اينکه همسران اردوغان نخست وزير و گل رييس جمهوری جديد ترکيه محجبه هستند، علاوه بر بازتاب سياسی، توجه بسياری را نسبت به آنها که ظاهرا قرار است همراه با شوهران قدرتمندشان در محافل عمومی ظاهر شوند، جلب کرده است. فشرده گزارش روزنامه دی ولت (۲۸ اوت) را درباره روسری خانم گل میخوانيد:
همه چيز بر سر اين روسريست. فقط يک روسری. ولی نه يک روسری معمولی. نه آن روسری که مادر پير آلبرشت دورر نقاش اوايل قرن شانزدهم به سر داشت يا زنان کشاورز اروپای شرقی برای تحمل گرما بر سر میگذاشتند و يا زنان آلمان پس از جنگ جهانی دوم به هنگام جمعآوری آوار و خرابيها بر سر داشتند تا گرد و غبار بر موهايشان ننشيند. و نه آن روسری شيک و شال مانند گريس کلی هنرپيشه معروف هاليوود که ملکه موناکو شد و يا آن پارچه شيکی که رومی اشنايدر به دور سر میپيجيد. اگر امروز از روسری حرف زده میشود، منظور حجاب اسلامی زنان است. همان اول هم دعوا شروع میشود. آيا پوشاندن مو يک واجب شرعی است يا نشانه خودکامگی دينی است يعنی همان گونه که آليس شوارتزر زمانی نوشت «پرچم اسلاميسم» و به اين ترتيب نماد سرکوب زنان است و يا فقط يک عرف و رسم فرهنگی است و يا اصلا آنگونه که در بسياری از دختران جوان ترک در شهرهای بزرگ میتوان ديد، مديست برای اينکه روسری را دور موهايشان که بالا جمع کردهاند بپيچند و با چشمانی که آرايش غليظ دارند به جهان نگاه کنند و با کفش پاشنه بلند به خيابانها فخر بفروشند و نه اينکه سرشان را پايين بيندازند و به سوی نزديکترين مسجدی که سر راه است بشتابند!
حوری نسا گل همسر عبدالله گل رييس جمهوری جديد ترکيه روسری میگذارد. او در آناتولی به دبيرستان میرفت که در سن پانزده سالگی به ازدواج عبدالله گل که چهارده سال از وی مسنتر بود در آمد. آناتولی، به مثابه پشت جبهه ترکيه، عقبمانده و فقير است. در آلمان اين نوع ازدواج را ازدواج اجباری مینامند.
حوری نسا اين روزها بيست و هفتمين سال ازدواج خود را همراه با همسرش جشن میگيرد. آنها تا اوايل دهه نود در عربستان سعودی زندگی میکردند. عبدالله گل در آنجا در بانک توسعه اسلامی کار میکرد. امروز خانم گل ۴۲ ساله است. سه فرزند به دنيا آورده و دبيرستان خود را به پايان رسانده و میخواست در دانشگاه تحصيل کند که البته با داشتن روسری در دانشگاههای ترکيه اجازه نداشت. از زمان کمال آتاتورک استفاده از روسری در مدارس و دانشگاههای دولتی ترکيه ممنوع است. خانم گل امکان ندارد روسری را کنار بگذارد. روسری اعتقاد و ايمان اوست. او برای تحصيل در دانشگاه همراه با ديگر شاکيان به دادگاه عالی حقوق بشر در استراسبورگ شکايت برد. ولی اين شکايت را پس گرفت تا به همسرش که بر خلاف خواهش او تصميم گرفته بود راه ترقی سياسی را بپيمايد، زيانی وارد نيايد. البته دادگاه مزبور نيز پس از مدتی شکايت آنها را به سود دولت ترکيه مردود شمرد.
نمیتوان خانم گل را خودآگاه ندانست. در برلين اغلب تلاش میشود همه زنانی را که روسری به سر دارند، به چشم زنان سرکوب شده و ستمديده ببينند. در کنفرانس معروف داوس حوری نسا همراه با امينه خانم، همسر رجب طيب اردوغان، در حالی که با پالتو پوست و عينک آفتابی و «لچک» اينسو و آنسو میخراميدند، به تيتر اول روزنامهها تبديل شدند.
حوری نسا باسواد است و انگليسی صحبت میکند. حالا همسرش يکی از قدرتمندترين سياستمداران ترکيه است. به اين ترتيب «حزب توسعه و عدالت» نه تنها انتخابات را برده بلکه مرکز حکومت سکولار را نيز فتح کرده است. از حالا به بعد حوری نسا گل ديگر فقط «همراه» نيست که به دليل داشتن روسری به مراسم دعوتش نمیکردند. او همسر رييس جمهوری و بانوی اول ترکيه است که روسری میگذارد. و اتفاقا در کشوری با فرهنگ اسلامی اما مدرن که به ويژه با حکومت سکولار خود هم مرز کشورهای عربی و اسلامی است که با غرب رابطه چندان خوبی ندارند.
ترکيه در غليان است. دو شقه شده است. روسری خانم گل نماد انقلاب فرهنگی خرده بورژوازی کوچک و خودآگاهی است با مضمون روستايی و اسلامی که به مرکز شهرها و به مغز دستگاه کشورداری و رأس کشور رسيده است. طرفداران آتاتورک که آنها نيز از خودآگاهی چيزی کم ندارند، اين رقابت جديد را نه انتظار داشتند و نه میتوانند هضم کنند. همانگونه که يک کودتای نظامی به شدت نامحتمل است اينکه حوری نسا نيز روسری خود را کنار بگذارد احتمال ندارد.
حالا کسی به درستی نمی داند اوضاع چگونه پيش خواهد رفت. صحبت از دوراهی سرنوشت استثنائا در اين مورد يک سخنسرايی توخالی نيست. ترکيه گرفتار يک آزمون درون خود شده است که راه برون رفت از آن معلوم نيست. بر خلاف الجزيره يا مصر، در ترکيه اين اسلاميستهای افراطی نيستند که معتقد بود بايد از انتخاب شدن آنها جلوگيری کرد. آيا يک اسلام ميانهرو وجود دارد که بتواند از نظر فرهنگی- مذهبی اهالی همه کشور را در بر گيرد؟ آيا میتوان از هماهنگی حجاب و سرمايهداری سخن گفت؟ يک ترکيه مدرن که در عين حال بايد وجود ديگران را تحمل کند: زنان بدون حجاب، ويسکی و روابط عاشقانه؟
اردوغان و گُل هر دو اين عدم اعتماد را هم در کشور خودشان و هم در اروپا احساس میکنند. آنها اين توانايی را دارند که کشور را مدرنيزه کنند. ولی در مدارس، در مساجد و در دانشگاهها چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در خانه و کار و خيابان چه روی خواهد داد؟
عبدالله گل به رأس قدرت رسيده است. همسرش حوری نسا او را همراهی خواهد کرد. خانم گل نيز میخواهد با تغييراتی در لباسش خود را «مدرنيزه» کند. يکی از طراحان مد ترکيه که هنرپيشگانی مانند کاترينا سيتا جونز و مانکن معروف نائومی کمبل جزو مشتريانش هستند، قصد دارد از «لچک» اسلامی که به عمد ضد اروتيک است، يک روسری شيک همراه با شال و لباسهايی کيسه مانند تهيه کند که در عين حال با احساس تمام نمايانگر خطوط و منحنیهای بدن باشند. به اين ترتيب حوری نسای سنتی با اندکی تغيير خوشايند، تفاوت چندانی با هنرپيشگان هاليوود در دهههای چهل و پنجاه نخواهد داشت. آتيل کوتوغلو که خود طراحیهايش را «تا اندازهای عثمانی» میداند، معتقد است خانم گل میتواند يک «موج» جديد در مد به وجود آورد.
خانم گل میخواهد او را بشناسند. میگويند که وی گفته است: «من سرم را میپوشانم ولی مغزم را نه». با اين حرف او پيشقراول مردان شده است چرا که برای ترکيه نيز مهمترين نکته اين است که در مغز مردانی که در رأس قدرت قرار گرفتهاند چه میگذرد.