شصت سال پس از نسلكشى يهوديان در آلمان، مسايلى چون محافظت پليسى از كنيسهها، نامههاى تهديدآميز به نمايندگان جامعهى يهودى و تجاوزات يهودىستيزانهى مشابه، هنوز جزو واقعيتهاى جامعهى آلمان به شمار مىآيند.
طبق گزارش ادارهى حراست از قانون اساسى آلمان، رقم اقدامات تبهكارانهى ضديهودى در اين كشور، در سال ۲۰۰۴ نسبت به سال پيش از آن ۱۰ درصد افزايش نشان مىدهد. در اين رابطه در كنار نيروهاى راست افراطى آلمانى، بطور فزاينده از اسلامگرايان راديكال نيز نام برده مىشود كه اغلب جزو جوانان مهاجر به اين كشور هستند. «جوان پيشگام » (Youth Leader) نام پروژهاى عليه يهودىستيزى است كه بطور هدفمند جوانان و پيش از همه جوانان معتقد به اسلام را مخاطب قرار مىدهد.
كلاس درس مدتهاست به پايان رسيده است. دانشآموزان در بيرون مشغول بازى فوتبال، خوردن بستنى و يا لذت بردن از اشعههاى آفتاب بهارى هستند. اما ياسمين، ازگاى، سارا و توگبا چهار دختر جوان، داوطلبانه در كلاسى خفه و دمكرده نشستهاند.
آنان كتابهاى تاريخ را ورق مىزنند، بحث مىكنند و جملاتى را كه به شعارهاى راستگرايان افراطى مىماند روى تخته سياه خط مىزنند: «هولوكاوست هرگز وجود نداشته است!». آنان فاكتها را جمعآورى مىكنند و عكسهاى قربانيان نسلكشى يهوديان و اردوگاههاى مرگ را كنار هم مىچينند.
يكسال است كه اين چهار دختر جوان هفتهاى يكبار گردهم مىآيند تا در پروژهى «جوان پيشگام» آموزش ببينند. آنان دانش خود را در مورد يهوديت و يهودىستيزى افزايش مىدهند. از اين راه خيال دارند در دراز مدت نقشى در ترويج روادارى در مدرسه ايفا و عليه پيشداورىها مبارزه كنند.
ياسمين كه يك دختر ۱۷ سالهى آلمانى الجزايرى تبار است از همان آغاز اين پروژه را همراهى كرده است. او مىگويد: «يهودىستيزى شكلى از نژادپرستى است. چون مثلا وقتى يك نازى مىگويد «تو يهودى»، فردا هم مىتواند بگويد «تو ترك بىتمدن». ما با پروژهى فعلى خودمان مىخواهيم عليه اين امر مبارزه كنيم. ما مىخواهيم با استدلال آنان را از ميدان به در كنيم و نه با خشونت. استفاده از خشونت كارى است كه آنان مىكنند. ما مىخواهيم بپرسيم كه زمينهى اقدام آنان چيست. آنقدر در اين زمينه مىپرسيم و استدلال مىكنيم تا آنان متوجه شوند كه هيچ زمينهى واقعى ندارند. در واقع ما مىخواهيم حماقت آنان را افشا كنيم».
«جوان پيشگام» پروژهاى سراسرى براى آلمان است. اين پروژه تا كنون در پنج مدرسه در برلين و پوتسدام شروع شده است. انگيزهى شروع اين پروژه، تعرضى بوده كه نسبت به دانشآموزان يهودى در مدارس صورت مىگرفته است. اين ايده كه جوانان بيشتر تحت تاثير همسن و سالهاى خود قرار مىگيرند تا افراد بالغ، در اصل از آمريكا آمده است. در مدارس ايالات متحده از دههى شصت به اين طرف چنين پروژههايى در مدارس دنبال مىشود.
اليزابت انتسنباخ مدير يكى از اين پروژهها در آلمان است. جلب همكارى دانشآموزان معتقد به اسلام در كانون فعاليت او قرار دارد. وى در اين زمينه مىگويد: «آنان در آغاز نمىدانستند كه اصلا يهودىستيزى چيست و تصور دقيقى از آن نداشتند. انگيزهى آنان بيشتر كنجكاوى بود. ما ديديم كه از اديان مىتوان در اين رابطه به عنوان پل ارتباطى استفاده كرد. آنان متوجه شدند كه بسيارى چيزها در اديان مختلف مشترك است، مثلا خوردن گوشت حلال يا دستورات در مورد پوشش و يا مراسم دينى. جوانان صاحب يك زبان دينى هم هستند كه از همان آغاز مىتوانند آن را به راحتى بفهمند».
در اين ميان نادانى بسيارى از دانشآموزان، جاى خود را به يك كنجكاوى بزرگ داده است. آنان در كنار تمرين براى استدلال و مدارا، از جامعههاى يهودى ديدن و با جوانان يهودى و يا بازماندگان هولوكاوست گفتگو مىكنند. عليرغم ترديدهاى اوليه، بسيارى از والدين دانش آموزان، از اين پروژهها پشتيبانى مىكنند.
جوانانى كه در اين پروژهها آموزش ديدهاند، اينك خود به آموزگاران دانشآموزان جوانتر تبديل شدهاند. آنان دست به سازماندهى نشستهايى براى روشنگرى در اين زمينه در كلاسهاى درس مىزنند و استدلالهاى خود را عليه يهودىستيزى در معرض داورى دانشآموزان ديگر قرار مىدهند.