* من اول خردادماه قرار بود تيم را تحويل بگيرم اما بيستم خردادماه تيم را به من تحويل دادند. بعد هم با جوانان غنا و جاماييكا براى من بازى گذاشتند. بازيكنى كه در باشگاه خود ۴۰۰ يا ۵۰۰ ميليون تومان پول مى گيرد چطور در تيم ملى به خاطر ۱۰۰۰ يا ۱۵۰۰ دلار پاداش تكل زده و جنگنده بازى كند؟
برخى از آنها به خاطر شرايط خود و قراردادهاى جديدشان مواظب پاى خود بودند. البته من نمى خواهم بهانه بياورم اما واقعيت ها را بايد قبول كرد
ايران ورزشى ـ شايد همه به دنبال اين باشند كه بدانند اميرقلعه نويى اين روزها چه كار مى كند. او تا پيش از آغاز جام ملت ها تبديل به نفر اول فوتبال ايران شده بود، شبكه هاى تلويزيونى و مطبوعات به دنبال گزارش يا يك جمله از او بودند تا آن را به تصوير كشيده يا تبديل به يك تيتر كنند اما حالا چطور؟ او كجاست حرف هاى او تا چه حد خريدار دارد، اين يكى از قوانين نانوشته فوتبال است، تيم كه ببازد، مربى مقصر شناخته شده و بايد برود. قلعه نويى تلفن همراه خود را خاموش كرده و در تهران به سر مى برد، چيزى شبيه استراحت اجبارى. او طى ۲ روز گذشته فقط با چند تن از دوستان نزديك خود حرف زده و هنوز حسرت فرصت بر باد رفته را مى خورد، درد دل هاى او با يك دوست هم مى تواند خواندنى باشد.
در مالزى من ديدم كه كشورهاى ضعيف تا چه اندازه در تشكيلات و AFC تأثيرگذار بودند، كشورهايى مثل پاكستان و ... كه اصلاً فوتبال ندارند اما ما هيچ كجاى تشكيلات آسيا نيستيم. به عنوان مثال تمام بازيهاى ما در اوج گرما در ساعت ۳۰:۶ برگزار مى شد و اگر مالزى ميزبان نبود آن بازى را هم در گرما برگزار مى كردند. مسائل داورى هم در شرايط ۵۰ - ۵۰ به ضرر ما قضاوت مى شد. شما ديديد كه چطور مقابل عربستان سر ازبك ها را بريدند. آنها در تشكيلات AFC نفوذ دارند و اجازه نمى دهند شرايط داورى، ميزبانى برايشان مشكل ساز شود. ما در مقابل چين گرچه ۲ - ۲ كرديم اما خطاى پنالتى كه روى وحيد انجام شد را نگرفتند.
سرمربى تيم ملى كشورمان از تداركات تيم ملى دل پرى دارد او معتقد است: «من اول خردادماه قرار بود تيم را تحويل بگيرم اما بيستم خردادماه تيم را به من تحويل دادند. بعد هم با جوانان غنا و جاماييكا براى من بازى گذاشتند. بازيكنى كه در باشگاه خود ۴۰۰ يا ۵۰۰ ميليون تومان پول مى گيرد چطور در تيم ملى به خاطر ۱۰۰۰ يا ۱۵۰۰ دلار پاداش تكل زده و جنگنده بازى كند؟ برخى از آنها به خاطر شرايط خود و قراردادهاى جديدشان مواظب پاى خود بودند. البته من نمى خواهم بهانه بياورم اما واقعيت ها را بايد قبول كرد.
در مورد كعبى چه بگويم؟ كار او و نوع بازى آن را چند نفر زيرنظر داشتند گل دوم چين را از غفلت او خورديم. او ۳ كيلومتر هم ندويد، بعد هم به كاپيتان تيم (مهدوى كيا) گير داده و درگير مى شود، وظيفه من است كه از كاپيتان تيم حمايت كنم. در مورد رسول هم نظر من اين بود كه او خوب بازى كرد منتهى هافبك ها خوب توپ ندادند يا در مورد وحيد بايد بگويم او ۶-۵ بازى است كه گل نزده، اينها فقط گوشه اى از مشكلات تيم بود، شرايط هتل طورى بود كه بچه ها حتى نمى توانستند وزنه زده يا به استخر بروند، در هر حال باز هم مى گويم من هم تقصير دارم اما تيم ملى با من ۱۸ بازى داشته كه ۱۲ برد، ۴ مساوى و ۲ باخت مقابل مكزيك و كره جنوبى در ضربات پنالتى آورده است . كره هم كه اولين تيم آسيايى بود كه ما را برده است.» اين گوشه اى از درد دل هاى سرمربى تيم ملى است او قول داده اگر بماند خيلى از چيزها را عوض كرده، از كادر فنى و سرپرستى گرفته تا داخل تيم اما سؤال اين است او مى ماند؟