- حاضران در تجمعِ حامیان ترامپ در روز تحلیف (زیر دویست هزار نفر) کمتر از یکسومِ جمعیت معترضانِ به ترامپ در تظاهرات زنان در واشنگتن (بیش از ششصد هزارنفر = بزرگترین تجمع اعتراضی قرن ۲۱ در آمریکا) بودند. مسیرِ رژهی روز تحلیف کمجمعیت بود و حتی هنگام عبورِ ترامپ هم حامیانش چندان شوری نداشتند. تقریبا همهی حامیان ترامپ آمریکایی و اکثریت قریب به اتفاقشان آرام، سفیدپوست، مسیحی، میانسال و همراه خانواده بودند. گویی حامیان ترامپ کمتر از مخالفانِ جوان و پرانرژیِ ترامپ میل به اظهار و ابرازِ هویت سیاسیشان داشتند. در مقابل در تظاهرات ضدِ ترامپِ زنان در فردای روز تحلیف، به وضوح تکثر نژادی و سِنی و شورِ بیشتری دیده میشد. در عصرِ روز تحلیف هم مخالفانِ ترامپ پارکها و فضاهای عمومی مرکز واشنگتن را با موسیقی و حضور اعتراضی و سرگرمکنندهشان و پخشِ پنجاه هزار نخ علفِ رایگان به نوعی کارناوال جوانانه، سرخوشانه و هیپیانه تبدیل کرده بودند. در موارد متعدد گارد ضد شورش با مخالفان ترامپ درگیر میشد و البته مخالفان ترامپ نیز بعضا از این درگیری لذت میبردند و مواجههی سرخوشانهای با این برخوردها داشتند. چند گاز اشکآور هم شلیک شد و تعدادی از مخالفان نیز بازداشت کوتاهمدت شدند.
- حداقل یکسوم حاضران در تظاهراتِ زنان در واشنگتن را مردان تشکیل میدادند. نشانهای از توفیق فمینیستها در قانع و همراه کردن بخش بزرگی از مردان برای بسط عدالت جنسیتی. حضور میلیونها مرد در تظاهرات زنان در سراسر جهان در این روز شاهدی بود بر اینکه بخش بزرگتری از مردان باور کردهاند که جامعهای که از نظر جنسیتی عادلانهتر است، برای همه، از جمله مردان، جامعهی بهتری است (چه در ساحت روابط عاشقانه و دوستی و خانواده و چه در عرصهی اقتصاد و سیاست و علم و فن و هنر و دین). این یارگیریِ بیشتر از مردان به افزایش سرعت و قدرت جنبش زنان برای کاهش تبعیضهای جنسیتی کمک میکند.
- تظاهرات زنان نمونهی خوبی از مداخلهی جمعیِ سیاسیای بود که به «همافزاییِ انواع اشکالِ سرکوب، سلطه و تبعیض» (تقاطعباوری-intersectionality-به تعبیر کیمبرلی کرنشاو، جامعهشناس فمینیست) توجه داشت. محور پیامها و شعارهای تجمع، حقوق زنان و تبعیض علیه زنان بود، اما اعتراض به سایر انواعِ تبعیض علیه مهاجران، مسلمانان، فلسطینیان، رنگینپوستان، فرودستان و اقلیتهای جنسی هم در سخنرانیها و اجراهای پشت تریبون و شعارها و پلاکاردهای حاضران پررنگ بود. نمونهای عالی از «فمینیسم تقاطعی». مثلا پنج نفر از سخنرانان و هنرمندانی که پشت تریبون حاضر شدند زنان مسلمان بودند (از جمله یک رپرِ مسلمان)، گرچه زنان مسلمان تنها یک درصد جامعهی آمریکا را تشکیل میدهند. اغلب سایر سخنرانان زن هم یا رنگینپوست بودند یا مهاجر یا فلسطینی یا از اقلیتهای جنسی یا کارگر و کمدرآمد یا قربانیِ خشونت. برای شمولگراتر شدنِ تظاهرات، همهی سخنرانیها هم به طور زنده به زبان ناشنوایان ترجمه و بر پردههای بزرگِ مسیر تظاهرات نمایش داده میشد.
- تظاهرات زنان رویدادی فراملی و جهانی بود. اولا در همین تجمع واشنگتن درصد قابل توجهی از جمعیت را ملیتهای دیگر و مهاجران تشکیل میدادند و تظاهرات واشنگتن به واسطهی رسانهها توسط صدها میلیون نفر در جهان دیده میشد. و ثانیا، در همین روز در ۶۳۷ شهر دیگر در سراسر جهان نیز تظاهرات ضدترامپِ زنان با شعارها، پیامها و پلاکاردهای مشابه برگزار شد، از کلکته هند و نایروبی کنیا تا ملبورن استرالیا و اربیل عراق. این تظاهرات در اعتراض به ترامپ در کنار تجمعهای ضدجنگ عراق و ضد حملات اسرائیل به غزه بزرگترین و جهانیترین تظاهرات سیاسی قرن ۲۱ بودهاند. نشانهای از بههموابستگی روزافزون ساکنانِ زمین، شکلگیری نوعی وجدان عمومیِ جهانی و فراملی و افزایش امکاناتِ حمایتِ گروههای پیشرو در هر کشور از گروههای پیشروی سایر کشورها و کمک به کاهش انواع تبعیض در کشورهای دیگر. شبکههای اجتماعیِ آنلاینِ جهانی و رسانههای فراملی تسهیلگرِ این همبستگی فرامرزی شدهاند.
- میزان خلاقیت و طنزِ شعارها و پلاکاردهای دستسازِ حاضران در تظاهرات چشمگیر بود. درونمایهی اکثرشان هم برگرفته از اظهاراتِ سخیف، جنسی و زنستیزانهی ترامپ در دورهی تبلیغات انتخابات. مثلا کلاههای گربهایِ و صورتیِ دستبافِ صدها هزار نفر از شرکتکنندگان به جملهی ترامپ در رسوایی اتوبوسیاش کنایه میزد و تعداد زیادی از شعارها و پلاکاردهای بامزه هم به اندازهی کوچک دستهای ترامپ اشاره داشت که در مناظرههای رقابتهای مقدماتیِ انتخابات طرح شده بود. فضای عمومیِ تجمع و شعارها، پلاکاردها و سخنرانیها هم گرم، پرخندهوامید و طنزآمیز بود. نوعی اعتراضِ سیاسیِ با اعتماد به نفس، شادان و امیدبخش و نه افسرده و عصبی.
- مدیریت برنامهها و جمعیت و تکنولوژیِ برگزاری تظاهرات نسبتا پیشرفته بود. عواملی از این دست کمک کرده بود که تجربهی این تظاهرات برای حاضران خوش، لذتبخش و خاطرهسازتر شود: برنامههای جذاب و غنیِ تریبون؛ سخنرانیهای متنوع، گیرا و تاثیرگذارِ فعالان مدنی، قربانیانِ انواع تبعیض، هنرمندان محبوب و فعالان سیاسی با متنهای قویای که معلوم بود با حمایت یک اتاق فکرِ حرفهای تنظیم شدهاند؛ اجراهای مهیج، انرژیبخش و زندهی موسیقی و شعرخوانی؛ انتظاماتِ قوی؛ دستشوییهای سیارِ پرتعداد؛ بلندگوها و پردههای نمایشِ بزرگِ پرشمار که در طول چند کیلومتریِ خیابان استقلال و اطراف امکانِ شنیدن و دیدن برنامههای جایگاهِ مرکزی را به صدها هزار تظاهرکننده میداد؛ و دادنِ فضا و آزادیِ کامل برای نمایش تکثر و تنوع چشمگیر جمعیت و شعارها و پلاکاردهایشان در عین وحدتِ رنگ کلاههای گربهای صورتی. همکاری صدهاهزار شرکتکننده با برگزارکنندگان و مدنیتشان و احترامشان به دیگر تظاهرکنندگان نیز به چشم میآمد. مثلا علیرغم تراکم شدید جمعیت، حتی یکبار هم ندیدم کسی دیگری را هل بدهد و عصبانی کند و برخورد خشنی داشته باشد. جای سوزن انداختن نبود، اما شرکتکنندگان به شدت مراقب حفظ حریم تن و معذب نشدن دیگران بودند و با احترام و ملاحظهگریای دیدنی حرکت میکردند. نگاههای پرامید و مهربان، برخوردها و لبخندهای محبتآمیز مردم به هم نیز فضای دلپذیر و بدون تنشی برای حاضران ساخته بود. در یک مورد که یکی از حاضران از حال رفته بود، مردم به سرعت بین جمعیتِ شدیدا فشرده یک کوچه با عرض یک متر و طول چند صدمتر باز کردند تا امدادرسانان سریعا بتوانند خودشان را به او برسانند و با برانکارد به امبولانس منتقل کنند. تظاهرات زنان جز شکوهِ جمعیتی، شکوهِ اخلاقی و بلوغی امیدبخش هم داشت.
- برای تظاهرات زنان در واشنگتن دو ماه و نیم بسیج و سازماندهی مردمیِ قدرتمند با مشارکت هزاران داوطلب انجام شده بود. حضور مردم در تجمع هم هیچگونه هزینهی سیاسی نداشت و حتی یک مورد بازداشت و درگیری با پلیس در طول تظاهرات گزارش نشد. امکانات مدیریت جمعیت و آزادی شعار و استفاده از انواعِ پلاکاردِ دستساز نیز قابل توجه بود. با اینحال این تجمعِ باشکوه و کمسابقه ابعادی در حدودِ یکسوم تجمعهای مشابه در تهران در سال ۸۸ و حتی تشییع جنازهی آیتالله هاشمی در سال ۹۵ (بدون سازماندهیِ بلندمدت و قوی) داشت. نشانهای از قدرتِ جامعهی ایران و توانمندی و مهارتش در بسیجِ داوطلبانه و فضاسازیِ سیاسی برای بسط خیر همگانی که قدردانستنی است. اگر نیروهای پیشرو در آمریکا به درستی برای بسیج ۶۰۰ هزار تظاهرکنندهی پیشرو در واشنگتن به خود میبالند، ما ایرانیها هم به طریق اولی میتوانیم به تشکیل تجمعهای نیکاثرِ بزرگتر(علیرغمِ امکانات کمتر و محدودیتهای بیشترمان) افتخار کنیم.
--
پ.ن.: کامنتِ تکمیلیِ خوب Isa Bria:
۱. این پویش اینقدر همهشمول بود که برای افراد دارای معلولیت که امکان شرکت فیزیکی در راهپیمایی رو نداشتند امکان تظاهرات مجازی رو فراهم کرد. تاثیرگذاری پیامهای این افراد که از نوع معلولیتشون و دلیل شرکت در تظاهرات میگن به نظر من کم از خود راهپیمایی نداره. https://disabilitymarch.com
۲. به دنبال این راهپیمایی جستجوی معادل انگلیسی عبارت «فمنیسم تقاطعی» در گوگل جهش بزرگی کرده. goo.gl/t60lKY
۳. این حرکت نمونهای از هنر متعهد و حمایت مردمی از اون رو به نمایش گذاشت. پروژه معروف «ما مردم» با پلاکاردهایی نمایشگر اقلیتها (از جمله تصویر زنی شرقی با روسری پرچم آمریکا) در کیکاستارتر به بیش از ۲۲۰۰۰ حامی و بیش از یک میلیون دلار قول حمایت رسید. goo.gl/Oy4pbX پروژه کلاهگربهای هم موجی از اشتراک الگوهای بافندگی در فضای مجازی به راه انداخت و در فرصت کوتاه دو سه ماه حدود ۱۰۰۰۰۰ کلاه بافته شد. کلاهها در اتسی تقریبا بلافاصله خریده میشد و گرچه نزدیک روز راهپیمایی تقاضا از عرضه بیشتر بود قیمتها از ۲۵ دلار فراتر نرفت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سه دقیقه ویدیوی موبایلیام از تظاهرات زنان واشنگتن: https://www.facebook.com/jalaeipour/videos/vb.36820914/10101932690005899/?type=2&theater
(این مطلب پیش از این در روزنامهی شرق ۹۵/۱۱/۵ منتشر شده است)