سه شنبه 26 شهریور 1387

سخنی با معاون رئيس جمهور، هنگامه شهيدی

هنگامه شهيدی
بايستی از آقای مشايی پرسيد که با منطق جناب عالی که مدعی حمايت از حقوق مردم فلسطين می‌باشيد، چگونه می‌توان ملّتی به نام اسرائيل را به رسميت شناخت و از آن نام برد، و ليکن برای آن، دولت، حاکميت، سرزمين و قلمرويی قائل نشد؟ آيا تدبير، منطق و علم، اقتضا نمی‌کند تا پيش از هر سخن، انديشيد و با صاحبان علم و دانش مشورت کرد؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

از ادعای دوستی با مردم اسرائيل تا مردن رژيم صهيونستی

هنگامه شهيدی - اظهارات نسنجيده روز يک‌شنبه (۲۰/۵/۱۳۸۷) اسفنديار رحيم‌ مشايی در نشستی به مناسبت «روز خبرنگار» در کاخ گلستان، واکنش‌های گسترده‌ای در سطح داخلی و خارجی درپی داشته است. رحيم مشايی در اين نشست با تاکيد بر سخنان قبلی (۱) خود در مورد اسرائيل ضمن تاييد صحت آنها، گفته بود:"پيش از اين گفته بودم ما با ملت اسرائيل دشمنی نداريم، هنوز هم با افتخار اين را می‌گويم... ذهنيت شما از اسرائيل صحيح نيست، اصولاً نوع تفکر من با بعضی‌ها متفاوت است، بعضی‌ها فکر می‌کنند همه مردم اسرائيل در خيابان‌ها پوتين به پا کرده‌اند... اين بايد افتخار ما باشد که با هيچ ملتی دشمنی نداريم."(کارگزاران، شماره ۵۶۳، ۲۱ مرداد ۱۳۸۷)
خبرنگار «تابناک» نيز در تاريخ ۲۰/۵/۱۳۸۷ طی گزارشی با نقل قول مستقيم از آقای مشايی، نوشت:"ما با مردم آمريکا و اسرائيل دوست هستيم. برای هزارمين بار و قوی‌تر از گذشته، اعلام می‌کنم که ما با همه مردم دنيا دوستيم، حتی مردم آمريکا و اسرائيل... بنده پيش از اين نيز گفته‌ام که مردم آمريکا از نظر ارتباطات از برترين ملت‌های دنيا هستند. با افتخار می‌گويم که اين اظهارات را ضرب در هزار کنيد؛ اين اظهارات را هيچ‌گاه خلاف نمی‌دانم؛ خط دوستی با آمريکا در دولت نهم، از دولت پيشين بيشتر است".
اين اظهارات معاون گردشگری دولت نهم که با سياست‌های اعلامی و اعمالی جمهوری اسلامی طی سه دهه گذشته، مغايريتی آشکار دارد، مورد توجه رسانه‌های اسرائيلی نيز قرار گرفت. دامنه عکس‌العمل‌ها از رسانه‌ها فراتر رفت، تا جايی که رئيس مجلس شورای اسلامی مجبور شد به طور صريح مخالفت خود را با اين اظهارات مطرح کند؛ و ۲۰۰ نماينده مجلس نيز طی بيانه‌ای، موضع مشايی را "زنگ خطر جدّی" و "انحراف غيرقابل بخشش در سياست خارجی ج.ا.ا" به حساب آوردند. اعتراضات تا فراخوان معاون احمدی نژاد به مجلس و درخواست عزل وی پيشرفت، و حتی شنيده شد هياتی پنج نفره از مجلس شواری اسلامی قرار است طی چند روز آينده پيرامون اظهارات مکرر مشايی درباره آمريکا و اسرائيل با رئيس‌جمهور ديدار کنند.
به دنبال تصميم مورخ ۲۲/۵/۱۳۸۷ کميسيون فرهنگی مجلس شورای اسلامی برای فراخوان رحيم مشايی به مجلس، وی عصر چهارشنبه با ارسال نامه‌ای به حداد عادل - رياست کميسيون فرهنگی مجلس شورای اسلامی - در توضيح موضع اخيرش نوشت:"رژيم اسرائيل فاقد مشروعيت سياسی و قانونی است و از اين رو امکان شناسايی و رسميت دادن به آن بکلی منتفی است... به اعتقاد اينجانب چنان‌چه در گذشته بارها بر آن تصريح کرده‌ام، اسراييل مرده است، تنها تشييع آن را به تاخير انداخته‌اند... پيام ايران به مردم همه جهان پيام دوستی و مهر است و بين مردمان و قدرتمداران و سردمداران تفاوت قائل است. دامنه اين نيک انديشی و دقت نظر تا بدانجا گسترده است که همواره حتی مردم يهودی و مسيحی سرزمين های اشغالی را نيز شامل بوده است... بکارگيری نام اسراييل پس از عبارت حتی صرفاً و صرفاً برای بيان فراگير بودن پيام دوستی ملت ايران به همه آحاد مردم در جهان است. بديهی است اين کلمه امروز نه تنها در منظر نگاه سياسی ملت ما، بلکه در دنيا منفورترين واژه‌ای است که شناخته می‌شود." (ايرنا؛ ۲۴/۵/۱۳۸۷)

معاون جنجالی و خبرساز دولت نهم؛
رحيم‌ مشايی، رئيس‌ سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری که علاوه بر معاونت احمدی‌نژاد به واسطه ازدواج دخترش با فرزند رئيس‌جمهور نسبت خويشاوندی با رئيس‌ دولت دارد، در طول سه سال عمر دولت نهم همواره از افراد پرحاشيه و خبرساز کابينه بوده است. مشايی پيش از اين هنگامی که با حضور در حاشيه يک همايش گردشگری در ترکيه و انتشار تصاوير آن در داخل، واکنش‌های شديدی را برانگيخت، اعضای کميسيون فرهنگی مجلس هفتم طی نامه‌ای به احمدی‌نژاد خواستار عزل وی شدند. اعضای کميسيون فرهنگی و ساير نمايندگان مجلس هفتم نيز در ديدار حضوری با احمدی‌نژاد انتقادات خود درباره مشايی را به اطلاع رئيس دولت رساندند؛ اما عمق ارتباط سياسی و خانوادگی رحيم مشايی و رئيس ذولت نهم، مانع هرگونه اقدام موثری شد.
مشايی که قبلاً به دليل حضور در مراسمی در ترکيه خبرساز ‌شده بود، به دليل اظهاراتش درباره توريست‌های خارجی و عدم لزوم رعايت حجاب در ايران توسط ايشان، انتقادهای شديدی را متوجه دولت نهم کرده بود. سفر هوشنگ اميراحمدی پس از ۱۰ سال به ايران نيز پای معاون احمدی‌نژاد را به ميان کشيد؛ کسی که در دوران سازندگی و اصلاحات، بارها از سوی روزنامه کيهان به عنوان "جاسوس" و "دلال رابطه ايران و امريکا" معرفی شده بود. اظهارات غيرمتعارف رحيم مشايی درباره سخنان امام جمعه مشهد از ديگر مواردی بود که موجب تجمع و اعتراض برخی گروه‌های سياسی در اين شهر شد.

برخی واکنش‌های مهم نسبت به ادعای دوستی رحيم مشايی با مردم اسرائيل؛
روزنامه «رسالت» در يادداشتی نوشته است:"اخيراً اظهاراتی عجيب و غريب از سوی معاون رئيس‌جمهور و رئيس سازمان گردشگری در مورد مردم اسرائيل مطرح شده که اين اظهارات هم به لحاظ حقوقی و هم به لحاظ سياسی و هم به لحاظ ارتباط کاری و مسئوليت وی، بی‌ربط و نسنجيده و در عين حال مايه تاسف است." (۲۱/۵/۱۳۸۷)
روزنامه اسرائيلی «يديعوت آحارنوت» در واکنش به اظهارات اوّليه آقای مشايی نوشت:"هر چند مشايی هيچ سمتی در امور خارجی ايران ندارد، اما اظهارات وی به عنوان يک مقام رسمی ايرانی، دارای اهميت است؛ حتی اگر غيرمترقبه عنوان شده باشد. سخنان دوستانه مشايی در تضاد آشکار با اظهارات اخير احمدی‌نژاد است که در آن وی پيش‌بينی کرده بود: اسرائيل بدون نياز به هر گونه اقدامی از سوی ايران به سمت نابودی حرکت می‌کند."
در همين حال، روزنامه «هاآرتص» نيز به انعکاس سخنان اخير معاون رئيس‌جمهوری پرداخت و نوشت:"اين اظهارات پس از آن عنوان شد که برخی مقامات ايرانی، هشدار داده بودند در صورت حمله آمريکا و اسرائيل به سايت‌های هسته‌ای ايران، موشک‌های دوربرد اين کشور می‌تواند به سرزمين يهود برسد."
«جمهوری اسلامی» و «کيهان» به استقبال رسانه‌های اسراييلی از سخنان مشايی اشاره کردند. به نوشته اين دو روزنامه، رسانه‌های رژيم صهيونيستی ديروز با انعکاس اظهارات نسنجيده رحيم مشايی، از اين اظهارات استقبال کردند و آن را در سطحی وسيع بازتاب دادند. جمهوری اسلامی هم‌چنين نوشت:"شورای مرکز اتحاديه انجمن‌های اسلامی دانشجويان مستقل، با انتشار يک نامه سرگشاده خطاب به دکتر احمدی‌نژاد خواستار عزل رحيم ‌مشايی از منصب دولتی شدند." اين روزنامه به واکنش نمايندگان مجلس به مواضع اخير مشايی اشاره کرد و نوشت:"در پی درج اظهارات مجدد رحيم مشايی پيرامون دوستی با مردم اسرائيل، عضو کميسيون فرهنگی مجلس ضمن انتقاد از مواضع اخير معاون رئيس‌جمهور گفت: مسئول سياست خارجی ما آقای مشايی نيستند. ايشان بهتر است رسيدگی به صنعت گردشگری را در اولويت قرار دهند و مشکلات حوزه خود را برطرف کند."
شبکه خبری بی.بی.سی نيز روز سه شنبه (۲۲/۵/۱۳۸۷) اعلام کرد:"احمدی نژاد به طور تلويحی گفته‌های معاون خود را تاييد کرد. وی روز دوشنبه در جمع سفيران جمهوری اسلامی ايران گفت؛ ما دلسوز همه بشريت حتی مردم امريکا و بدبخت‌هايی که با سراب واهی به سرزمين‌های اشغالی روانه شده‌اند، هستيم." بی.بی.سی در ادامه افزود: "ساعاتی پس از سخنرانی رئيس جمهور ايران، علی لاريجانی، رئيس مجلس شورای اسلامی در همان مراسمی که آقای احمدی نژاد سخنرانی کرده بود، گفت؛ ما با مردم اسرائيل دوست نيستيم."
روز چهارشنبه (۲۳/۵/۱۳۸۷) دويست نفر از نمايندگان مجلس شورای اسلامی طی بيانيه‌ای درباره ادعای دوستی رحيم مشايی با مردم اسرائيل، چنين اظهاراتی را به صدا درآمدن زنگ خطر جدّی برای نظام دانستند؛ که "نشان از يک انحراف غيرقابل بخشش در زمينه يکی از مهم‌ترين مسائل سياست خارجی جمهوری اسلامی ايران است." در اين بيانيه تصريح شده؛"سرزمينی به نام اسرائيل را به رسميت نمی‌شناسيم تا در آن سرزمين ملتی به نام ملت اسرائيل را به رسميت بشناسيم."
علی لاريجانی از تريبون مجلس به مسئولان دولتی توصيه کرد؛"بنده سخن" نباشند، بلکه "سخن را در بند خود داشته باشند"، و اظهاراتی نگويند که پس از آن که بازتاب جهانی يافت، تکذيب کنند که ديگر فايده‌ای نداشته باشد. علی مطهری و حسن کامران نيز از ديگر نمايندگان اصولگرای مجلس بودند که اظهارات مشايی را به شدت مورد اعتراض قرار داده و به او توصيه کردند به جای سخن درباره مسائل سياست خارجی به حل مشکلات حوزه گردشگری بپردازد. حسن کامران پس از آن اقدام به تهيه طرح تحقيق و تفحص از سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری و عملکرد مشايی در ۲۰ محور کرد. (کارگزاران؛ ۲۳/۵/۱۳۸۷)
سيدحسين مرعشی هم در واکنش به سخنان فاقد مبانی سياسی و حقوقی رحيم مشايی طی ياداشتی، نوشت: چرا آقای مشايی به عنوان معاون آقای احمدی‌نژاد و مسئول ميراث فرهنگی و گردشگری ايران، اين روزها در مقام بيان دوستی با مردم اسرائيل برآمده‌اند؟ آيا ايشان مسئوليتی در سياست خارجی ايران دارند؟ آيا اسرائيل و رابطه با مردم آن دارای اهميت در مبادلات و مناسبات خارجی ايران است؟ واقعيت اين است که دولت نهم به‌رغم همه شعارهای ارزشی و آرمانی، به دنبال برقرار کردن رابطه با دولت آمريکا به هر قيمتی است. حضور پی در پی برخی دلالان رابطه با آمريکا به ايران و تلاش‌هايی از اين دست بيان کننده اين واقعيت است... واقعاً چگونه است که اين روزها فردی به‌ نام اميراحمدی که سال‌ها در مورد آن به درست يا غلط قضاوت تند وجود داشته، می‌تواند نه تنها دلال روابط ايران و آمريکا باشد، بلکه حتی مجاز است به اسرائيل برود و با شائول موفاز گفت‌وگو کند و بعد به ايران بيايد و مدعی شود که با وزرای دولت ارزش‌مدار گفت‌وگو کرده است. آيا حل روابط ايران و آمريکا به هر قيمتی، حتی از کانال صهيونيست‌ها ممکن و ضروری است؟ اين سوال مهمی است که مدافعان عزت، حکمت و مصلحت بايد به آن پاسخ دهند... به نظر می‌رسد، قصد آقای مشايی از بيان اين مطالب، نه اظهار محبت به مردم ساکن در سرزمين‌های اشغالی، بلکه دادن پالس مثبت به صهيونيست‌های قدرتمند ساکن در آمريکاست تا شايد تلاش‌های نه چندان موفق دولت نهم در گشودن قفل روابط دو کشور را حياتی تازه ببخشد. (کارگزاران؛ ۲۳/۵/۱۳۸۷)

سخنی با آقای رحيم مشايی و ...؛
متاسفانه مفاهيم سياسی و اجتماعی بدون اين‌که به طور دقيق تعريف شوند، توسط افراد مطرح شده و هر شخص و گروهی با توجه به برداشت خاص خود از مفاهيم مهم و کليدی، به طرح آن در جامعه می‌پردازد. به طور طبيعی چون برداشت‌ها از واژه‌های تعريف نشده مبتنی بر نگرش‌های خاص هر فرد و گروه است، با واکنش‌های ضد و نقيضی مواجه می‌شوند؛ که گاهی افکار عمومی جامعه را به چالش کشيده، عملکرد و موضع سياسی و حقوقی يک نظام سياسی را نقض، و موانع جدّی در سياست‌گذاری حوزه‌های مورد بحث ايجاد می‌کند. به اين منظور برای تنوير افکار مخاطبان، جلب توجه جناب آقای مشايی و ساير همکاران ايشان، و اثبات ضرورت آگاهی عالمانه و دقيق‌تر مسئولان کشور نسبت به مفاهيم سياسی و بار حقوقی هر يک از آنها توضيحات ذيل ارائه می‌شود:
«ملّت» يا Nation بر اساس تعريف ارائه شده در «فرهنگ روابط بين‌الملل» عبارت است از؛"جماعتی از انسان‌ها که در يک سرزمين زندگی می‌کنند و دارای منشاء مشترکی هستند؛ و از زمان‌های پيشين منافعی مشترک داشته‌اند، آداب و رسومی مشابه دارند و اکثراً دارای زبانی يکسانند. ملّت گذشته‌ای مشترک دارد و اعضای آن کم و بيش از اين گذشته آگاهی دارند." (غلامرضا علی بابايی: ۱۳۸۵، ۳۲۱)
«فرهنگ معاصر فارسی» واژه «ملّت» را "بزرگ‌ترين جامعه انسانی که دارای خاستگاه، فرهنگ يا تاريخ مشترک و معمولاً به صورت واحد سياسی جداگانه‌ای با قلمرو معیّن سازمان يافته" تعريف کرده است. (غلامحسين صدری افشار:۱۳۸۱، ۱۲۰۲)
استاد ابوالحمد در جلد نخست «مبانی سياست» می‌نويسند:"ملت به جامعه انسانی که در قلمرو معينی با حاکميت سياسی (دولت) می‌زيد، گفته می‌شود."(۱۳۶۸، ۱۱۱) ايشان در بيان تفاوت «مردم» و «ملّت» به مفهوم «ميهن» اشاره کرده و می‌افزايند:"نه ملّت بدون ميهن می‌تواند قوام يابد و نه سرزمين‌های بدون ملّت، حد و رسم ميهنی می‌توانند داشته باشند."(۱۳۶۸، ۱۱۲)
دانشنامهٔ آزاد «ويکی پديا»، ملَّت را يک واحد بزرگ انسانی که طی تکامل تاريخی به وجود آمده و بر شالوده اشتراک سرزمين و اقتصاد و تاريخ و فرهنگ ملّی استوار است، تعريف می‌کند. «ويکی پديا» از جمله ويژگی‌های هر ملّت را اشغال يک قلمرو جغرافيايی مشترک (کشور)، و احساس دلبستگی و وابستگی به سرزمين معين می‌داند.
به اين ترتيب بايستی از آقای مشايی پرسيد که با منطق جناب عالی که مدعی حمايت از حقوق مردم فلسطين می‌باشيد، چگونه می‌توان ملّتی به نام اسرائيل را به رسميت شناخت و از آن نام برد، وليکن برای آن؛ دولت، حاکميت، سرزمين و قلمرويی قائل نشد؟ آيا تدبير، منطق و علم, اقتضا نمی‌کند تا پيش از هر سخن، انديشيد و با صاحبان علم و دانش مشورت کرد؟ آيا مصلحت اين مرز و بوم و تجربه کشورهای توسعه يافته از ضرورت تخصصی شدن امور و عدم دخالت افراد غير متخصص در امور غيرمرتبط حکايت نمی‌کند؟ آيا بهتر نيست جناب‌عالی به حوزه ماموريتی خود بپردازيد و عرصه حساس و تخصصی سياست خارجی را که هيچ تخصص و تجربه‌ای در آن نداريد را به صاحبان اصلی آن واگذاريد؟ آيا بنا بر فرمايش مولای متّقيان، بهتر نيست "هر کسی مشغول به کاری باشد که مسئول آن است؟" آيا ...

۱- بنا بر گزارش خبرگزاری فارس، اسفنديار رحيم مشايی، صبح روز ۲۹/۴/۱۳۸۷در همايش نوآوری و شکوفايی در صنعت گردشگری که در محل مرکز همايش‌های صداوسيما برگزار شده بود، گفته بود:"ايران امروز با مردم آمريکا و اسرائيل دوست است. هيچ ملتی در دنيا دشمن ما نيست."

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'سخنی با معاون رئيس جمهور، هنگامه شهيدی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016