زنان ورزشکار ايراني بعد از سال ها تلاش بي وقفه و فعاليت مداوم ، براي ارتقاي جايگاه خود در عرصه هاي مختلف آسيايي و جهاني ، بتازگي توانسته اند ضمن گام نهادن در ميادين معتبر داخلي و خارجي به موفقيت هاي قابل توجهي نيز دست يابند.
شايد کسب سهميه حضور در المپيک 2008 پکن در رشته تکواندو، نايب قهرماني تيم فوتبال زنان در رقابت هاي غرب آسيا و راهيابي آن به مرحله دوم جام ملت هاي آسيا، کسب چندين مدال با ارزش در بازي هاي آسيايي دوحه و دستيابي به مدال هاي رنگين ديگر در تورنمنت هاي مختلف آسيايي و بين المللي در کنار صعود زنان کوهنورد ايراني به قله اورست ، به عنوان بارزترين اين موفقيت ها قابل ذکر باشد اما با پذيرش اين حقيقت که 30 تا 60 درصد مدال هاي کسب شده توسط کشورهاي مطرح ورزش ، توسط بانوان ورزشکار به دست مي آيد ، درمي يابيم که هنوز در ابتداي راهي دشوار قرار داريم ؛ راهي که لازمه پيمودن آن جمع شدن فاکتورهايي با ارزش و اثرگذار در کنار يکديگر است ؛ به نحوي که تعامل متقابل آنها، موفقيت نهايي را تضمين کند.
در اين مجال اندک بر آن هستيم که وضعيت فعلي ورزش قهرماني بانوان کشورمان را از نگاه کارشناسان و دست اندرکاران ورزش مورد نقد و ارزيابي قرار دهيم و ببينيم که راهکارهاي پيشنهادي آنها در اين زمينه چيست؟
ورزش قهرماني ، حاصل توسعه ورزش همگاني است و تا زماني که ورزش همگاني پيشرفت و تحولي اساسي پيدا نکرده باشد، نمي توان به رشد و توسعه ورزش قهرماني اميد داشت.
سيدجواد آرين منش ، عضو کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي و از اعضاي فعال کميته تربيت بدني و وزرش مجلس با اشاره به اين موضوع مي گويد: در حالي که نياز بانوان به ورزش و تحرک ، بسيار بيشتر از آقايان است ؛ اما متاسفانه امکانات موجود متناسب با اين نياز رشد پيدا نکرده است و تا هنگامي که وضعيت به اين شکل باشد، نمي توان از ميان بيشترين تعداد ورزشکاران ، قهرماناني شايسته را برگزيد و براي حضور در عرصه هاي بين المللي آنها را آماده و تجهيز کرد.
ضمن اين که بايد به ياد داشته باشيم حضور بانوان ورزشکار ما در ميادين آسيايي و جهاني با برخي محدوديت هاي خاص همراه است و در شرايطي که متاسفانه بسياري از کشورهاي اسلامي مسائل شرعي را در ورزش بانوان لحاظ نمي دارند، نمي توان بدون ملاحظات لازم براي اين کار برنامه ريزي کرد؛ زيرا بيم آن مي رود برخي آسيب هاي احتمالي ، رشد و توسعه ورزش قهرماني بانوان را با مخاطراتي روبه رو سازد.
وي همچنين عدم توزيع مناسب امکانات ورزشي بانوان ، کم توجهي آموزش و پرورش و دانشگاه ها به ورزش بانوان و نيز عدم فرهنگ سازي مناسب را از موانع موجود بر سر راه توسعه ورزش همگاني مي داند و مي افزايد: بتازگي مسوولان سازمان تربيت بدني در کميسيون فرهنگي مجلس ، گزارشي از عملکرد خود را ارائه کردند که بيانگر توسعه ورزش قهرماني در سال هاي اخير و اقدامات ارزشمند صورت گرفته بود، با اين حال ورزش بانوان در هر دو بعد همگاني و قهرماني نيازمند توجه جدي تر و سرمايه گذاري بيشتر است.
ورزش قهرماني بانوان و نياز به توجهي جدي تر
اگرچه حضور بانوان در عرصه ورزش قهرماني ، رشد کمي داشته ؛ با اين وجود نتايج کسب شده که بعضا منجر به کسب سهميه المپيک نيز شده ، اميدوارکننده و رضايت بخش است.
به عقيده علي کفاشيان دبير کل کميته ملي المپيک ، ورزش قهرماني بانوان به شرط سرمايه گذاري خوب و مناسب ، حرف هاي زيادي براي گفتن خواهد داشت ولي در شرايط کنوني امکانات موجود به هيچ وجه کافي نبوده و تضمين کننده آينده اي روشن در اين عرصه نخواهد بود.
کفاشيان با تاکيد بر اين که بايد روي مدال آوري بانوان به منظور ارتقاي جايگاه ورزش ايران در آسيا حساب ويژه اي باز کرده و تدابير مهمي را در اين خصوص اتخاذ نماييم ، مي افزايد: در حال حاضر بودجه ورزش قهرماني بانوان بين 1.5 تا 2ميليارد تومان است که تا رسيدن به رقم 8 ميلياردي که مدنظر من است ، راه درازي را پيش رو داشته و نيازمند توجه جدي تري است. ضمن اين که اگر بحث کاهش اعتبارات مطرح شود بايد قيد توسعه ورزش بانوان و مدال آوري در ميادين مختلف را بزنيم.
اما برخلاف کفاشيان ، رباب شهريان رئيس دفتر توسعه ورزش بانوان شرايط فعلي حاکم بر ورزش بانوان را بسيار خوب و مثبت ارزيابي کرده و مي گويد: طي دو سه سال اخير و پس از اجراي طرح ادغام ورزش بانوان در بعد قهرماني پيشرفت هاي خوبي داشته و در حال حاضر خانم هاي ورزشکار در 44 رشته ورزشي فعاليت دارند که در اين ميان ، ورزشکاران 34رشته در رويدادهاي بين المللي حضور پيدا مي کنند و در 16 رشته هم مجوز حضور در ميادين رسمي (المپيک و بازي هاي آسيايي) را از فدراسيون هاي جهاني کسب کرده ايم.
به گفته وي ، علي آبادي در حمايتي ويژه از بانوان ورزشکار فدراسيون هاي ورزشي را مجاب کرده حداقل 30 درصد از بودجه خود را به ورزش بانوان اختصاص دهند که در مواردي با توجه خاص روساي فدراسيون ها (مانند تيراندازي)، ما شاهد تخصيص تا 50درصد بودجه به بانوان ورزشکار هستيم (البته وي هيچ اشاره اي به اين مساله نکرد که چند درصد از فدراسيون هاي ورزشي تا به حال حاضر به پذيرش اين موضوع شده و توانسته اند با آن کنار بيايند).
شهريان همچنين با ذکر اين که بانوان تکواندوکار و ووشوکار ايراني با موفقيت هاي اخير خود نشان دادند که نيازمند سرمايه گذاري بيشتري در اين دو رشته هستيم ، مي افزايد: زنان ايراني آنقدر توانمند هستند که اگر سرمايه گذاري مناسبي به لحاظ امکانات ، برنامه ريزي و نيز مربي خارجي برايشان صورت گيرد، خواهند توانست با خودباوري مثال زدني شان حداقل در جرگه قهرمانان آسيا قرار گيرند.
رئيس مرکز توسعه ورزش بانوان در پاسخ به اين سوال که چرا علي رغم نقش انکارناپذير ورزش همگاني در رشد و توسعه ورزش قهرماني آن طور که بايد به آن اهميتي داده نمي شود، مي گويد: در کل سياست هاي سازمان در سطح کلان حمايت و نيز توسعه ورزش بانوان در هر دو بعد قهرماني و همگاني است ، اما انعکاس تبليغاتي ورزش قهرماني به خاطر جذابيت هاي آن بيشتر بوده و معمولا ورزش همگاني را تحت الشعاع قرار مي دهد.
فقر امکانات
اولين تيم ورزشي بانوان که پس از پيروزي انقلاب اسلامي مجوز حضور در ميادين بين المللي را کسب کرد، تيم تيراندازي بود و اين همان تيمي است که در حال حاضر هيچ جايي در عرصه ورزش قهرماني کشورمان ندارد.
به عقيده شهين نظري ، نايب رئيس فدراسيون تيراندازي اگر چه اين تيم در ابتدا کار خود را خوب آغاز کرد، اما بعدها به دليل عدم تخصيص امکانات ، بها ندادن به آن به طرق مختلف شناسايي نشدن استعدادهاي موجود و مهمتر از همه نداشتن سالن هاي مجهز و استاندارد، در جا زد و از پيشرفت باز ماند.
وي با بيان اين که تمام رشته هاي ورزشي براي پيشرفت نيازمند در اختيار داشتن امکانات اوليه هستند، مي افزايد: در حال حاضر براي استخدام هر مربي خوبي که اقدام کرده ايم ، از ما پرسيده است که تيم شما سالن استاندارد، مربي روان شناس ، مربي بدنساز، متخصص ارتوپد و... در اختيار دارد که در تمام موارد پاسخ ما منفي بوده است البته نمي دانم اگر اينها بدانند که در يکي از مسابقه هاي فينال (که در يک زيرزمين برگزار مي شد) يک موش بزرگ از حفره داخل ديوار بيرون پريد و با ايجاد وحشت باعث به هم خوردن مسابقه ها شد پاسخشان به درخواست همکاري ما چه خواهد بود؟!
اين که ورزش بانوان در هر دو بعد همگاني و قهرماني با مشکلات جدي روبه روست ، حقيقتي انکارناپذير است که تعدادي از نايب رئيسان خانم در فدراسيون هاي مختلف با اذعان به آن ، به حقيقت تلخ ديگري نيز اشاره کردند و آن اين که در صورت طرح مشکلات موجود، اين امکان وجود دارد که از سوي فدراسيون هاي مربوط مورد بازخواست قرار گيرند و احتمالا موقعيتشان به مخاطره بيفتد. شايد اگر اين مورد آخري را هم به مسائل طرح شده در گزارشمان ضميمه کنيم ، آنگاه بتوانيم در اين ميان شاخص ترين علت عدم پيشرفت زنان ورزشکار کشورمان را با يک خط قرمز مشخص نماييم.
زهره زيدي فرد