يكشنبه 8 آبان 1384

آيا تاريخ محكوم به فنا در دل سد سيوند است؟ نامه اي سرگشاده به رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، هنگامه شهيدی

هنگامه شهيدی
کار این سد زمانی شروع شد که ما پندارمان را انکار کردیم! باور كنيد اندام نحيف ارثيه پدران اين مرز و بوم طاقت اين همه تحقير و ناديده گرفته شدن را ندارند و ميراث مرز و بوم ما به داشته هاي هزاره اخير محدود نمي شود. پس لطفا مواظب باشيد تا گردشگران و محققان را محصور در تاريخ كوچك شده ذهن اصول گرايان نكنيد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

گردشگران و محققان را محصور در تاريخ كوچك شده ذهن اصول گرايان نكنيد

هنگامه شهيدي - جناب آقاي مشاعي رياست محترم سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري چندي پيش جنابعالي به عنوان پيش قراول و اولين سفير" دولت مهرورزي" براي افتتاح نمايشگاه هخامنشيان به لندن تشريف آورده بوديد وعلي رغم وقت از پيش هماهنگ شده از سوي سفارت جمهوري اسلامي ايران در زمان تعيين شده مصاحبه با اينجانب را لغو كرده و وعده داديد كه به محض رسيدن به تهران پاسخ سوالات را ارسال خواهيد كرد. اكنون قريب دو ماه از آن روز مي گذرد و نه تنها هيچ پاسخي به سوالات اينجانب داده نشد بلكه اكنون بر تعداد سوالات اينجانب نيز افزوده گرديده است. در همان روزها ليستي اعتراضي از سوي "كميته نجات آثار باستاني دشت پاسارگاد" در حال تهيه بود و اين روزها كه بيست و پنج هزار نفر آن ليست را امضا كرده اند در كمال خونسردي و بي اعتنايي به اين همه اعتراض دلسوزان آثار باستاني اين مرز و بوم اعلام مي شود كه 12 بهمن ماه آبگيري" سد سيوند" آغاز مي شود و شما نيك مي دانيد كه آبگيري" سد سيوند" 130 اثر باستاني و تاريخي اين ت!نگه را با خود زير آب مي برد و در همين روزها كه با همكاري و تعامل ميان مسئولان پروژه "سد سيوند" و نجات بخشي" تنگه بلاغي"، تيم هاي ايران و هشت كشور هر يك به طور جداگانه يا مشترك در اين تنگه مشغول كاوش هاي باستان شناسي هستند تا پيش از آبگيري "سد سيوند"، بخشي از آثار موجود در اين تنگه را نجات دهند در كما!ل ناباوري ديديم كه طي دومين فصل كاووش آنها نخستين دهكده هخامنشي باستان در اين محوطه تاريخي كشف شده است.

آقاي مشاعي! نام "پاسارگاد" هميشه در ذهن با نام کوروش همراه است. شخصی که به جز ايرانيان بسياری ديگر از مردم جهان به او احترام می‌گذارند و خود را مديون او می‌دانند. جهان متمدن روز بيست و نهم اکتبر، مصادف با هفتم آبان ماه، روز کورش کبیر و سالگرد صدور اولين اعلاميه حقوق بشر در 2544 سال پیش را گرامی میدارد. این بالاترین افتخاری است که ملتی می تواند در گنجینه ی تاریخ خویش ذخیره کرده باشد. 539 سال پيش از ميلاد مسیح، کوروش پس از فتح و ورود به بابل فرمانی صادر کرد که مفادش هنوز مورد تاييد و احترام همه ی انسان دوستان جهان و بیانگر آرزوهای مردمان سرزمين اوست: آزادی دين و مذهب - الغای تبعيضات نژادی و ملی - آزادی انتخاب محل اقامت - حق انتخاب و عزل رهبران از سوی مردم – الغای برده داری و تلاش برای صلح پایدار میان ملل؛ این ها همه هديه های گرانبهايی بشمار می روند که مردمان ايران زمين از زبان کوروش بزرگ خود به مردمان جهان ارزانی داشته اند. درست در چنین روزی است که اهمیت نجات زادگاه، پایتخت و آرامگاه این انسان بزرگ بیشتر از همیشه محسوس می شود. اگر گذر شما به" تنگه بلاغي" در "پاسارگاد" افتاده باشد، هنوز هم مي‌توانيد پس از گذشت 2500 سال جاي چرخ‌هاي ارابه شاهي را كه بر دل اين جاده به يادگار مانده، ببينيد. اكنون جاده‌اي كه به فرمان داريوش هخامنشي ساخته شد و بارها و بارها او براي اداره امور كشوري برگزاري جشن‌هاي بهاره در تخت جمشيد با ارابه مخصوص خود از اين جاده گذر كرد و قرن‌هاست در زير خروارها خاك مدفون شده به تازگي سر از غبار زمان برآورده كه با ما از رازها گويد. تاريخ اين سرزمين نشان مي دهد كه مجموعه كاخ‌هاي ساخته شده بر روي صحنه تخت جمشيد بوسيله اسكندر به آتش كشيده شده و اسكندر و سربازانش باز از همين راه به طرف شوش حركت كرده و آنجا را نيز ويران كرده اند. اين راه تمامي اين رازها را در دل خود نگاه داشته كه اكنون همه را فاش كند اما هنوز سر از خاك برنياورده، اين بار ناچار است براي هميشه به زير آب رفته و غرق شود، براي هميشه خاموش بماند. تاريخ پس از چندين قرن سكوت و خاموشي اراده كرده‌است كه با ما سخن گويد و از فرهنگ و هنر و آداب و رسوم و اعتقادات خود كه به نوعي اجداد ما هستند، پرده بردارد اما اكنون محكوم است به فنا، فنا در دل سد سيوند. گويا امروز آرامشي كه 2500 سال بر اين سرزمين حاكم بود دستخوش طوفان حوادث شده و به دليل ندانم كاري هاي عده اي همه چيز در حال بر باد رفتن است.
جناب آقاي مشاعي! از سويي از دو ماه پيش به اين سو كه دريكي از بزرگترين شهرهاي دنيا در "بريتيش ميوزيوم لندن" نمايشگاهي از آثار" پاسارگاد" و مجسمه هاي هخامنشي برپا گرديد گردن برافراشته و به آثار باستاني و كهن مملكت خويش مي باليم و از سوي ديگر بي اعتنا به همه اعتراضات سدي در پاسارگاد در شرف آب گيري است كه آثار باستاني حفاري شده و نشده را در معرض انهدام و نابودي قرار داده است. به ياد مي آورم زماني را كه در موزه بزرگ لندن به آثار باستاني ايران كه از ساير كشورها دراين موزه گرد آوري شده بود چشم دوخته بودم به عنوان يك ايراني خشمگين از غارت تمدن كشورم بودم اما اينك به اين حقيقت دست يافته ا!م كه اگر همين ميراث گذشته نيز از سوي بيگانگان خريداري نشده بود يا از سوي شاهان گذشته ايران بذل و بخشش نشده بود كدام دانش ما مي توانست اين آثار را با اين همه دقت حفظ كند و امروز تمدن ما را براي جهانيان به نمايش بگذارد.
سد سیوند می تازد و می تازد. فریاد ها را هیچ انگاشته و هویتها را پوچ و من بغض قرنها را در گلو دارم. می گویند 10 و یا 12 سال است که کار این سد شروع شده، ولی من خوب می دانم که چنین نیست. کار این سد زمانی شروع شد که ما پندارمان را انکار کردیم! باور كنيد اندام نحيف ارثيه پدران اين مرز و بوم طاقت اين همه تحقير و ناديده گرفته شدن را ندارند و ميراث مرز و بوم ما به داشته هاي هزاره اخير محدود نمي شود. فرزندان کوروش، تنگه بلاغی، مرغاب، پایتخت هخامنشی، راه شاهی در خطر است. پس لطفا مواظب باشيد تا گردشگران و محققان را محصور در تاريخ كوچك شده ذهن اصول گرايان نكنيد.

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/26977

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'آيا تاريخ محكوم به فنا در دل سد سيوند است؟ نامه اي سرگشاده به رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، هنگامه شهيدی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016