مردم ایران
رسوائی انتخابات قلابی نهمین دوره ریاست جمهوری نشانگر فساد دامنگستر و فراگیر نظام پوشالی ولایت مطلقه فقیه است، نشانگربرخوردها و تقابل ها و تخاصم های مافیاهای قدیم و جدید این نظام با روشها و منش های فاشیستی است.
نمایانگر تخاصم و تزاحم مافیای نظامی – مالی است که خود را وارث و میراثخوار این نظام می داند. این تغییر ، نتیجه روند طبیعی فلسفه نظری ولایت مطلقه فقیه است. نظامی که تولید کننده ترس و فساد در شئوون و ابعاد مختلف اجتماعی است، خود عمیقاً در فساد، ووحشت و ترس بسر می برد . بهمین جهت است که این رژیم به زور سرنیزه و نیروهای سرکوبگر چند صباحی به عمر خود ادامه خواهد داد. ولی به یمن و یاری نسل جوان و مساعدت و همکاری مردم آگاه و غیور ایران، حکومت خودکامه ولایت مطلقه فقیه دوام چندانی نخواهد داشت.
اکنون که انتخابات قلابی نهمین دوره ریاست جمهوری بدور دوم افتاده ، وسط بازان و اصلاح طلبان درون نظام صحبت از روی کار آمدن «خطرفاشیسم » می کنند!!
عجبا ! این وسط بازان سیاسی، اصلاح طلبان درون نظام ،و نیز متاسفانه گروهی از نویسندگان، روزنامه نگاران، هنرمندان و روشنفکران و دانشجویان... با ایجاد جو ترس در تشابه سازیهای تاریخی و جلوگیری از روی کار آمدن «فاشیسم» را دستمایه توجیه حمایت از شخص رفسنجانی کرده اند! حمایت از شخصی که خود یکی از تولید کنندگان ملغمه ای از روشهای زورمدارانه روحانیت قرون وسطی مسیحیت، فاشیستی ، مافیایی واستالینیستی بنام « نظام مافیائی ولایت مطلقه فقیه » بوده است . مبرا کردن او از کارنامة سیاهش که جز فقر، غارت، فساد، فلاکت و قتل های سیاسی، ادامه جنگ 8 ساله عراق و ایران گشت و حتی به اقرار خودش 1000 میلیارد دلار خسارت به ایران وارد کرد و مهمتر از همه منجر به کشته و زخمی شدن بیش از یک میلیون نفر گردید و... وضعیت ناهنجار و نابسامان کنونی ایران چیزی برای ملت ایران و جامعه ی ملی ما باقی نگذاشته است . شما با ایجاد ترس و وحشت ، مردم را بزعم خود در مدار بسته ای نگهداشته اید که تقابل و تعارض با اندیشه آزادیخواهی و مردمسالاری است و نمایشی آشکار ، لخت و عریان از بی درایتی و عدم دید تاریخی شمایی است که «دمکراسی تدریجی » را در بوق می دمید . تجربه شکست خورده نامزدی معین در مقابل «بدتر» و «بدترین ها» را اینبار به نفع «بدترین ها» به بهانه «احتمال تحقق يك خطر بزرگ ملی »، « يورش سازمان يافته اقتدارگرايان» و « "دخالتهای غيرقانونی و سازماندهی شده" بخشی از نظاميان (سپاه پاسداران و بسيج)» باز تکرار می کنید. در تکرار این تجربه شکست خورده به روش مجازی و صوری در ایجاد ترس در چنبره و غرقاب انتخاب مدار بسته «بد» و »بدتر» ادامه می هید ! بخشی از شما« سیاسیون وسط باز» خود را مصدقی می دانید. شما خوب می دانید دکتر مصدق در دوران سیاه استبداد رضا خانی به مدت پانزده سال به رژیم او مشروعیت نداد و او در نظر و عمل بطور شفاف به آزادی و استقلال معتقد و پای بند بود و اخلاق را از سیاست منفک و جدا نمی داانست. آیا این روش شما با راه او همسوئی و همخوانی دارد؟ دیگر اینکه اگر شما ، براستی جانبدار مردمسالاری در ایران هستید چرا اطلاعات وآمار دقیق انتخابات قلابی را آنهم به موقع در اختیار مردم نمی گذارید؟ واکنشها و حرکتهای منفعلانه شما و سانسورکردن مردم از اطلاعات دقیق از عدم کارایی شما در افشای اینهمه فساد و تقلبات انتخاباتی، هرگونه تردید را از نظر مردم، و دیدگاه آگاهان وصاحبنظران سیاسی نسبت به شما برطرف کرده است و آنها بدین باورند که شما بجای آزادی ، در بازی قدرت کور درغلتیدید. شما به خوبی می دانید که تشویق کردن مردم به رأی دادن به کاندیدای جنایکار و سرفرمانده ترورهای بی شمار درداخل و خارج از کشور مشروعیت دادن به او و به نظام مافیائی ولایت مطلقه فقیه و به گفته خامنه ای «راى به قانون اساسى» خواهد شد. پرسش این است که چرا بجای افشاء نظام مافیایی ولایت فقیه و نزاع بین گروههای مافیایی در درون نظام در جهت روشنگری و بیداری هرچه بیشتر مردم ، نعل وارونه می زنید و با تبلیغ و تشویق کردن مردم به آقای هاشمی رفسنجانی خود را با این رویه ناسنجیده در جنایت ، خیانت، فساد گذشته و اینده آنها شریک کرده و میکنید؟ چرا گروهی از شما از نویسندگان، هنرمندان و روشنفکران و...در طرح، سناریو و معرکه دعوا و تخاصم بین جناح های فاسد نظام مافیایی قدیم و جدید خود را آلوده می کنید؟ جواب به وجدان اجتماعی و تاریخی ملتی تحت زور و ستم را چگونه در آینده خواهید داد که در چنین برهه از زمان به هاشمی رفسنجانی عامل اصلی رانت خواری ، بدهی های خارجی ، خشونت، فقر ، فلاکت و غارت ثروت ملی ایران همراه با تمام ذلت و خواری رأی دادید و دیگران راهم تشویق کردید که به پای صندوق های رأی بروند؟ به راستی شما چگونه مردمی با هویت دوگانه خواهید بود؟ آیا مردمی با هویت تحقیر شده ، خود آزار و از نظر شخصیتی متزلزل قلمداد نخواهید شد؟ تجربه 8 ساله خاتمی هرگونه اصلاحی پذیربودن نظام را باطل کرد تا جایی که او با زبان فریب و دروغ آشکار به « حضور پرشكوهتان(ملت) در مرحله اول انتخابات نهمين دوره رياستجمهوري » تاکید می نماید وهمراه با وزیر کشورش در اوج ناتوانی در مقابل انتخابات قلابی نهمین دوره ریاست جمهوری در رابطه با تعداد رأی دهندگان و تقلبات انتخاباتی سکوت اختیار می کند. و آن را نیز سالم میداند !
چرا که اگر به بی کفایتی خود و وزارت کشورش اقرار میکرد که توانا به حفظ و صیانت از صندوقها رای نبوده است ، همان دور اول را از دید وزارت کشور باطل اعلام میکرد و دیگر تشویق به دور دوم نمی کرد! واین لکه ننگ را برای آخرین روزهای پایان دولتش نمی پذیرفت.
از خود نمی پرسید که آیا این نظام برای حق حاکمیت مردم وحقوق انسانی مردم حقی قائل است؟ و در ضمن رئیس جمهوری که بیش از « یک سردفتر » و « تدارکاتچی» بیش نیست را نادیده می گیرید و مرعوب ترسهای القا شده از قبیل تهديدهای «داخل و خارج » و خطر انتخاب فاشیستی بنام احمدی نژاد میشوید؟ در صورتی که هم از شخص بیسوادی چون او راکه محصول نظام مافیایی وکارگزار ترورهای سیاسی است و آلت فعل علی خامنه ای و فرزندش که رویای جانشین شدن بر مسند پدر را در خیال دارد و اطرافیان و متحدین فاسدش و هم از رفسنحانی پایه گذار استبداد فراگیر و آمر احمدی نژاد در ترورها را، هر دو را با انزوای کامل است که میتوانید خلع ید کنید و نه اینکه ترس واهی «احتمال تحقق يك خطر بزرگ ملی » را بهانه قرار داده تا به فاشیست غدار تری چون رفسنجانی رای دهید؟! خطر بزرگ ملی مجموعه این نظلم مافیایی است ! این نظام را منزوی کامل کنید و برایش بستر ومحمل مشروعیت نسازید.
آیا میتوان مابین هیتلر و موسولینی تفاوت قائل شد؟! با استدلال ها ی غیر منطقی ، برهان و دلیل هایی که خود در چنبره «بد» و»بدتر» عقل نظری و عملی را زندانی و فریفتارش کرده اید مردم را به رأی دادن به نامزد فاسد و جنایتکار که اکنون ؛ «گرگی» است در نهایت ضعف و جبون که در لباس «میش» در آمده ، و با لفاظی حیله گرانه دهان پر کن و ملتمسانه از « ايجاد ائتلافی ملی و برقراری آشتی فراگير » ، «فقرزدايی و عدالت اجتماعی و ارتقاء سطح معاش اقشار زير خطر فقر و مناطق محروم و روستا ها و .... معيشت كارمندان و كارگران ...» و «تأمين آزادیهای سياسی وا جتماعی و توجه به حقوق زنان...» به تزویر سخن می گوید، دعوت می کنید؟ در حالیکه خوب میدانید که یکی از مسببین اصلی همین نابسامانیها شخص اوست. او از معماران اصلی کودتای خرداد 60 علیه اولین منتخب مردم ایران است . کودتایی که جمهوریت را متوقف کرد وبجای آن ماشین اعدام و شکنجه و ترور را به راه انداخت، کودتایی که مهاجرت میلیون ها ایرانی را بدنبال داشت . آیا حافظه تاریخی خود را از دست داده اید و سرگشته در دایره « بد» و « بدتر» ؛ این برهه تراژدی تاریخ ایران را که فاجعه ای دردناک و غیر قابل جبران برای جامعه ملی بوده است را فرامو ش کرده اید؟
هموطنان عزیز
به جنبش تحریم بپیوندید و بجای اینکه در جو تبلیغاتی «احتمال تحقق يك خطر بزرگ ملی » به خود ترس ، خوف و دلهره راه بدهید ، با بیداری و هوشیاری در معرکه ای که بخاطر قدرت و مشروعیت نظام راه انداخته اند شرکت نکنید.مباد که شما با شرکت خود در 3 تیرماه به هاشمی چهره شناخته شده و یکی از منفورترین آدمهای قرن معاصر تاریخ ایران را که در دادگاه برلن بخاطر جنایت مجرم شناخته شده و محکوم گردیده است ،مشروعیت دهید.
هشدار!
شما مردم ایران اشتباه دوم خرداد 76 را که بعد از مدتی از آن سرخورده و مأیوس شدید را تکرار نکنید. که تکرار آن برای شما سقوط اخلاق انسانی و پذیرفتن ذلت، خفت و حقارت انسانی را بجا خواهد گذاشت. نظام ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی خود حقوق حقه ای برای انسان در انتخاب شدن وانتخاب کردن نگذاشته است . این نظام در کلیت آن بدلیل قانون اساسی اش که انحصار گری و خودکامگی ولایت مطلقه فقیه محور اصلی آنست و به دلیل پایمال کردن حقوق انسانی شما و از بین بردن آزادیهای فردی واجتماعی ،هیچگونه مشروعیتی ندارد .
با شجاعت ، صلابت و ارادة روشن ضمیرتان با تحریم همگانی ، شما ملت بزرگ ایران به نظام مافیایی ولایت مطلقه فقیه «نه» گفته و نارضایتی خود را به گوش افکار عمومی مردم جهان برسانید. با این عمل استقلال طلبانه، آزادیخواهانه و حق طلبانه واعتراضی خود از دادن هرگونه مشروعیتی به نظام امتناع و خود داری کرده اید. و همراه با جنبش تحریم با خارج شدن از چنبرة ترس، «بد» و «بدتر» در سازماندهی جنبش مقاومت اعتراضی و همگانی ، استقرار نظام جمهور ی مردمسالار بر اساس آزادی ، استقلال و رشد بر میزان عدالت را امکان پذیر خواهید ساخت. این چنین باد .
مجامع اسلامی ایرانیان
30 خرداد 84