جمعه 16 آذر 1386

بعد چهار سال تعهد خاتمی پذيرفته شد، مسعود بهنود

مسعود بهنود
حالا که دولت احمدی نژاد به درستی پذيرفت که اين گزارش استقبال کردنی است، بايد تاکيد کرد که اين "مثلا بزرگ ترين پيروزی سده اخير" دستاورد سياستی است که محمد خاتمی بر آن پا فشرد و صبر و ثباتی که با وجود همه ترديدافکنی ها و مخالفت ها بر سر آن از خود نشان داد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

اين که سازمان اطلاعاتی آمريکا اعلام کرده است که ايران از چهارسال قبل عمليات مربوط به توليد سلاح های هسته ای خود را متوقف کرده است، گرچه هنوز زودست تا اثرش در کاهش التهاب های موجود اندازه گيری شود، اما تا همين جا پيروزی بزرگی است که آقای احمدی نژاد آسان نمی تواند آن را مال خود کند. اما چنان که او ديروز در جمع مردم ايلام گذشت بزرگ ترين پيروزی سده گذشته هم نيست، گوينده چنين سخنی يا معنای سده را نمی داند يا پيروزی را.

اين دستاورد ارزشش به از ميان برداشتن بهانه ای است که می توانست به حمله نظامی آمريکا به ايران برسد، و ارزش اضافی ش به اين است که نشان می دهد همواره لازم نيست قواعد بازی بين المللی به هم ريخته شود تا حقی به کرسی بنشيند. با رعايت قواعد و بازی دست بالاتر، و داشتن اعتماد به نفس هم می توان. و اين درس مهمی است برای کسانی که چون خبر گرفته اند که در سال های اول انقلاب بنيانگذار جمهوری اسلامی قواعد بازی های جهانی را ناديده می گرفت و پيروز می شد، گمان دارند که همواره می توان نقش گوريل را در بازی شطرنج ايفا کرد و پيروز از اتاق بيرون آمد. حالا آن که بر سر صدام ديده شد که دنيای کاميپوتری شده حرکات گوريل را مدل ساخت و تقليد کرد، در نتيجه گوريل به وضعيت خنده داری در مغاک گرفتار شد.

گزارش سازمان های اطلاعاتی آمريکا، و به خصوص اين که تصميم به انتشارش گرفته شد، از جمله پيام هائی که در خود درج دارد اين است که برخلاف تصور کسانی که جنگ را حتمی و نزديک می ديدند، حمله به ايران مصيبت بارتر از آن تشخيص داده شده که در دستور کار فوری قرار گيرد، پس انتشار اين گزارش خود به خود خبر از پايان جنگ روانی می دهد که به هدف تعيين شده [يا مقدور] خود رسيده يا نرسيده به پايان رسيد. ترديدم از آن جاست که از تمام اين جنگ روانی و يا تهديد به جنگ اگر مقصود آرام کردن عراق و نشاندن ايران بر سر ميز مذاکره بود، اين هدف به دست آمدنی است، ولی اگر هدفشان چنان که اعلام کرده اند جلوگيری از توليد سوخت هسته ای و غنی سازی اورانيوم توسط ايران بود، بدان نرسيده ناگزير شده اند رهايش کنند که بتوانند حزبشان را از شکست بزرگ تر در انتخابات آينده نجات دهند.

اما حالا که دولت احمدی نژاد به درستی پذيرفت که اين گزارش استقبال کردنی است، بايد تاکيد کرد که اين "مثلا بزرگ ترين پيروزی سده اخير" دستاورد سياستی است که محمد خاتمی بر آن پا فشرد و صبر و ثباتی که با وجود همه ترديدافکنی ها و مخالفت ها بر سر آن از خود نشان داد. همان زمان که حاضر نشد بدون اطمينان از توقف روندی که وجود داشت وارد صحنه شود و به جامعه جهانی اطمينان بدهد. و بايد پذيرفت که اين در عين حال يک پيروزی ست برای هواداران صلح در جهان، به ويژه ايرانيان چه در داخل و خارج کشور که با فعاليت های خود نگذاشتند جو عمومی جهان در اختيار جنگ طلبان و برخی کسان قرار گيرد که از سر ناآگاهی و به خاطر خشم به حرکات حکومت ايران، عملشان به سود جنگ طلبان بود.

حتی اگر تصور رود که انتشار اين گزارش حاصل گفتگوهای پنهانی دولت فعلی است و معامله ای بر سر آرامش عراق، باز تفاوت چندانی در نتيجه حاصل نمی شود وقتی که پذيرفته باشيم که هر آن چه در حوزه سياست خارجی اتفاق می افتد در نهايت بايد منافع ملی را تامين کند، و برای تقويت بنيان کشور هزينه شود. درک اين اصل چندان دشوار نيست که کشورها، حتی وقتی خيال جهانگشائی دارند مقصودشان از ايجاد نفوذ و گسترش اقتدار منطقه ای – يا جهانی – اين است که منافع ملی را تامين کنند. پس همه و يا تکه هائی از آن نفوذ و اقتدار را می توان در لحظات بايد پای مصلحت، به بهای خوب فروخت و عوايدش را به کيسه منافع ملی ريخت. منافع ملی امروز ايران با توجه به حضور نظامی ابرقدرت زمان در اطراف مرزهای کشور، دور کردن ايران از خطرست. دور کردن ايران از جنگ. که گفته اند کنيز هندی به دفع صداع می توان بخشيد.

در گذری به آن چه در سه سال گذشته بر سر اين پرونده رفته، با همه نشيب و فرازهايش، می توان گفت که در دوران دولت تازه با اوج گيری تنش ها، کار هواداران صلح و آزادی دشوار بود. اگر داخل کشور بودند يا در خارج. اگر در درون بودند که از سوی دستگاه تبليغاتی تندروان و هواداران دولت تماميت خواه فعلی متهم به وادادگی و تسليم می شدند، و اگر در خارج بودند از سوی بخشی از مخالفان جمهوری اسلامی متهم شدند که با تبليغ صلح دارند به دوام حکومت کمک می کنند. شادمانی نثار آنان باد که از هيچ کدام از اين دو سوی افراط نهراسيدند و نپذيرفتند که به خاطر خوشامد اين و آن و يا برای پرهيز از دشنام شنيدن ها، به روندی بپيوندند که احتمال خطر در آن وجود داشت و هنوز هم نمی توان گفت با يک بيانيه اطلاعاتی کاملا خطر دور شده است. پس هنوز هم ندای صلح دوستی و ضديت با جنگ می تواند ندای مشترک همه ايرانيان باشند، الا قليلی که بر اين باورند که تنها شانس آن ها در پوشيدن لباس حامدکارزای است و شبانه با موتورسيکلت هارلی ديويدسون همراه دو تفنگدار دريائی آمريکائی از کوه و کمر گذشتن و خود را به شهری رساندن، چشم به آسمان، در انتظار.

اگر برای اعتماد سازی دو سالی تعليق پذيرفته نمی شد. و اگر بعد از دولت خاتمی هم گروه جديد، بر طرح نگاه به شرق پافشاری می کرد و اروپا را کاملا از دست می داد، و سرانجام اين که اگر به اندازه دولت احمدی نژاد در محاسبه بر روسيه و چين تند می رفت، اين چنين نبود که هست. دولت احمدی نژاد گرچه نمی تواند از اين موقعيت تبليغاتی بگذرد و حتی ابائی نخواهد داشت که آن را حاصل حضور هنوز به بر ننشسته تيم جديد شورای عالی امنيت ملی بداند، اما در حقيقت نخواهد توانست اين موقعيت را به باد بدهد. و اين مهم است.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بعد چهار سال تعهد خاتمی پذيرفته شد، مسعود بهنود' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016