جمشید فاروقی ـ ویژه خبرنامه گویا
آنگاه که آبشخور ثبت یک رویداد تاریخی رویکردی عینی و برخاسته از راهکارهای تحقیق و پژوهش علمی نباشد، در و دروازه بر دروغ و خطا باز است. و هرگاه ثبت این رویداد با حس تعلق یا عدم تعلق نیز گره بخورد و عشق و نفرت نیز در بازگویی آن رویداد به متن راه یابند، ثبت تاریخی آن از گزند افسانهسرایی یا تحریف در امان نیست.
بازگویی سرگذشت و سرنوشت دو چهره شاخص تاریخ معاصرمان، بیژن جزنی و حسن ضیاءظریفی یکی از همین نمونههاست. نمونهای که یا چنان از واقعیت دور شد که به افسانه مجال تاخت و تاز داد، یا آن گونه تحریف شد که نه آرمانها و اهداف این دو رزمنده را بازنمود و نه پایمردی و پایداریشان را در برابر فشارها و شکنجهها بازگفت. در یکسو ستایشهای بری از واقعبینی و در سوی دیگر چنگ کشیدن بر چهره یکی از فصلهای مهم مقاومت و مبارزه با جلوههای استبداد.
کتاب «به زبان قانون» به قصد زدودن عناصر افسانه و تحریف از ثبت تاریخی رویداد سیاهکل و دو چهره بارز نخستین سالهای شکل گیری سازمان فدایی منتشر شده است.
تاریخ اجتماعی و سیاسی معاصر ایران، همچون تاریخ جوامع دیگر، جمع جبری رویدادها نیست. تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران سالهای چهل و پنجاه، بازتابگر یک برهه طوفانی از تحولات جامعهای در حال گذار است. برای بازگویی تاریخ این برهه طوفانی و پر حادثه باید رویدادهای مهم و شاخص آن، با دقت برخاسته از روحیه علمی ثبت شوند. آنگاه با وسواس تمام به تاثیرات متقابل رویدادها بر بستری گستردهتر توجه شود.
به سخن دیگر، مضمون یک لحظه تاریخی یک رویداد نیست، بلکه همنشینی رویدادهای بسیار است که مضمون آن لحظه را رقم میزند. رویدادهایی که یا به موازات هم روی میدهند یا با هم تلاقی میکنند و در هم میتنند. تاریخ اجتماعی و سیاسی آن لحظه، برخاسته از تحلیل و بازگویی تاثیرات متقابل همه آن رویدادها بر یکدیگر است. جنبش فدایی و ایده سیاهکل بدون فهم وضعیت سیاسی حاکم بر کشور، بدون در نظر گرفتن شیوههای برخورد دولت با ناخشنودی اجتماعی ممکن نیست. دیالکتیک خشونت، بازتاب زبان تحمیل شده به رابطه دولت و جامعه است. این را به وضوح تمام، زمانی بازرگان در محاکمه خود به درستی مطرح کرده بود.
وسواس تحسین برانگیز نویسندگان کتاب «به زبان قانون»، ناصر مهاجر و مهرداد باباعلی در گردآوری اسناد و مدارک و همچنین رجوع صبورانه به «یاد ماندههای» بازیگران اصلی رویداد سیاهکل و تاریخ نخستین سالهای تاسیس سازمان فدایی، نخستین تلاش جدی در بازگویی و ثبت آن رویداد مهم سیاسی است. تلاشی ستودنی!
ناصر مهاجر و مهرداد باباعلی با صرف وقت بسیار چنین کتابی را منتشر کردند. کتابی که هم میتواند دستمایه کار پژوهشگران تاریخ این دوره حساس قرار گیرد و هم برای نسلی به ناگزیر گسسته از تاریخ گذشتهاش آموزههایی داشته باشد که راه بر تکرار خطاها ببندد و با فراهم آوردن زمینههای فهم آن رویکرد سیاسی، هم پرده از ساختار استبداد زده آن دوران برگیرد و هم پیوست مبارزات آزادیخواهانه تاریخ معاصر را باز نمایاند.
انگیزه انتشار کتاب
کتاب به کوشش پرویز قلیچخانی و انتشارات آرش منتشر شده است. قلیچخانی در پیشگفتار کتاب به لزوم ثبت دقیق تاریخ جنبش چپ ایران اشاره میکند. متاسفانه تاریخ جنبش چپ ایران در محاق فراموشی و تحریف گرفتار آمده است. و این در حالی است که با گذشت هر سال، امکان ثبت این تاریخ دشوارتر از پیش میشود. به این علت که ثبت این تاریخ تنها نمیتواند بر گردآوری اسناد و مدارک استوار گردد، باید به تاریخ شفاهی نیز رجوع کرد. باید پای سخن کسانی نشست که یا خود در شکلگیری آن رویدادها نقشی داشتهاند یا شاهد وقوع آن رویدادها بودهاند. کتاب از این منظر به هر دو گستره توجه داشته است: هم گردآوری و ثبت دقیق اسناد و هم بهره بردن از مشاهدات و تجربه زنده.
قلیچخانی در پیشگفتار کوتاهی که بر این کتاب نوشته انگیزه پرداختن به دفاعیات و زندگی جزنی و ضیاءظریفی را از یکسو پاسخ به لزوم بازگویی تاریخ جنبش چپ میداند و از سوی دیگر، تلاش برای زدودن تحریفات و برداشتهای ناصحیح ناشی از تلاش ناآگاهانه و یا حتی مغرضانه راویان آن.
قلیچخانی در رابطه با انتشار دفاعیات جزنی و ضیاءظریفی به چاپ مقالهای در نشریه مهرنامه اشاره میکند. مقالهای به قلم محمد قوچانی. قلیچخانی در این باره چنین میگوید: «نوشتهی آقای محمد قوچانی، این شاخصترین چهره نسل دوم ژورنالیستهای دستپرورده جمهوری اسلامی درباره "تروریسم، افیون مارکسیسم، پژوهشی در تاریخ و اندیشهی سیاسی روشنفکران تروریست" را که خواندم عزمم جزم شد دفاعیات بیژن جزنی و حسن ضیاءظریفی را در دادگاه نظامی شاه هر چه زودتر به چاپ برسانم.»
قلیچخانی هدف خود را از انتشار این کتاب از جمله مقابله با تحریف رویدادها، تخریب شخصیتهای تاریخ و فراموشهای گزینشی میداند. وظیفهای سنگین که بار انجام آن را دو تن از همکاران نشریه آرش، مهرداد باباعلی و ناصر مهاجر بر دوش کشیدند. تلاشی که تنها از طریق همراهی دیگران میتواند ثمربخش گردد.
نگاهی به کتاب
کتاب «به زبان قانون، بیژن جزنی و حسن ضیاءظریفی در دادگاه نظامی» ۳۶۷ صفحه، چند بخش و دو رویکرد مکمل را شامل میشود. بخش قابل ملاحظهای از این کتاب، همان گونه که شرحش رفت مربوط به گردآوری پر وسواس و دقیق اسناد و مدارک مربوط به محاکمه و دفاعیات این دو چهره بنیانگذار جنبش فدایی است. این بخش بر آن است با پرتوافکنی بر برهه زمانی پس از دستگیری جزنی و ضیاءظریفی و محاکمه آنان در دادگاه نظامی، از تحریفهای منتشر شده در کتاب: "چپ در ایران به روایت اسناد ساواک" پرده برگیرد. اما دامنه تحریفها تنها به آن کتاب محدود نمیماند. تاریخ جنبش چپ ایران، به علت عدم وجود نگاهی علمی و مستند بر مدارک و شواهد، از ثبت دقیق رویدادها فاصلهای بسیار دارد. ثبت نادقیق رویدادها، ثبت تحریف شده این تاریخ است. تحریفهایی که گاه بر اساس فراموشی و گاه به دلایلی دیگر به ثبت این رویدادها و از جمله تاریخ جنبش فدایی و رویداد سیاهکل راه یافتهاند.
در بخش اسناد و مدارک، واپسین دفاعیات جزنی و ضیاءظریفی منتشر شده و این بخش اسناد مربوط به این محاکمه و بازتاب آن در رسانههای غربی و اعلامیههای کنفدراسیون و گزارشهایی از ناظران قضایی بینالمللی و سازمان عفو بینالملل را در بر میگیرد.
هرگاه کتاب «به زبان قانون» به همین گردآوری اسناد و مدارک بسنده میکرد، عملا بدل به مجموعهای مفید برای کار پژوهشگران میشد. در چنین حالتی، توجه به این کتاب نمیتوانست فراتر از دایره کسانی رود که یا خود در آن برهه زمانی با جنبش فدایی و چپ همراه بودند، یا کسانی که دل در گروی ثبت این فصل از تاریخ اپوزیسیون ایران دارند.
تصویری زنده
از همین رو است که نویسندگان کتاب در ثبت این رویداد تاریخی صرفا به گردآوری اسناد و مدارک بسنده نکردهاند. هم نگاهی داشتهاند به وضعیت جنبش چپ در آن ایام و هم پای سخن کسانی نشستهاند چون میهن جزنی، همسر بیژن و مجید کیانزاد یکی از اعضای گروه جزنی و همچنین گفتوگو با هدایت متیندفتری.
به سخن دیگر، گفتوگوی ناصر مهاجر با این افراد، تصویری دقیقتر از رویدادهای این برهه از تاریخ کشور ارائه میدهد. روایتی زنده از رویدادهای آن دوران، از تماسهای اولیه تا شکلگیری گروه، و از رویداد سیاهکل تا دستگیری و محاکمه. گفتوگوهای ناصر مهاجر با این افراد به گونهای مکمل هم هستند، اما هر کدام اهداف جداگانهای را دنبال میکنند. گفتوگو با مجید کیانزاد نه تنها بسیاری از نکات دیده نشده و یا فراموش شده سیاهکل و سالهای نخست شکلگیری جنبش فدایی را ثبت میکند، بلکه تصویری زنده از حال و هوای کنشگران سیاسی آن ایام به دست میدهد.
کیانزاد در گفتوگوی صمیمی و صادقانه با ناصر مهاجر ضمن پرداختن به داستان زندگی خود، نگاهی دارد به زمینههای شکلگیری سازمان و حال و هوای روشنفکران، تردیدهایشان و فراتر از همه شرایط زندان، شکنجهها و شیوههای اعترافگیری. به سخن دیگر، از نگاه کیانزاد، سرگذشت یک نسل از مبارزان کشور در سه فصل مکمل بیان میشود.
پرداختن به جنبش چپ بهویژه برای فهم تاریخ سیاسی و اجتماعی دو دهه آخر حکومت محمدرضا شاه، سالهایی که راه به انقلاب اسلامی بردند، از اهمیت بسیاری برخوردار است. کتاب «به زبان قانون» در خدمت چنین هدفی است. باشد که این کتاب جرقهای باشد برای برانگیختن انگیزه در ثبت دقیق و به دور از پیشداوری این برهه از تاریخ معاصر کشورمان.
آلمان، ۷ سپتامبر ۲۰۱۷