«تا زمانی که دستگاه ها خراب است، کارخانه می خوابد.» هفت هزار کارگر نيشکر هفت تپه از اسفند ماه که حقوق عقب افتاده را دريافت نکرده اند بارها اين جمله را شنيده اند. رضا احمدی ساعت پنج صبح از خانه بيرون می زند، ۵۰ دقيقه طول می کشد تا آسمان روشن شود سرويس کارخانه دو راهی چغازنبيل را بگذرد و مسير کارخانه کشت و صنعت نيشکر را در پيش بگيرد. ساعت شش و بيست دقيقه کار را تحويل می گيرد. بايد تا ساعت چهار عصر ۷۰ ساقه سخت نيشکر را ببرد. از يک سال پيش وعده نهار و ساعت استراحت را حذف کرده اند. رضا لحظه ای در طول هفت ساعت کار پيوسته مکث می کند برای خوردن لقمه ای که ديشب زن در جيبش گذاشته است. آفتاب خوزستان در بهار هم سوزان است، چشم های روشن رضا احمدی، کارگر «نی بر» وقتی از سختی های کارش می گويد، در ميان پوست سوخته می درخشد: «هر بار يک بخش از دستگاه های کارخانه خراب است، يک روز بلبرينگ پمپ موتورخانه، يک روز ماشين تصفيه شکر يا لوله کوره بخار دستگاه ها را هم که عوض می کنند، دستگاه جديد قابليت لازم را ندارد و دردسر آن هم خيلی زود شروع می شود. با اين همه خرابی حداقل کار هزار کارگر معطل می ماند. من که راننده کارخانه ام با اين ماشين خراب هر روز خاک و سم می خورم به همين خاطر ۷۰ درصد کارگران هفته تپه يک سال بعد از بازنشستگی می ميرند.» گردوغبار خوزستان را در هفته های اخير گاه پنج تا ۱۸ برابر استاندارد تخمين زده اند. رضا دستی به صورت می کشد: «کارگران اين جا از نظر بهداشتی در شرايط نامناسبی قرار دارند. برای درمان هم امکاناتی نداريم و اگر کسی آسيب ببيند بدون آمبولانس بايد او را به بيمارستان شوش يا اهواز برسانيم.» چهارهزار پرسنل کارخانه از هفت دوش حمام استفاده می کنند. بيش تر کارگران با لباس کار به خانه برمی گردند، غروب برخی در شوش، بعضی در دزفول و تعدادی در انديمشک زندگی می کنند. در اين سه ماهی که خبری از دستمزدها نيست مجبور به گرفتن مايحتاج از مغازه داران شده اند، رضا احمدی سر به زير می اندازد: «يا از پس انداز می خوريم، يا دست به سوی برادر و پدر و ديگران دراز می کنيم. شهر شوش مثل تهران نيست که اگر بيکار شدی بتوانی دنبال کار ديگری بگردی يا بساطی راه بيندازی خانه نشين می شوی.»
سايه تعطيلی بر فراز نيشکر هفت تپه
تمام هزار کارگر «نی بر» و سه هزار و ۳۰۰ کارگر بخش های ديگر کارخانه نيشکر هفت تپه در روز ۲۰ فروردين ماه ۸۷ برای چندمين بار دست از کار کشيدند تا شايد موفق به دريافت دستمزد اسفند و پاداش سال گذشته خود شوند. کارفرما در تجمع اسفند ماه به آن ها قول پرداخت حقوق معوقه را داده بود اما هنوز عملی نشده است.
«مافيای شکر»، اين عبارت را کارگران در ۱۲ اعتصاب دو سال اخير خود بارها تکرار کرده اند. دستار سر پيرمرد خيس عرق است: «تعرفه پايين واردات شکر باعث به وجود آمدن مشکلات شرکت نيشکر هفت تپه شده است.» جعفر عظيم زاده، سخنگوی اتحاديه کارگران اخراجی و بيکار هم واردات شکر را دليل اصلی بيکاری کارگران می داند اما وارد کردن شکر را جدا از سياست حاکم بر کشور عنوان می کند: «از زمستان گذشته بحث اخراج دو هزار کارگر قراردادی هفت تپه مطرح بوده است. سال گذشته ۳۰۰، ۴۰۰ نفر را اخراج کرده بودند که کارگران مقاومت کردند ولی مساله زمزمه تعطيلی هنوز به گوش می رسد و پنج هزار کارگر توليد نيشکر در بلاتکليفی قرار دارند. وارد کردن شکر سياست اقتصادی سرمايه داران ايران است که به دنبال سودآوری بيش تر هستند. تکنولوژی توليد در ايران نمی تواند رقابتی با دنيا داشته باشد اما به اين موضوع توجهی نشده است، به روز کردن تکنولوژی هم باعث بيکاری کارگران می شود. در اروپا وقتی تکنولوژی جديدی را به کار می گيرند به نيروی انسانی کم تر فکر می کنند و به تسهيلات بيمه بيکاری هم فکر می کنند ولی در ايران تکنولوژی، نبود بيمه و شرايط کار باعث خانه خرابی کارگران می شود.»
کارگران هفت تپه نماينده ای ندارند
ابراز نارضايتی کارگران هفت تپه و انعکاس آن در رسانه ها ناخواسته رنگ سياسی به خود گرفته است با اين که آن ها بارها بر صنفی بودن مطالباتشان تاکيد کرده اند و داشتن نماينده ای برای پيگيری مسايل کارگران اصلی ترين خواسته آنان است. کارگران طرح نيشکر هفت تپه از مردادماه سال گذشته در نامه ای به سازمان جهانی کار (ILO) و سنديکای جهانی کارگری (ITOC) گلايه های خود را بيان کردند. رسمی کردن کارگران موقت، ارتقا نيافتن شغلی کارگرانی که به تحصيلات خود ادامه داده اند، اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل و زير خط فقر بودن کارگران از اين موارد بود. کارگران در نامه خود آورده اند: «حدود ۱۴ سال است که طرح مشاغل بندی که چهار سالی يکبار بايد انجام می شد، به اجرا درنيامده است. تعداد زيادی از منازل شرکتی در اختيار کارکنان دولت است در حالی که کارگران نيمی از حقوق خود را برای کرايه منزل استيجاری می پردازند. فقط کارمندان شرکت از مزايای ۲۰ سال به جای ۳۰ سال کار استفاده می کردند که اين طرح با وجود ابلاغيه دولت اجرا می شود. کارگران شرکت شش ماه است که نماينده ای ندارند که مطالبات و حقوق معوقه را پيگيری کند. بارها برای برگزاری انتخابات شورا به اداره کار و مسوولان شرکت مراجعه شده ولی هيچ ترتيب اثری داده نشده است.»
به گفته کارگران، مديران شرکت از اجرای بخشنامه های دولت که حمايت حداقلی را در بر دارد اجتناب می کنند. يکی از پنج کارگری که در سال گذشته به خاطر مشارکت در تجمعات کارگران بايد روز ۳۱ ارديبهشت در دادگاه از خود دفاع کند. او و ديگر همکارانش در گفت وگوهای خود با مسوولان پيشنهاد کرده بودند تا دولت شرکت را از پرداخت هزينه آب و برق و گاز معاف کند تا از ورشکستگی آن جلوگيری شود و به اين ترتيب شرکت توان پرداخت حقوق کارگران را داشته باشد.
او می گويد: «بارها برای قطع گاز به کارخانه آمده اند. در حالی که ما آب هم برای آبياری مزارع نداريم و ۸۰۰ هکتار از زمين ها نابود شده اند.
ما خواستار تشکيل انجمن صنفی شده ايم اما موافقت نکردند. ما می خواهيم از مزايای قانون کار بهره مند شويم.»در حال حاضر ۲۵ هزار تومان به عنوان اياب و ذهاب، دو هزار و ۵۰۰ تومان فوق العاده شرايط محيط کار، ۱۰ هزار تومان حق مسکن برای او و ديگر کارگران هم رده او تعيين شده است.
او که توان پرداخت پول وکالت را برای دفاع در دادگاه ندارد، می گويد: «اگر پول داشتيم که ديگر اعتصاب نمی کرديم.»
کاشت نيشکر در دشت خوزستان اشتباه بود
احمد جراح باشی، نايب رييس هيات مديره شرکت تعاونی پژوهش در علوم و تکنولوژی يکی از کسانی است که سال ها پيش نسبت به کاشت نيشکر در خوزستان واکنش نشان داد. هنوز وقتی از نيشکر و دشت خوزستان حرف می زند برآشفته است: «مسوولان هم بالاخره اذعان کردند که کاشت نيشکردر خوزستان اشتباه بود.»او به همراه سه تن ديگر از استادان دانشگاه در دی ماه ۸۶ نسبت به تصويب طرح در مجلس واکنش نشان داده بودند.
جراح باشی نيشکر را بدترين محصول کشاورزی می داند: «اگر دشت خوزستان را علوفه می کاشتيم، می توانستيم هرگونه خشکسالی را تحمل کنيم اما نه تنها اين کار را نکرديم که کشت نيشکر در سطح وسيع خواسته يا ناخواسته به کشاورزان ودامداران منطقه ضربه زد.»جراح باشی آن زمان هم گفته بود که نبايد يک ثروت ملی را صرف تخريب ثروت ملی کرد.
دانشجوی ممتاز دانشگاه آلمان
حالا پس از ۳۰سال می گويد: «حالا طرح تصويب و اجرا شد، چه کسی می خواهد جواب نامه ای را که به مجلس نوشتم بدهد؟ هفت تپه بهترين زمين های دنياست. در هيچ جا مثل استان خوزستان قدرت رشد و توليد نداريم با اين تنوع زراعی می توان نيمی از صيفی جات اروپا را هم تامين کرد اما بدترين گياه تک محصولی روزگار را در اين منطقه کشت داديم. ۱۰۰ هکتار نمک اين زمين را می شويد و به رودخانه پايين دست می ريزد. چرا چغندرقند را که يک پنجم هزينه نيشکر و بازدهی هفت ماهه دارد به جای نيشکر ۱۳ ماهه که پنج برابر آب می خواهد انتخاب نکردند.»او در سال ۸۵ هم نامه ای به کميسيون کشاورزی مجلس نوشت: «سال هاست به عنوان اساتيد دانشکده کشاورزی دانشگاه چمران از استفاده بهينه نکردن از آب و خاک خوزستان رنج می بريم. در زمان رژيم گذشته توانستيم با دلايل کافی از انجام طرح توسعه نيشکر پيشگيری کنيم. بعد از انقلاب، در زمان رياست جمهوری رهبر معظم انقلاب اسلامی با دلايل علمی ما، طرح از طرف رييس جمهور توشيح نشد، ولی بعد از دوره ايشان طرح توسعه نيشکر به سرعت تصويب شد و با اجرا گذاشتن آن که مورد اعتراض علنی ما قرار گرفت در روزنامه ها منتشر شد. هم اکنون آثار اجرای اين طرح بروز کرده است.»
پيشنهاد او استفاده از فارغ التحصيلان کشاورزی به عنوان مروج در منطقه است تا ۳۰ ،۴۰ هزار هکتار زمين دست نخورده را آباد کنند.