ اين چه حرف‌هاي بچه‌گانه‌اي است، اين بيشتر توهين به ملت است.

بنده يك استاد دانشگاه و با سابقه 16 ساله در دانشگاه هستم و رفتار من در دانشگاه معلوم است. اگر بنا باشد يك متخصص سطح بالاي كشور كه استاد دانشگاه است و شهرداري را اداره كرده در طول 2 سال بيش از 200 بوستان و بيش از 160 مجتمع ورزشي، فرهنگي و هنري درست كرده و هزاران برنامه‌ي فرهنگي در تهران پياده كرده است و اين را بتوانيد اين‌گونه كنيد. مطمئن هستم ديگر هيچ فرصتي براي هيچ كس نخواهد بود و يعني آغاز يك ديكتاتوري است و شك نكنيد كه رسانه‌هاي بيگانه با داخل و با شبكه سازمان يافته يك دفعه ظرف سه چهار روز آدمي كه وسط مردم و خدمتگزار آنهاست به ديو هفت سر تبديل كنند؛ بدانيد ديگر هيچ فرصتي براي هيچ نيروي مستقلي براي رشد در كشور نخواهد بود چون اين كارها بدون سازمان نمي‌شود، البته من شناسايي كردم و مي‌دانم كجا هم هستند.

حرف من اين است كه اگر نكات مثبتي در كانديداي خود مي‌دانيد آن را مطرح كنيد و ما كه تا به حال عليه هيچ كانديدايي حرفي نزديم قبول نداريم، چون قانون اجازه نمي‌دهد، اخلاق اجازه نمي‌دهد.

شما يكسري تهمت‌هايي مي‌زنيد بعد به كسي كه متهم است مي‌گوييد دفاع كن و هيچ سندي هم نداريد. متاسفانه دستگاه دولتي ما آزمايش بسيار بدي پس داد. رئيس‌جمهور ما آزمايش بسيار بدي پس داد. الان متاسفانه وزارت كشور و اطلاعات همه حزبي هستند و امنيتي براي من نيست.

سوال: منظورتان چيست؟ رئيس جمهور چه بايد مي‌كرد؟

جواب:‌ الان آقاي رئيس‌جمهور نبايد از آبروي يك شهروند صيانت كند؟ به اين گستردگي در كشور دارند تهمت مي‌زنند رئيس‌جمهور نبايد از آزادي عمل من صيانت كند؟ الان بنده را از حقم محروم مي‌كنند فقط به خاطر اينكه وارد محدوده‌ي ممنوعه‌ي يك عده‌اي شده‌ام، انواع تهمت‌ها و چيزهايي كه بعضي اوقات خنده‌ام مي‌گيرد.

سوال: در روزهاي اخير تحركاتي در خيابان‌ها رخ مي‌دهد. مثلا با چفيه مي‌آيند و به مردم حمله مي‌كنند.

جواب: ما به وزارت كشور و نيروي انتظامي شكايت كرديم. من مي‌دانم اينها از كجا سازماندهي مي‌شوند و آنها مخالف ما هستند. من بعداً دنبال خواهم كرد هم وزارت كشور و هم و اطلاعات را،كه به اين صورت شبكه دارد دروغ مي‌پراكند و آنها دارند نگاه مي‌كنند. پس امنيت شهروندان كجا رفت؟

اين ترور شخصيتي است و بدتر از ترور فيزيكي است و مقدمه ترور فيزيكي است.

سوال: يعني شما مي‌خواهيد هشدار دهيد؟

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/25046

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'احمدي‌نژاد: وارد منطقه‌ي ممنوعه قدرت شده‌ام؛ آتش از زمين و هوا مي‌بارد، انصار نيوز' لينک داده اند.
خبرنامه گويا از هيچ نامزد انتخاباتي حمايت نمي کند. همه نامزدان مي توانند در اين صفحه تبليغ کنند. براي درج آگهي با اي ميل advertisement @ gooya.com تماس بگيريد.

Copyright: gooya.com 2005