دوشنبه 10 تیر 1387

جان کمال شريفی، روزنامه نگار کرد در خطر است، گفتگوی روز آنلاين با طاهر قاسمی، روزنامه نگار

آکام مکری - اخيرا دو کادر حزب دموکرات کردستان ‏‎]‎جناح عبدالله حسن زاده‎[‎‏ پس از ورود به ايران، در شهر سقز و در يک منزل ‏مسکونی به محاصره نيروهای امنيتی درآمدند؛ در جريان تيراندازيها يکی از آنها به نام"غريب حسنی" کشته شد و نفر ‏دوم که "کمال شريفی" نام دارد، به اسارت نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی درآمد. "کمال شريفی" براساس گفته های ‏همکارانش، در شاخه نظامی حزب فعاليت نداشته و به روزنامه نگاری مشغول بوده است. "طاهر قاسمی" روزنامه ‏نگار از دانمارک، در گفتگو با "روز" به شرح جزييات اين رويداد پرداخته است.وی به روز می گويد "جان کمال ‏شريفی در خطر است". گفتگو با وی در پی می آيد. ‏

‎‎برخی خبرگزاريها طی روزهای گذشته خبر داده اند که دو کادر حزب دموکرات کردستان ايران پس از ‏ورود به شهر سقز، از سوی نيروهای امنيتی محاصره شده اند و در اين ميان يکی از آنها کشته شده و ديگری هم به ‏اسارت نيروهای امنيتی درآمده است.در اين خصوص شما چه اطلاعاتی داريد؟‎

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

روز پنجم تير ماه‌ دو تن از کادرهای حزب دمکرات کردستان وارد سقز شده‌ و عصر روز بعد محل اقامتشان که‌ خانه‌ ‏يک کتاب فروش بود، فاش می‌شود. پس از افشای مکانشان تعداد زيادی از نيروها اطراف خانه‌ را محاصره‌ ‌ و اقدام به ‏تيراندازی ميکنند. در اين بين ‌آقای "غريب حسنی" معروف به‌ "شيخ غريب" کشته‌ و نفر دوم به‌ نام "کمال شريفی" ‏همراه‌ با صاحبخانه‌ که اسمش "علی مطيعی" معروف به‌ "درويش علی" است در حالی که‌ زخمی شده‌ بود، دستگير ‏می‌شوند‎. ‎

‎‎اين دو تن مسلح بودند؟‎
درباره‌ مسلح بودن يا نبودن اين دو نفر، ما اطلاع دقيقی نداريم ولی به‌ جهت اينکه‌ آنها کادر رسمی حزب دمکرات ‏کردستان بودند و اينکه به‌ دلايل سياسی اجازه‌ فعاليت در داخل ايران و کردستان را ندارند، احتمال دارد که‌ مسلح بوده‌ ‏باشند اما طبيعتا اين اسلحه برای تهاجم نبوده و صرفا جهت دفاع از خودشان بوده است.چون که‌ بارها رهبران اين حزب ‏تاکيد کرده‌اند که‌ جوهره تشکيل حزبشان اداره‌ کردن جامعه‌ است نه‌ ايجاد جنگ و خونريزی. همچنين سالهاست که‌ اين ‏حزب هيچ حرکت نظامی بر عليه‌ نيروهای جمهوری اسلامی انجام نداده‌ است. بعلاوه‌ اين افراد هيچکدام عضو شاخه‌ ‏نظامی حزبشان نبوده اند‎.‎‏ غريب حسنی که‌ متاسفانه‌ با تيراندازی مستقيم نيروهای جمهوری اسلامی جان باخته، يک ‏شاعر و طبق اطلاعيه‌ حزبش عضو کميسيون فرهنگی حزب دمکرات کردستان بود‏‎. ‎کمال شريفی هم روزنامه‌نگار و ‏از اعضای هيات تحريريه‌ راديوی مرکزی حزب، راديو صدای کردستان بود. همچنين خانه‌ای که‌ اين دو نفر در آنجا ‏محاصره‌ شده اند، منزل علی مطيعی صاحب کتابفروشی سراج‌الدين در سقز بود که‌ در اين ميان زخمی شد و اينک در ‏بيمارستان امام خمينی در شهر سقز تحت نظارت اين نيروها قرار دارد. به‌ دنبال اين واقعه‌ هم هيچ خبری از تلفات ‏نيروهای امنيتی منتشر نشده‌ و جمهوری اسلامی هم هيچ اشاره‌ای به تلفات نيروهای خود در اين جريان نکرده‌ است و ‏اين خود ميتواند ادعای قبلی ما را بيشتر تقويت کند‎. ‎

‎‎گفتيد که آقای شريفی روزنامه نگار بوده است. با چه نشريه ای ارتباط داشته؟‎
کمال شريفی يک نويسنده‌ و روزنامه‌نگار بود که‌ مقالاتش در روزنامه‌های کردستان عراق موجود است. بعلاوه او‌ يکی ‏از اعضای فعال "مرکز روزنامه‌نگاران آزاد ـ شرق کردستان" است که يک نهاد مستقل است و‌ وابسته‌ به‌ هيچ جريان ‏خاصی نيست. علاوه بر اين وی از نويسندگان سايت اينترنتی "بو روژهه‌لات" بود؛سايتی که تريبون اين سازمان است. ‏همچنين در داخل حزبش هم او يکی از اعضای هيئت تحريريه‌ راديو صدای کردستان بود‏‎.‎

‎‎آخرين خبری که از وضعيت آقای شريفی پس از دستگيريش داريد چيست؟‎
اطلاعات دقيقی از وضعيت ايشان متاسفانه‌ در دست نيست اما ما مطلع شديم که‌ از طرف نيروهای اطلاعات جمهوری ‏اسلامی در شهر سقز جهت گرفتن اعترافات تحت شديدترين شکنجه‌ ها قرار گرفته‌ و به‌ گفته‌ برادرش، از سقز به‌ ‏زندان اطلاعات شهر سنندج منتقل شده‌ و تا کنون اجازه‌ هيچگونه‌ ملاقاتی برای اعضای خانواده‌اش فراهم نشده‌ است و ‏ما خيلی نگران وضعيت او هستيم.‏‎ ‎

‎‎فکر می کنيد از چه جهت بايد نگران وضعيت او بود؟‎
اصولا اين گونه‌ دستگيريها از طرف نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی هميشه‌ با عواقب دردآوری همراه‌ بوده است‌. ‏هميشه‌ در بدو دستگيری شديدترين شکنجه‌های فيزيکی يا روانی بر اين اشخاص اعمال می شود و اگر شخص بتواند ‏در برابر اين اعمال دوام بياورد بعدا در يک دادگاه تشريفاتی و اکثرا بدون حضور وکيل مدافع به‌ اعدام يا در ‏خوشبينانه‌ترين حالت به‌ زندان ابد محکوم می‌شوند. همچنانکه‌ در جواب سؤال قبلی به‌ عرض رساندم، متاسفانه‌ آقای ‏شريفی هم در زندان اطلاعات سقز از اين قاعده‌ مستثنی نبوده است. در هر حال ما اميدواريم و برای حفظ جان ايشان ‏به عنوان‌ يک روزنامه‌نگار کرد می‌کوشيم‎.‎

‎‎از چه طريق برای تضمين سلامتی وی تلاش خواهيد کرد؟‎
هم اکنون در سايت اينترنتی بو روژهه‌لات، همان سايتی که‌ وی نيز يکی از اعضای هيئت تحريريه‌اش بود، کمپينی ‏جهت جمع‌آوری پشتيبانی برای حفظ جان او برپا شده است که‌ تاکنون صدها تن از فعالان ادبی، سياسی، دانشگاهی، ‏مدنی و غيره‌ پشتيبانی خود را اعلام نموده‌ اند و تلاش خواهيم کرد تا بر دستگاه امنيتی و قضايی فشار بياوريم تا ‏سلامتی اين روزنامه نگار را تضمين کنند.‏

Copyright: gooya.com 2016