همه چیز نشان از آن دارد که روسیه خواهان پایان جنگ در سوریه است ولی با شرایطی که خودش تعیین میکند
جبهه النصره برای بار دوم تغییر نام داد . در تابستان گذشته برای جدایی از القاعده خود را جبهه الفتح نامید و حالا نام جدیدش جبهه التحریر است.
دفعه اول جبهه نامش را عوض کرد ولی رهبرش همچنان ابو محمد جولانی بود ولی این بار رهبر جدیدی هم دارد که لقب ابو جابر به خود داده که نام اصلی اش هاشم الشیخ است.
ابو جابر در گذشته عضو احرار الشام بود و در گذشته ای دورتر -در ۲۰۰۳-همراه ابو محمد جولانی و در کنار دیگر جهادگران سوری در عراق بود و در آنجا در سازمان القاعده عراق تحت فرماندهی زرقاوی با نیروهای آمریکایی می جنگید پس از خروج آمریکایی ها جولانی همچنان در عراق باقی ماند و بجنگهای زیرزمینی اش ادامه داد ولی ابو جابر به سوریه بازگشت ودر آنجا به جمع آوری نیرو و سلاح برای جنک زیر زمینی در عراق شد. دولت و نیروهای اطلاعاتی اسد هم از این فعالیتها چندان بی خبر نبودند چرا که جنگ آن سالها در عراق علیه آمریکاییان بود ومن غیر مستقیم به نفع اسد و ایران. ولی هرچه که نفوذ ایران در عراق بیشتر میشد و آمریکاییها عقب می نشستند به همان اندازه هم اهمیت جهادگران سوری برای اسد کمتر میشد. سرانجام ابو جابر سر اززندانهای اسد در آورد ولی این هم موقتی بود. اسد روزی به او دوباره نیاز پیدا میکرد.و آن روز فرا رسید. در تابستان ۲۰۱۱ پنج ماه پس از آغاز ناآرامی ها در سوریه ناگهان ابو جابر از زندان آزاد شد. او تنها نبود جهادگران تازه آزادشده دیگری ی هم بودند که ناگه در صفوف تظاهرکنندگان ظاهر شدند و بدین ترتتیب رفته رفته شعار ها و روشهای تظاهرات دگرگون و سر انجام به جنگی تمام عیار تیدیل شد. اسد با آزادی جولانی و همفکرانش یک هدف داشت وآنهم تلقین این موضوع که هدایت و فرماندهی نا آرامی های سوری در دست جهادگران و تروریست هاست . و بی تعارف باید اعتراف کرد که اسد در این جنگ تبلیغاتی بخوبی پیروز شد.
حملات به النصره
ابو جابر رهبر جدید جبهه در اولین سخنرانی اش مدعی شد که سازمانش نه به القاعده ربطی دارد و نه به جبهه النصره. و جالبتر آنکه در گقته هایش دیگر نامی از ابو محمد جولانی در میان نیست. این که او در کجاست نمیدانیم ول تا اطلاع ثانوی باید اورا همچنان فرمانده نظامی جبهه دانست.
ظاهرن در استان ادلیب چهار گروه به جبهه التحریر پیوسته اند . علیرغم این تغییرات صوری و سازمانی حملات هواپیماهای سوری روسی واحتمالن آمریکایی به نیروهای جبهه بی وقفه ادامه دارد.
نیروها وگروه های دیگری که از جبهه فاصله گرفته اند فعلن از این حملات در امانند چرا که این گروه ها بخشی از برنامه آتش بس و گفتگوهای صلح اند.
درگیری و اختلافات مخالفین
همه گروه ها و نیرو هایی که در گذشته به نوعی با جبهه همکاری داشته اند حالا باید راه و تکلیف خودرا روشن کنند.یا باید به آتش بس وفادار باشند و به گفتگو ها تن در دهند و یا هدف هواپیماهای گوناگون جنگی خواهند بود.
احرارالشام بزرگترین و با نفوذترین گروهی بود که در استان ادلیب تکلیف اش را با جبهه یکسره کرده و اتحاد اش را با جبهه به هم زده و این خود مایه اختلاف و انشعاب در درون احرارالشام شده است بخش بزرگی از رهبران و فرماندهان احرار تصمیم به رعایت آتش بس گرفته و حاضر به رفتن به آستانه و مذاگرات شده اند. و بخش تندرو احرار هم می خواهد در کنار جبهه التحریر به رهبزی ابو جابر بجنگد
بمباران مقر فرماندهی جبهه
معلوم نیست که واقعن چند نفر از فرماندهان و رهبران جبهه در قید حیات و درصحنه نبرد حاضر اند. در هفتم ژانویه خبر گزاری ها گزارش دادند که هواپیماهای جنگی مقر فوماندهی جبهه در ادلیب را بمباران کرده ۲۳ نفر در این بمباران کشته شده اند. این حملات هوایی ظاهرن زمانی بوده که فرماندهان جبهه در این پایگاه بوده اند. احتمالن توسط هواپیماهای سوری چرا که روس ها مدعی اند از اول سال جاری تا کنون هیچگونه عملیات هوایی در ادلیب نداشته اند در عوض دولت اسد بار ها اعلام کرده که جبهه را هر جا که باشند نابود خواهد کرد
جنگها و اختلافات درون جناحی
در جریان تغییر نام اخیر جبهه علاوه بر احرار الشام چهار گروه دیگر هم درگیر بودند. جبهه التحریر حالا هرروز اعلامیه صادر میکند و مدعی میشود که گروه های جدیدی به جبهه پیوسته اند.. در عین حال گروه های کوچکی هم با اعلام پیوستگی به احرار الشام و شرکت در آتش بس و مذاکرات از جبهه دوری می جویند. به همین دلیل روزانه بین طرفداران و مخالفان آتش بس و مذاکره در گیری و زد خورد است.
صلح روسی
مذاکرات آستانه ظاهرن سه روز به طول میانجامد چند هفته بعد قرار است در ژنو و با نظارت سازمان ملل ادامه یابد. چنین بنظر میرسد که روسیه تمام توان خودرا بکار گرفته تا جنگ سوریه را تمام کند. و در این راه ترکیه را با خود دارد. . دست ترکیه را برای ایجاد -منطقه آزاد و یا پرواز ممنوع - در شمال باز گذاشته است و حتی از آن پشتیبانی میکند. ایران هم در مذاکرات آستانه حضور دارد ولی نقشش جانبی است و منافع اش هیچگونه همخوانی با منافع روسیه ندارد. پوتین به آرامش ثبات و بازسازی سوریه وحفظ پایگاه دریایی اش در طرطوس میاندیشد ولی ایران از اسد پشتیبانی میکند تا رابطه راهبردی اش با حزب اله لبنان حفظ شود. دنیای شیعی حاکمان ایران در خاورمیانه بدون حزب اله متصور نیست و بدون اسد هم رابطه با حزب اله بسی دشوار است. تنها از طریق حزب اله است که حضور ایران در دنیای عرب و در مناقشه اعراب و اسراییل بروز می یابد. به همین علت حفظ اسد در قدرت برای ایران اولویت بیشتری دارد تا برای روسیه . بدون اسد قدرت در سورریه به سنی ها خواهد رسید چرا که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند.
ارتش پنجم
در صحنه آخر این جنگ و ظاهرن به پیشنهاد روسیه در سوریه ارتش امدادی جدیدی در حال شکل گیری است. . این ارتش قراراست تمام سوری های داخل وخارج که خدمت نظام را انجام نداده اند در بر کیرد. اگر این افراد خودرا معرفی کنند نه تنها شامل عفو میشوند بلکه ماهیانه پانصد هزار لیره سوری - معادل دویست- دلارهم در یافت میکنند .
از منطقه طرطوس خبر میرسد که استاندار فرمان داده که همه آوارگان مردی که به این استان نسبتن آرام پناه برده اندباید خودرا به این ارتش که نامش ارتش پنجم است.
معرفی کنند. در لبنان هم حسن نصراله در سخنرانی اخیرش آوارگان سوری را به بازگشت به سوریه فراخوانده است. او حتی به دولت لبنان پیشنهاد کرده که هر چه زود تر با دولت اسد برای بازگشت این آوارگان همکاری کند. . از این طریق قرار است که اگر مذاکره صلح به نتیجه ای رسید و باز گشت فراریان در دستور کار قرار گرفت اسد بر این روند کنترل داشته باشد . ولی اینکه آوارگان هم به اسد و نیروهای امنیتی اش اعتماد کنند جای بسی تردید است.