گفتوگوی روزنامه سوئدی سونسک داگ بلادت با مهرداد درویش پور به مناسبت روز جهانی زن
نوشته زیر برگردان فارسی گفتگو روزنامه پرتیراژ صبح سوئد سونسک داگ بلادت با مهرداد درویش پور است که به مناسبت ۸ مارس به همراه مجموعه گزارش هایی درباره موقعیت زنان مهاجر امروز منتشر شده است.
بسیاری از زنانی که از جوامع شدیدا پدرسالار گریخته اند، برای نخستین بار در پی مهاجرت به سوئد مستقل از مردان شده اند. امری که به گفته مهرداد درویش پور پژوهشگر دانشگاه ملاردالن اغلب به تغییر شدید رابطه قدرت در خانواده منجر می شود.
مهرداد درویش پور ۲۰ سال است که درباره جنسیت، قومیت و خانواده پژوهش کرده است. پژوهش های او نشان دهنده تغییر رابطه قدرت بین زنان مردان و مردانی است که از جوامعی با ساختار شدیدا پدرسالار مهاجرت کرده اند.
مهاجرت برای زنان در بسیاری موارد جابجایی موقعیت طبقاتی به سمت بالا و برای نخستین بار امکان استقلال یا کاهش وابستگی به مردان را در بر داشته است. گذار از خانواده هایی که در آن تنها مردان نان آور خانواده بوده به خانواده هایی که هردو نان آور خانواده هستند نیز استقلال زنان را افزایش داده است.
به گفته درویش پور مستقل از این که این زنان شاغل هستند، تحصیل می کنند یا از کمک هزینه اجتماعی برخوردارند، امکانات مالی مستقل خود را به دست آورده که نقش تعیین کننده ای در تغییر رابطه قدرت بین زنان و مردان مهاجر داشته است. البته تغییر ارزش های فرهنگی و منابع ارزشی قدرت و امتیازات حقوقی نوین زنان نیز در این تغییر در جهت برابری نقش داشته است. در بسیاری از کشورها ازدواج مهمترین اتفاق زندگی یک فرد به شمار می رود. مردان عموما انحصار حق طلاق را دردست داشته و در صورت جدایی این زنان هستند که مقصر شناخته خواهند شد. در حالی که در اینجا زنان درصورت جدایی با هیچ فشار ویژه ای از سوی جامعه روبرو نیستند. امری که روشن است بر رفتار و طرز تلقی زنان تاثیر خواهد گذاشت.
مهرداد درویش پور جدایی ها را در بین ۹ گروه مهاجر بررسی کرده که تمامی آنان بیش از سوئدی ها جدا می شوند. دشواری های فرهنگی وو اقتصادی بی شک در این امر نقش دارند، با این همه او تغییر رابطه قدرت بین زنان و شوهران در خانواده های مهاجر را یکی از مهمترین دلایل این جدایی های بیشتر می داند. به عقیده درویش پور بسیاری از مردان که از جوامع شدیدا پدرسالار مهاجرت کرده اند، منزلت اجتماعی خود را در جامعه جدید از دست داده و دیگر خود را نه هنجار جامعه بلکه آن دیگری می یابند که کلام شان و هنجارهایشان مشروعیتی در محیط پیرامون ندارد
این در حالی است که زنان در سرزمین مادری خود شهروند درجه دو به حساب آمده وهم از این رو از سپر زرهی بهتری برای رویاوریی با چالش های جامعه جدید برخوردارند. همچنین، آهنگ رهایی زنان در جامعه جدید معمولا بسیار پرشتاب تر از توانایی مردان در تطبیق خویش است.
- زمانی که من از زنان و مردان ایرانی مهاجر پرسیده ام در صورت تغییر شرایط سیاسی آیا آمادگی بازگشت به ایران و زندگی در آن سرزمین را دارند، زنان گفته اند برای دیدار به ایران خواهند رفت اما مایل به زندگی در آن سرزمین نیستند، در حالیکه پاسخ مردان مثبت بوده است.
پژوهش درویش پور نشان می دهد گروهی از زنان مهاجر که برای نخستین بار از درآمد مستقلی برخوردار شده اند، مایل نیستند با همان شرایط پیشین که ناشی از وابستگی اقتصادی شان بود، بسر برند و توقعات جدیدی از رابطه دارند.
در چنین حالتی دو آلترناتیو بیشتر وجود ندارد: یا مردان باید خود را تغییر دهند یا بر حفظ روابط پیشین و سلطه خود اصرار ورزند. پژوهش ها نشان می دهد بخشی از مردان مهاجر درجامعه جدید بیش از گذشته مذهبی تر، محافظه کارتر و خواهان کنترل بیشتر زنان شده اند. چنین واکنشی البته منحصر به مردان مهاجر تبار نبوده، بلکه در مورد سوئدی تبارها نیز به چشم می خورد. رفتاری که در اصل واکنشی به قدرت یابی زنان است. این گونه مردان در جستجوی خانواده باثبات پدرسالار هستند که در آن زنان فاقد قدرت بوده و مردان از قدرت برتر برخوردار باشند. این گرایش را ما از جمله در میان مردانی سوئدی که از آسیای جنوب شرقی همسرمی گزینند نیز می بینیم.
گزارش از نگرا افندیک