پنجشنبه 18 خرداد 1385

جامعه مدرن و ضرورت تشکل های کارگری، گزارش بحث آزاد در پالتاک اتحاد جمهوريخواهان ايران

گزارش: گروه پالتاک اتحاد جمهوريخواهان ايران


روز شنبه نهم ارديبهشت ماه ۱۳۸۵ خورشيدی برابر با ۲۹ آوريل ۲۰۰۶ ميلادی بحثی آزاد با عنوان «جامعه مدرن و ضرورت تشکل های صنفی و سياسی» در اتاق «اتحاديه جمهوريخواهان ايران» در پالتاک، روی شبکه جهانی اينترنت با شرکت گروهی از علاقمندان برگزار شد.
اين بحث آزاد به دليل و مناسبت فرا رسيدن روز اول ماه مه روز جهانی کارگر (دوشنبه اول ماه مه- يازده ارديبهشت ماه) انتخاب شده بود و کسانی هم که در اين همايش نظرات خود را مطرح کردند، عمدتاً به تشکل های صنفی کارگران، اتحاديه ها و سنديکاهای کارگری پرداختند.
جلسه با خوش آمد گوئی خانم پروين عابدی که همآهنگی جلسه را بعهده داشت، آغاز شد. او ضمن توضيح موضوع بحث همايش، روز اول ماه مه را شادباش گفت و از حاضران درجلسه دعوت کرد که با گرفتن نوبت در اين بحث شرکت کنند.

اولين سخنران به طور کوتاهی اين مسئله را مطرح کرد که قصد دارد نگاهی انتقادی و نقدگونه به چندوچون نگاه چپ ايران به مسائل صنفی و تشکلهای کارگری داشته باشد. سخنران عمدتاً اين ديدگاه را مطرح کرد که برخورد نيروهای چپ با تشکلهای صنفی اشتباه بوده و اين موضوع تاکنون مورد بحث، بررسی و نقد قرار نگرفته است و اين مهم بايد انجام شود. وی گفت درتاريخ تشکلهای صنفی کارگران در ايران اعضای گروه های چپ هرگاه به سنديکاهای کارگری پرداخته اند بااينکه شايد نيت بدی نداشته اند اما خواسته اند که آن سنديکا يا اتحاديه و تشکل را زير نفوذ خود دربياورند و از آنها برای مقاصد سياسی خود استفاده کنند. وی خاطرنشان کرد سنديکاهای کارگری نه تنها بايد از دولت مستقل باشند، بلکه بايد از گروه های سياسی هم مستقل باشند. وی گفت برخورد گروه های چپ با تشکل های کارگری به آنجا رسيد که يک دانشجوی مهندسی يا دانشجوی سال آخر پزشکی درس و کار خود را رها ميکرد و وارد يک تشکل صنفی ميشد تا به اصطلاح آگاهی های ايدئولوژيک به آنها بدهد. اين برخورد بايد با رجوع به نشريات پيش از انقلاب و تئوريهايی که در آنزمان مطرح بود، مورد نقد جانانه ای قرار گيرد.

دومين سخنران همايش آقای «صادق کار» بود که از نروژ در اين جلسه شرکت کرده بود. آقای صادق کار در دو نوبت گفتار خود، تصوير بسيار کامل و همه جانبه ای از تاريخچه و چندوچونی و افت و خيز «تشکلهای صنفی»، «سنديکاها و اتحاديه های کارگری» را در ايران و جهان بدست داد.

وی با اين آرزو که اول ماه مه آينده در کشورمان تحولات عمده ای هم به نفع کارگران و هم به نفع جنبش دموکراتيک ايران رخ داده باشد، سخنان خود را اينگونه آغاز کرد که بنظر وی سنديکاها در ثبات اجتماعی و سياسی جامعه نقشی بسيار مهم دارند و به رغم آنکه هم راست و هم چپ هميشه قصد امتياز گرفتن از تشکلهای کارگری بنفع خود را داشته اند و به اين مسئله توجهی نشده است به عنوان نمونه تشکيل سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران درسال گذشته را مثال آورد. وی گفت بعلت زورگويی کارفرما، کمبود دستمزد و ديگر مشکلات کارگران از حدود ۲۰۰سال پيش متوجه شدند که بايد تشکلاتی برای دفاع از حقوق خود داشته باشند. وی خاطرنشان کرد که برخلاف آنچه تصور ميشود ايجاد تشکلهای صنفی بوسيله مارکسيستها و گروههای چپ شروع نشده است.

آقای صادق کار در اينجا گفت درسال ۱۸۲۴ در انگلستان، درسال ۱۸۶۶ در فرانسه اول بار اين تشکلها شکل گرفتند و توضيح داد که اينکار بسيار دشوار بوده و بعنوان نمونه در انگلستان براساس قانون تشکيل چنين اتحاديه هائی جرم و جزايش اعدام بوده است. سخنگو گفت که در روسيه ابتدا در انقلاب ۱۹۰۵ اين کار آغاز شد اما در سال ۱۹۱۶ يعنی انقلاب اکتبر سنديکاهای کارگری رسميت پيدا کردند. در هند به سال ۱۹۲۶ اولين سنديکاهای کارگری ايجاد شده است و روز اول ماه مه در واقع برميگردد به اعتصاب بسيار مشهور شيکاگو (در ايالات متحده) که درسال ۱۸۸۶ بوسيله پليس به خشونت کشيده شد و به خاطر کشتار پليس اين روز با اجماع جهانی کارگران به روز کارگر مشهور شد. وی سپس به تاريخچه اين کار در ايران پرداخت با اين يادآوری که در ايران اين کار خيلی ديرتر انجام شد و دليل آنهم حکومت ديکتاتوری بوده است.

وی گفت اول بار در سال ۱۲۹۹ شورای اتحاديه های کارگری با شرکت هشت صنف مختلف و ده هزار عضو درتهران تشکيل شد. وی گفت بطور مداوم تا به همين امروز بدون هيچ استثنائی هيچ دولتی در ايران تشکل های کارگری را برنتابيده است و تاهمين الان که آقای احمدی نژاد رئيس جمهور شده هنوز اين روند ادامه دارد. او وعده داد که در قسمت دوم سخنرانی خود به نحوه برخورد مقامات جمهوری اسلامی با تشکل های کارگری بپردازد. وی نمونه های زيادی از فعال شدن اتحاديه های کارگری و ممنوعيت های آنها در سالهای مختلف از ۱۳۱۰ (ممنوعيت بوسيله رضاشاه)، ۱۳۲۰ (آزادی فعاليت پس از سقوط رضاشاه)، اعتصاب ۲۱ روزه سال ۱۳۰۱ که براثر آن دولت قوام السلطنه در بهمن ماه سقوط کرد، اعتصاب مشهور کارگران شرکت نفت درسال ۱۳۰۸ ، را بر شمرد. آقای صادق کار در چند مورد خاطر نشان کرد که فعاليت کارگران برای احقاق حقوق خود هميشه هزينه های سنگينی داشته است و کارگران اين هزينه را پرداخته اند.

اودر ادامه گفت روز اول ماه مه ۱۳۱۰ نساجان اصفهان دست به اعتصاب زدند که بشدت سرکوب شد و «سيدمحمد اسماعيلی» معروف به «سيد محمد تنها» دستگير و پس از هفت سال زندانی در زندان قصر جان خود را در راه احقاق حقوق کارگران از دست داد و از سه تن از ديگر رهبران کارگران «علی شرقی»، «رحمتی» و «محمد انضابی» سخن گفت.
براساس سخنان اين سخنران اولين قانون کار در سال ۱۳۳۷ به تصويب رسيد و در آن حق تشکيل سنديکا پيش بينی شد اما اين قانون و ماده ۲۵ آن که آزادی تشکيل تشکل های صنفی را توضيح ميداد هميشه به بهانه های مختلف زير پا گذاشته شده است. وی پس از توضيح در موارد مختلفی که اين قانون معلق شد در آخرين سخنان خود در اين مرحله گفت که براساس بررسيهايی تا سال ۱۳۵۷ (وقايع بهمن ۱۳۵۷ و انقلاب اسلامی) مجموعاً ۹۷۸ سنديکا در ايران وجود داشته که از ميان آنها ۵۰۰ سنديکا، اتحاديه های کارگاهی و ۱۱۶ سنديکای ديگر اتحاديه های حرفه ای بوده اند.

سخنران بعدی، که از آمريکا در اين همايش حضور يافته بود، عمدتاً به مسئله شرکت مردم در امور خود در تمام زمينه ها پرداخت و مثالهائی از شهری که خود در آمريکا در آن زندگی ميکند آورد. او سپس مسئله بالا بردن دستمزد کارگران را در چين مطرح کرد و مسئله بيکاری و چگونگی حل اين مشکل را مورد بحث قرار داد. درباره بحران سرمايه داری سخنانی گفت و توضيح داد اکنون سرمايه داری به اين نتيجه رسيده که دادن دستمزدی که فقط حداقل زندگی کارگران را تأمين کند، به ضرر خود سرمايه داری است وی همينطور گفت دستمزد بيشتر يعنی رونق بيشتر و اين بنفع سرمايه داری است. بعضی از سخنان آقای دکتر اسرار بوسيله سخنرانان بعدی مورد بررسی و نقد قرار گرفت.


سپس آقای صادق کار قسمت دوم سخنان خود را آغاز کرد. وی در اين قسمت درباره تشکل های کارگری درجمهوری اسلامی سخن گفت. آقای صادق کار توضيح داد که نيروهای چپ ما خيال ميکردند انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ مثل انقلاب فوريه روسيه است ومقدمه ای است برای انقلاب اکتبر اما اين جز تخيلات چيز ديگری نبود و ديديم که چگونه جمهوری اسلامی بويژه با دشمنی عقب مانده ترين قشر سرمايه داری يعنی بازاريان با کارگران و مسائل کارگری برخورد کرد. خانه کارگر را علم کرد تا سنديکای واقعی و مستقل را از فعاليت باز دارد. وی سپس به واقعه اخير اعتصاب شرکت واحد اتوبوسرانی تهران پرداخت و توضيحاتی درمورد چگونگی برخورد قاليباف شهردار تهران با کارگران اعتصابی اين سنديکا داد و ازجمله گفت قاليباف گفته است که اين سنديکا قانونی نيست چون در وزارت کشور ثبت نشده است. از سوی ديگر وی به برخورد گروه های سياسی با تشکل های کارگری انتقاد کرد و گفت آنها هم اين تشکلات را عامل بورژوازی خواندند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

آقای صادق کار درمورد نکته ای که سخنران پيشين مطرح کرده بود، يعنی دستمزد بيشتر و رونق بيشتر گفت اين راهکار مربوط به زمان فورد (رئيس جمهوری ايالات متحده) ميشود و بعداً هم پس گرفته شد. آقای صادق کار گفت بطورکلی در هيچ جا نميآيند به کارگران بگويند: «بفرمائيد اين اتحاديه!» چرا که منافع سرمايه داری با اين موضوع سازگار نيست. وی سپس گفت مشکل آزادی تشکلهای صنفی نه تنها به کارگران که به بسياری از فعالان جامعه مثل پرستاران، کارمندان، مهندسان و بطورکلی مزدبگيران مربوط ميشود. وی به اتفاقات اخير فرانسه که در رابطه با تصويب قانون کار جديد دولت اين کشور رخ داد پرداخت و همينطور توضيحاتی درباره آنچه در نروژ ميگذرد، داد.


در اين قسمت يک ترانه شاد به مناسبت جشن اول ماه مه پخش شد. بعد از اين ترانه آقای شيرزاد، سخنران بعدی گفت که بنظر وی ايجاد تشکل های مختلف (ونه تنها تشکل های صنفی و کارگری) درواقع گامی است برای ساختن جامعه مدنی و توضيح داد که مثلاً در سوئد که هشت ميليون جمعيت دارد بعلت عضويت مردم در تشکل های مختلف، در واقع در اين تشکل ها چهل ميليون عضو داريم. آقای شيرزاد گفت هرگروه و دسته اجتماعی ازجمله دانش آموزان و دانشجويان و کسانی که فعاليتهايشان بازدهی اقتصادی ندارد هم بايد بتوانند تشکلهای خود را داشته باشند.

بعد از آقای شيرزاد برای بار ديگر آقای دکتر اسرار درباره نظرياتش توضيحات بيشتری داد و عمدتاً اين نکته را مطرح کرد که بينش گذشته درباره تشکلات صنفی يک ديد ايده ئولوژيک غلط بوده است.

Copyright: gooya.com 2016