روزنامه «هانوفرشه آلگماينه تسايتونگ« چاپ شهر هانوور آلمان يكى از تفسيرهاى امروز خود را به كنفرانس افغانستان در برلين اختصاص داده و در اينباره چنين اظهار عقيده كرده است:
وزير دفاع آلمان پتر-اشتروك در تنگنائى سخت قرار گرفته، زيرا از يكطرف سخن از لزوم دفاع از آلمان در دامنه هاى هندوكش ميگويد با اين توجيه كه تا زمانى كه كشور چند قومى افغانستان در مسكنت سخت بسر ببرد عملآ خطرى بزرگ و چند جانبه بشمار ميرود. ولى از طرف ديگر اگرارتش آلمان بخواهد به تنهائى و طبق صوابديد خود سعى به بهبود اوضاع افغانستان كند، و براى اين كار حتى خود را با سردسته هاى باندهاى توليد و پخش مواد مخدر درگير كند، قدرت و تاب انجام چنين كارى را نخواهد داشت.
واقعيت اينست كه بازسازى افغانستان فقط مسئله پول نيست، بلكه تا حد زياد بستگى به حسن نيت مردم خود آن كشور دارد. امروز نميتوان به درستى تعيين و برآورد كرد كه حدود قدرت رئيس جمهور افغانستان حامد-كرزاى واقعآ در چه ابعادى است و آيا او ميتواند به مصاف امراى محلى و فرمانروايان بازار مواد مخدر-كه اغلب هردو يكى هستند-برود يا نه؟ با توجه به اين واقعيات ميتوان گفت كه جهان غرب دير يا زود مجبور خواهد بود كه مشاركت و مداخله خود در افغانستان را وسيع تر كند، ولى اين كار بايد با شركت هر چه بيشتر ساير كشورها صورت بگيرد و حوزه عمليات آن هم از كابل فراتر برود.
روزنامه «وستفليشه ناخريشتن« منتشره در شهر مونستر آلمان در همين باره اينگونه اظهار عقيده كرده است:
احترام و مرتبه بلند هميشه همراه با مسئوليت است. صدراعظم المان گرهارد-شرودر اين مسئوليت را بعهده گرفته، چونكه ديروز در آغاز كنفرانس افغانستان در برلين گفت: افغانستان ميتواند نسبت به مشاركت مداوم ما-يعنى آلمان-اطمينان داشته باشد. ولى همين قول و وعده معيار سنجش سخن و كار او هم خواهد بود، مخصوصآ وقتى كه موضوع تروريسم در پشت صحنه وقايع جارى افغانستان قرار بگيرد و كار بازسازى افغانستان در ابعادى وسيعتر از امروز آغاز شود.
كنفرانس كشورهاى كمك دهنده به افغانستان موضوع تفسير روزنامه «كومرسانت« چاپ مسكو نيز هست كه در آن از جمله چنين آمده است:
مشكل اصلى جامعه كشورهاى جهان با افغانستان اينست كه بخش اعظم اين كشور تحت قدرت و حاكميت دولت مركزى برهبرى حامد-كرزاى قرار ندارد، بلكه كارها در دست امراى محلى و روَساى دسته هاى مسلح چريكى است كه درآمد انها هم از محل كشت خشخاش و توليد و فروش ترياك تآمين ميشود. كرزاى از وسائل لازم براى تمركز قدرت برخوردار نيست. دولت او فقط داراى ارتشى متشكل از ۷۵۰۰ سرباز و افسر است كه فقط ميتوانند پرزيدنت كرزاى و كارمندان او را تحت حفاظت خود بگيرند. حال چون وى نميتواند پيمان ناتو و آمريكا را مجبور كند كه در ولايات افغانستان نظم و آرامش برقرار كنند، سعى خود را معطوف به گرفتن پول از جامعه كشورهاى جهان ميكند.