گویانیوز ـ ویدا حاجبی تبریزی نویسنده کتابهای «داد بیداد» و «یادها»، یکی از قدیمیترین زنان ایرانی فعال در عرصه سیاسی و برنده جایزه صدیقه دولتآبادی در سن ۸۱ سالگی در پاریس چشم از جهان فروبست.
ویدا حاجبی تبریزی جمعه شب ۱۰ مارس / ۲۰ اسفند دچار سکته مغزی شد و به بیمارستان منتقل گردید. پزشکان پس از معاینه او اعلام کردند که تنها قلب او کار میکند اما معلوم نیست که تا چه مدت زنده خواهد ماند، تا اینکه صبح روز دوشنبه ۱۳ مارس / ۲۳ اسفند قلب او نیز از کار افتاد.
ویدا حاجبی تبریزی که زندگی سراسر پرفراز و نشیب و پرماجرایی داشت در سال ۱۳۱۴ در تهران بهدنیا آمد. در اوایل دهه ۱۳۳۰ برای تحصیل در «مدرسه عالی معماری پاریس» به فرانسه رفت و در آنجا با محافل چپگرای فرانسه آشنا شد و فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. او که در دوران تحصیل با فرح دیبا، همسر آینده محمدرضا شاه پهلوی دوست صمیمی بود در ادامه زندگی خود مسیر کاملاً متفاوتی را برگزید.
در همان سالهای تحصیل در فرانسه برای شرکت در جشنواره جهانی جوانان که هر دو سال یک بار از سوی کشورهای سوسیالیستی آن دوران برگزار میشد به مسکو سفر کرد. در پاریس با همسر آیندهاش که یک جوان چپگرای ونزوئلایی بود آشنا شد و سپس در سال ۱۳۳۹ عازم ونزوئلا شد و در آنجا با کمک همسرش در دانشگاه معماری کاراکاس تحصیل کرد و به جنبش چریکی این کشور پیوست. دو سال پس از بهدنیا آمدن فرزندش رامین و فروکش جنبش چریکی در ونزوئلا، در سال ۱۳۴۱ همراه با پسرش به ایران بازگشت.
در سال ۱۳۴۳ او بار دیگر برای اتمام تحصیلاتش به پاریس رفت. در این سالها بود که ویدا حاجبی تبریزی پس از انقلاب الجزایر به این کشور رفت و بعدها به دلیل روابط سیاسی همسرش به پراگ و هاوانا نیز سفر کرد. در این سفرها او با شخصیتهای مهم سیاسی و هنری آن زمان نیز دیدار کرد، از جمله فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا و لویی آراگون شاعر سرشناس فرانسوی.
او همچنین شاهد جنبش ماه مه ۱۹۶۸ در فرانسه بود و در همان سال در «هفتمین کنگره کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» شرکت کرد و در اوایل سال ۱۳۴۸ به ایران بازگشت و در «مؤسسه تحقیقات علوم اجتماعی» بخش پژوهشهای عشايری و روستایی مشغول به پژوهش در روستاهای ایران شد.
او در این سالها در ارتباط با فعالان سیاسی چپ قرار گرفت و در سال ۱۳۵۱ زندانی شد و ۷ سال از زندگی خود را در زندان گذراند. در سال ۱۳۵۶، سازمان عفو بینالملل ویدا حاجبی را به عنوان «زندانی سال» برگزید. او پس از آزادی از زندان، در آبان ۱۳۵۷ به سازمان چریکهای فدایی خلق پیوست و بعد با «جناح چپ اکثریت» این گروه فعالیت کرد و در سال ۱۳۶۲ مجبور به ترک ایران شد و بار دیگر به پاریس رفت و در آنجا آخرین فعالیتهای سیاسی خود را بین سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۳ در نشریه «آغازی نو» در پاریس ادامه داد. او در سالهای بعد به بازنگری اندیشهها و باورهای انقلابی خود روی آورد.
نخستین کتاب ویدا حاجبی تبریزی به نام «داد بیداد» که خاطرات او به همراه ۳۷ تن از همبندیهایش در دوران پیش از انقلاب است، در سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ در دو جلد منتشر شد. این کتاب در ایران برنده تندیس «صدیقه دولت آبادی» شد. کتاب بعدی او «یادها» در سال ۱۳۸۹ منتشر شد. او در این کتاب مجموعه خاطرات جذاب خود از زندگی پرفراز و نشیباش را بازگو کرد.
ویدا حاجبی تبریزی همچنین کتاب «مارکس هنگام فروریزی شوروی: زوال سیاست و روشنفکر» نوشته یوسف اسحاقپور را به فارسی ترجمه کرد. کتاب «پری در خاطره دوستانش» که درباره پری خواهر بزرگ اوست و چهرهها و شخصیتهای مختلف درباره او نوشتهاند نیز از مجموعه مقالاتی است که او جمعآوری کرده است.
ویدا حاجبی تبریزی همچنین مقالات و مصاحبههایی درباره حقوق زنان داشته است.
او در سال ۱۳۶۵ (۱۹۸۶) برای اولین بار پس از گذشت سالها، دوست قدیمی خود فرح دیبا را در یکی از خیابانهای پاریس دید و در حد چند جمله کوتاه با او صحبت کرد. ۱۲ سال بعد، هنگامی که در کار تهیه کتاب «داد بیداد» بود با شنیدن خبر مرگ لیلا پهلوی، دختر فرح دیبا، دسته گلی برای او فرستاد و نوشت: «فرح میدانم روزهای سختی را از سر میگذرانی، به یادت هستم!» با این حال، او همواره بر این اعتقاد ماند که حکومت پهلوی حکومتی دیکتاتوری بود.
ویدا حاجبی خود نیز، فرزند و همراه همیشگیاش رامین را که بسیار دوستش میداشت در اردیبهشت ۱۳۹۴ در پاریس از دست داد.