علی دايی در گفتگو با ايران ورزشی: مهم اين است گل بزنم. همين!

نيما حسينى
براى على دايى بهتر از اين نمى شد. هم گل برد و هم گل زد و يك پاس گل هم داد.
كاپيتان صباباترى در شرايطى ستاره بازى با پرسپوليس بود كه قبل از اين ديدار در تمرينات تيم اش غايب بود. او على رغم آسيب ديدگى هر دو زانوى پايش بار ديگر آماده نشان داد و سومين گل و دومين پاس گل بعد از عمل جراحى را ثبت كرد.
على دايى كه قبل از بازى با پرسپوليس هيچ اظهار نظرى نداشت يك ساعت بعد از مهم ترين بازى فصل جارى اش در گفت وگوى اختصاصى با خبرنگار ايران ورزشى به سؤالات گوناگونى پاسخ داد.


بازى چطور بود؟!
< همه ديدند كه تيم ما بهتر بازى كرد. ما ازحريف سرتر بوديم. بچه ها واقعاً خوب بازى كردند، خيلى خوب! چند موقعيت هم داشتيم كه فرشيد كريمى واقعاً عالى عمل كرد و نگذاشت بيشتر گل بزنيم. ما خيلى بهتر بازى كرديم.
خيلى زود گل خورديد اما صباباترى در ادامه به خودش آمد!
< درست است كه دومين سال حضور در ليگ برتر را پشت سر مى گذاريم ولى صباباترى بازيكنان خوبى دارد. ما يك تيم تازه تأسيس نيستيم كه با يك گل شيرازه تيم از هم بپاشد. فكر مى كنم يكى از بهترين بازيهاى فصل را انجام داديم. آن هم مقابل تيمى كه تماشاگران زيادى داشت.
در بازى چند بار با داور صحبت كردى. مشكلى بود؟!
< من معمولاً سعى مى كنم درباره داورى اظهار نظر نكنم اما معلوم نبود چه خبر بود. روى قلم پاى من مى آمدند داور چيزى نمى گفت، با لگد به شكم من مى زدند باز هم داور واكنش لازم را نشان نمى داد. در محوطه جريمه هم كه هر طورى بود مرا نگه داشتند اما انگار نه انگار. چند بار هم به داور گفتم اما توجهى نكرد.
يعنى خطاى پنالتى؟
< يك صحنه كه روى بازيكن ما خطا شد آن صحنه را از نزديك نديدم كه اظهار نظر كنم اما درباره خودم يك بار شيث رضايى روى من خطا كرد. همان صحنه اى كه يدالله اكبرى ضربه ايستگاهى زد و چيزى نمانده بود توپ برود داخل گل. شيث رضايى مرا گرفته بود. آن خطا بنا به اعتقاد خودم پنالتى بود. اگر صحنه آهسته را ببينيد متوجه مى شويد.
در شرايطى مؤثر ظاهر شدى كه قبل از بازى چند جلسه بيشتر با تيم تمرين نكرده بودى. به خاطر زانويت؟
< بله. شنبه و يكشنبه با تيم تمرين كردم اما چون زانويم درد مى كرد نتوانستم دو روز با تيم تمرين كنم. حتى بيمارستان هم رفتم و MRI گرفتم. به همين علت دوشنبه و سه شنبه با تيم تمرين نكردم و چهارشنبه فقط يك تمرين سبك با تيم انجام دادم. در نهايت هم بازى كردم.
درباره گلزنى به پرسپوليس چيزى نگفتى. به هر حال در اين بازى زير ذره بين بودى و خودت هم دوست داشتى به پرسپوليس گل بزنى؟

< فرقى نمى كند كه به چه تيمى گل بزنم. براى من موفقيت صباباترى مهم است و اينكه خودم بتوانم انتظارات را برآورده كنم. خدا را هم شكر مى كنم كه توانستم گل بزنم و يك پاس گل هم بدهم. برايم فرقى نمى كند به چه تيمى گل بزنم. پرسپوليس، استقلال يا يك تيم ديگر! مهم اين است گل بزنم. همين!

چون قبلاً در پرسپوليس بازى مى كردى بعضى ها انتظار نداشتند بعد از گل شادى كنى. شايد هم عده اى از شادى كردنت خرده بگيرند؟
< من وقتى گل مى زنم براى خودم و به خاطر موفقيت تيم شادى مى كنم. وقتى با گل من صباباترى از پرسپوليس جلو افتاد شادى نكنم؟ مگر من لباس صبا را نمى پوشم؟! احترام پرسپوليس هم سرجاى خودش. من كه با شادى كردنم قصد بى احترامى به پرسپوليس را نداشتم. وقتى گل مى زنى بايد شادى كنى. چه كار كنيم، سينه بزنيم؟!
جو حاكم بر ورزشگاه هم برايت خوب بود؟!
< بد نبود. تماشاگران هميشه به من احترام گذاشته اند. بعد از اين همه سال بازى كردن ياد گرفته ام كه وقتى به زمين مى روم از تشويق ها روحيه بگيرم و كارى با مسائل ديگر نداشته باشم. در هر حالت من كار خودم را مى كنم. موقعى هم كه جو استاديوم مناسب نباشد طورى رفتار مى كنم كه انگار در استاديوم نيستم. البته در اين بازى مشكل خاصى نبود.
برخلاف تصور خيلى ها با گل سمت على پروين رفتى. دقيقاً برعكس فصل گذشته؟!
< احترام دو جانبه است. وقتى پروين بعد از باخت پرسپوليس مقابل سپاهان در مراسم عروسى من شركت مى كند، يعنى اينكه سوءتفاهمات برطرف شده و او به احترام من در آن شرايط به مراسم آمده. من هم گل بردم و اين كار را كردم چون وظيفه ام بود. سعى مى كنم روابطم با افراد دو طرفه باشد. البته كتمان نمى كنم كه يك زمانى با هم مشكل داشتيم و حرف هايى هم زديم اما آن قضيه هر چه بود تمام شد و ما همه چيز را فراموش كرده ايم. در چنين شرايطى رسانه هاى ورزشى هم نبايد به گذشته ها دامن بزنند. ما در يك ماه گذشته چند بارى هم تلفنى با هم صحبت كرده ايم. متأسفانه در فوتبال ما به آن چيزى كه اهميت داده نمى شود ذات فوتبال و خود فوتبال است. ظاهراً ما چسبيده ايم به حاشيه هاى فوتبال و بعضاً سعى مى كنيم از هيچ، همه چيز بسازيم. به هر حال من وظيفه ام را انجام دادم و قبل از شروع بازى گل هم بردم.
با اين اوصاف به آقاى گلى اميدوار هستى؟
< هيچ بازيكنى از آقاى گلى بدش نمى آيد. من مهاجم هستم و دوست دارم گل بزنم. در حال حاضر هم على رغم ناراحتى زانو و از دست دادن چند بازى وضعيت بدى در جدول گلزنان ندارم. علاوه بر آن تيم ما در حال جا افتادن است و مطمئناً اگر صباباترى ارنج اصلى اش را پيدا كند و خودش را بشناسد هماهنگ تر و بهتر بازى مى كند و راندمان كارى من هم بهتر از اين مى شود.
در چنين حالتى حتماً توقع دارى كه اين بار به تيم ملى دعوت شوى؟
< توقعى ندارم. اين مربى است كه تصميم مى گيرد چه بازيكنى را دعوت كند و چه كسى را دعوت نكند. دعوتم كردند تلاش خودم را مى كنم تا براى تيم ملى بازيكن مؤثرى باشم. دعوت نكنند هم آرزوى موفقيت مى كنم و دعا. بازيكن ۱۸ ساله نيستم كه عشق تيم ملى داشته باشم و اگر دعوتم نكردند عزا بگيرم.
وضعيت صباباترى را در حضور محمدحسين ضيايى به عنوان سرمربى چطور مى بينى؟
< فعلاً كه اوضاع خوب است و روز به روز بهتر مى شود. مقابل پرسپوليس هم نشان داديم كه حرف هاى زيادى براى گفتن داريم.