کنفرانس دو روزهای که تحت عنوان «خاور میانه و نزدیک در تلاطم تحول» که از سوی بنیاد هاینریش بل در شهر برلین برگزار شد، امروز به پایان رسید. در این کنفرانس استادان و کارشناسان دانشگاهی و برخی شخصیتهای سیاسی نیز شرکت داشتند و به بحث و گفتگو حول معضلات خاورمیانه و نزدیک و به ويژه نقش اسلام سیاسی در منطقه پرداختند. گفتگويی با شهرام اسلامی، گزارشگر صدای آلمان در برلين درباره موضوعات مطرح در دومين روز کنفرانس.
مصاحبهگر: داود خدابخش
دویچهوله: آقای اسلامی در روز دوم کنفرانس چه موضوعهایی در دستور کار قرار گرفتند؟
شهرام اسلامی: امروز در واقع دو موضوع اصلی تاکنون بررسی شده است. یکی نقش اسلام سیاسی در کشورهای اسلامی و عربی بود و نشست دوم در رابطه با روند دمکراسی در کشورهای اسلامی و در واقع دو طرح آمریکایی برای روند دمکراسی و طرح اروپایی با همدیگر مقایسه شد و به بحث گذاشته شد.
دویچهوله: یعنی در مورد طرح خاور میانه بزرگ هم صحبت شد که آمریکاییها پیگیر آن هستند، و اگر صحبت شده، این طرح چه مختصاتی دارد؟
شهرام اسلامی: در واقع بطور غیرمستقیم به طرح خاورمیانه بزرگ اشاره شد. به این نحو که سفیر سابق آمریکا در اسراییل با عنوان کردن اینکه روند دموکراسی در کشورهای عربی و اسلامی طرح آمریکاییها بوده و اروپاییها بعدا به روند دموکراسی در خاور نزدیک و خاور میانه پرداختند، در واقع یک چالشی بین طرحهای اروپایی و طرحهای آمریکایی مطرح شد. یکی از نکات جالب این بود که آمریکاییها با توجه به پیامدهای منفی که از روند دمکراتیزاسیون در منطقه داشتند به این نتیجه رسیدند که باید محورهای جدیدی برای متحدین آمریکا در منطقه دست و پا بکنند، از جمله اشاره میکردند به همکاری کشورهای سنی با آمریکا و اروپا در مقابل محور شیعی ایران، سوریه و حزباله. و در واقع طرحهای نظامی آمریکا که از طریق آن میتواند دموکراسی را در منطقه تثبیت بکند بشدت از طرف صاحبنظران اروپایی و عرب با مخالفت روبهرو شده بود.
دویچهوله: در مورد جایگاه اسلام سیاسی در منطقه در این کنفرانس چه ارزیابیهایی داده شد؟
شهرام اسلامی: ارزیابی در واقع ارزیابی دوگانهای بود نسبت به اسلام سیاسی. از یکطرف به این امر اشاره میشد که اسلام سیاسی ابزارهای متفاوتی و گوناگون و فراوانی در اختیار دارد که میتواند مردم را مخاطب خودش قرار بدهد و از این لحاظ نسبت به نیروهای سکولار در کشورهای اسلامی از یک مزیت برخوردار است. و از طرف دیگر به این امر اشاره میشد که جریانات اسلامی به این علت که هم روی جنبش دینی سوار هستند و هم خواستهای سیاسی خودشان را مطرح میکنند، بطور بالقوه از تمام نیروهای سیاسی دیگر، که به دین کمتر میپردازند، از نفوذ بیشتری برخوردارند، برای اینکه مردم خواستهای آنها را بپذیرند، دنبال بکنند و تحت سازمانهای اسلامی آنها متشکل بشوند.
دویچهوله: در این میان نقش ایران چه هست؟
شهرام اسلامی: همانطور که دیروز هم گفتم، با اینکه ایران جای بخصوصی در این دو روز کنفرانس نداشت، ولی بطور مستقیم و غیرمستقیم دائما به ایران پرداخته میشد و در واقع تمام صاحبنظران براین عقیده بودند که تحولات دو سال گذشته در منطقه به نحوی موضع سیاسی ایران را تقویت کرده و ایران بصورت رقیب اصلی برای آمریکا و سیاستهای غرب مطرح میشد و یکی از صاحبنظران اروپایی بر این عقیده بود که باید با همکاری نیروهای معتدل و میانهرو نه تنها در مورد ایران، بلکه در مورد تمام کشورهای اسلامی این امکان وجود داشته باشد که نیروهای تندرو را به انزوا کشاند.
دویچهوله: و نقش ایران در لبنان، عراق و افغانستان؟ آیا در این زمینه هم صحبت شد؟
شهرام اسلامی: بله! بطور متفاوتی نقش ایران ارزیابی میشد. از طرف صاحبنظران عرب که از محافل دانشگاهی میآمدند از یکطرف این نقش ایران بصورت نقش منفی ارزیابی میشد، ولی از طرف دیگر عنوان میشد که این نقش منفی در رابطه با نیروهای موجود و بالقوه سیاسی در منطقه کاملا هم منفی نیست. ولی از طرف نمایندگان اسراییلی و آمریکایی که در این کنفرانس شرکت داشتند، فقط نقش منفی ایران برجسته میشد که میگفتند ایران از آغاز با روند صلح در فلسطین و همچنین شکلگیری یک دولت با ثبات در لبنان مخالفت میکرده و جریاناتی مثل حماس و حزباله را در واقع ادامه سیاستهای ایران در منطقه میدیدند.
دویچهوله: آقای اسلامی، در مورد نیروهای سکولار در منطقه هم بحثهایی صورت گرفت؟
شهرام اسلامی: بله! یکی از شرکتکنندگان عرب که در آمریکا صاحب انستیتویی هست و در رابطه با دمکراسی در کشورهای اسلامی تحقیق میکند، در رابطه با نقش سکولاریسم و نیروهای سکولار در کشورهای عربی و اسلامی هم صحبت کرد. ایشان بر این عقیده بود که باید به مردم منطقه، یعنی به مسلمانان، فهماند که بین سکولاریسم و اسلام هیچگونه منافاتی وجود ندارد و اینها قابل جمع هستند، و بعنوان نمونه کشور ترکیه و مدل ترکیه را برای گسترش اسلام مطرح میکرد و اسلام پیاده شده در ایران را بعنوان الگویی منفی مطرح میکرد. در واقع این امید را میداد که نیروهای سکولار، بدون اینکه نفی بکنند مسلمان بودن خودشان را و یا زیر سوال ببرند اعتقادات مذهبیشان را، میتوانند نقش موثری را در روند دمکراسی در کشور خودشان بازی بکنند.
دویچهوله: آقای اسلامی خیلی متشکرم از توضیحاتتان.