منبع: دیپلمات/ مترجم: زهره شهریاری - سایت دیپلماسی ایرانی
در تاریخ سوم فوریه سال جاری، دولت ترامپ تحریم های جدیدی را علیه ایران تصویب کرد. این اقدامات تاحدی در واکنش به آزمایش اخیر ایران در زمینه موشک های بالستیک میان برد صورت گرفت. بر اساس تصمیم ترامپ، وزارت خزانه داری ایالات متحده نام 25 فرد و شرکت مرتبط با برنامه موشک های بالستیک ایران و همچنین کسانی که از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حمایت کرده اند را در فهرست تحریم ها قرار خواهد داد. این فهرست تحریمی شامل سه شبکه مجزای مرتبط با برنامه موشکی ایران است؛ برنامه ای که ایالات متحده آمریکا مخالفت خود را با آن اعلام کرده است.
تحریم های جدید ایالات متحده درست در زمانی به تصویب رسید که بر اساس یک نظرسنجی انجام شده در دسامبر 2016، بیشتر مردم ایران نگرش مثبتی درباره رابطه ایران و ایالات متحده نداشتند. اکثر شرکت کنندگان در این نظرسنجی معتقد بودند که ایالات متحده به تعهدات خود در برجام - توافق میان ایران و دیگر قدرت های جهانی برای محدود کردن برنامه هسته ای این کشور، پایبند خواهد بود. با توجه به انتقادات و موضع گیری های شدید ترامپ نسبت به توافق هسته ای در خلال فعالیت های انتخاباتی، تحریم های جدید چندان هم دور از انتظار و تعجب آور نبود. وی در کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل در ماه مارس اظهار کرد که برجام برای آمریکا، اسرائیل و کل خاورمیانه فاجعه بار است. ترامپ در همان سخنرانی عنوان کرد که اولویت اول وی متوقف کردن این توافق زیانبار با ایران است.
وقتی که خبر تحریم ها پخش شد، بسیاری از چینی ها آن را «خبری بد» برای ایران و «خبری خوب» برای کشورشان می دانستند. به باور بسیاری، اعمال تحریم های جدید فرصت مغتنمی را برای چین فراهم خواهد کرد تا نه تنها روابط با ایران را توسعه بخشیده و اعتماد این کشور را مجدداً به سوی خود جلب کند، بلکه همکاری های اقتصادی خود با ایران را نیز گسترش دهد.
این ارزیابی مثبت از تاثیر تحریم ها روی منافع چین تا حد بسیار زیادی به دلیلی نگرانی هایی بود که پس از انعقاد برجام به وجود آمد. چین نگرانی های بسیاری در دوره پس از برجام داشت چرا که انعقاد برجام موجب می شد تا سلطه طولانی مدت چین بر اقتصاد و سرمایه گذاری در ایران توسط شرکت های غربی، به ویژه شرکت های فرانسوی و امریکایی، به چالش کشیده شود. درحالی که ایرانیان ارزش بالایی برای روابط اقتصادی خود با چین در طول سال های تحریم های قائل هستند، اما اکنون امیدوارند که ارتباطات جدید آنها با غرب تکنولوژی های بسیار پیشرفته تر و مهارت های مدیریتی را برایشان به ارمغان آورد. از دیدگاه و نقطه نظر ایران، چین همچنان کشوری فاقد تکنولوژی مورد نیاز و تجارب مدیریتی است.
در چنین زمینه و شرایطی، برخی از چینی ها معتقدند که تحریم های جدید فرصت های ارزشمند و مغتنمی را برای تحقق منافع چین در خاورمیانه فراهم می کند. از یک سو، تحریم های جدید ایالات متحده در مورد ایران، روابط میان ایران و آمریکا را وخیم تر کرده و ایران را بیش از پیش به سوی «کمپین ضد آمریکایی» خواهد کشاند. از سوی دیگر، برخی از چینی ها بر این باورند که تحریم های جدید ممکن است از همکاری های اقتصادی بیشتر میان ایران و غرب جلوگیری کند. در چنین شرایطی چین می تواند به تنها شریک اقتصادی قابل اعتماد ایران و حتی تنها انتخاب ایران تبدیل شود.
با این حال تحریم های جدید ایالات متحده علیه ایران نه تنها می تواند به منافع چین در ایران ضربه وارد کند، بلکه برای طرح مبتکرانه «یک کمربند، یک جاده» (OBOR) چینی ها را نیز می تواند به چالش بکشد. با وجود دهه ها تحریم های اعمال شده توسط دولت های پیشین ترامپ علیه ایران، روابط اقتصادی چین و ایران تا حد زیادی دست نخورده باقی مانده است. در حال حاضر یکی از سه شبکه تحریم های ایالات متحده شامل افراد و شرکت های چینی می شود. سابقه تاریخی نشان می دهد که برای تضعیف آزمایش های موشکی بالستیک ایران، بازیگران چینی هدفی منطقی به شمار می روند زیرا این کشور کار انتقال تجهیزات مورد نیاز برای تقویت برنامه موشکی ایران را بر عهده دارد؛ تجهیزاتی که تحت محدودیت های بین المللی کنونی، ایران به تنهایی قادر به تأمین آنها نیست.
چالش های سیاسی چین در مقایسه با چالش های اقتصادی بسیار جدی تر و بلندمدت تر هستند. با توجه به شکاف های ژئوپولیتیکی و رقابت بین «اردوگاه شیعه» به رهبری ایران و «اردوگاه سنی» به رهبری عربستان سعودی، تحریم های جدید به جای کاهش رقابت های سیاسی در خاورمیانه به افزایش آنها منجر خواهد شد. در اجرای طرح «یک کمربند، یک جاده»، برای چین بسیار مهم است که نقشی بی طرف را ایفا کرده و فارغ از ایدئولوژی های متفاوت و شکاف های سیاسی در منطقه خاورمیانه، روابط عادلانه ای را با همه کشورهای این منطقه برقرار کند. اگر چه یکی از مهم ترین معیارهای موفقیت طرح «یک کمربند، یک جاده» در خاورمیانه، حفظ صلح منطقه ای است. تحریم های جدید ایالات متحده ممکن است بحران خاورمیانه را تشدید کرده و به افزایش شکاف و اختلاف در منطقه منجر شود. تصمیم گیری در مورد این که باید از چه گروهی حمایت و پشتیبانی کرد، قطعاً یکی از چالش های اساسی پیش روی چین خواهد بود.
از سوی دیگر، توجه به این واقعیت که تحریم های جدید روابط ایالات متحده و ایران را رو به زوال خواهد برد، ممکن است روابط چین و آمریکا نیز بر اثر همین موضوع با چالش هایی روبه رو شود. ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی خود چین را به دستکاری ارز متهم کرده و وعده داده که روابط ایالات متحده با تایوان را تحکیم و تقویت خواهد کرد، اما با این حال چین در صدر لیست «انتقادات» ترامپ قرار ندارد. ترامپ در طول این مدت از آلمان، ژاپن، مکزیک و حتی استرالیا بسیار تندتر از چین انتقاد کرده است. با این حال افزایش احساسات ضدآمریکایی در ایران در پی دور جدید تحریم ها، ممکن است چین را از نظر بین المللی در موقعیت دشواری قرار دهد. برای مثال ایران یکی از نامزدهای احتمالی برای عضویت در سازمان گسترش همکاری های شانگهای (SCO) است؛ سازمانی که یکی از مکانیسم های چندجانبه مهم به رهبری چین است. اگر کشوری با احساسات ضدآمریکایی که در حال حاضر عضو ناظر سازمان همکاری های شانگهای است بتواند به عضویت کامل این سازمان در آید، آن گاه سازمان گسترش همکاری های شانگهای از سازمان بی طرف بین المللی (که آرزوی چین است) به سازمان ضد آمریکایی در منطقه تبدیل خواهد شد و همین مساله باعث خواهد شد تا چین در موقعیتی دشوار و ناخوشایند قرار بگیرد.
تحریم های جدید ترامپ علیه ایران نشان دهنده تغییر رویکردی جزئی نسبت به دولت اوباما است. در پی امضای برجام دولت اوباما ترجیح داد که به جای هدف قرار دادن ایران، عوامل نیابتی و متحدان این کشور از جمله حزب الله لبنان یا سوریه را مورد هدف قرار دهد. ممکن است تحریم های جدید ایالات متحده به چالشی بزرگ برای چین تبدیل شود؛ چالشی که نه تنها بر روابط چین و آمریکا اثرگذار خواهد بود، بلکه روابط چین با ایران و طرح «یک کمربند، یک جاده» چینی ها در خاورمیانه را نیز تحت شعاع خود قرار خواهد داد.