گروه سیاسی - رجانیوز: انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران در پیش است و گروههای سیاسی در حال تلاشهای پایانی خود برای جمعبندی درباره نامزدها هستند؛ مسالهای که فضای سیاسی کشور پس از تعطیلات نوروز را به شدت تحت الشعاع خود قرار داده است.
به گزارش رجانیوز، در همین رابطه حجتالاسلام پژمانفر، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، گفتگویی انتخاباتی را با سایت خانه ملت انجام داده که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
روحانی؛ اولین رئیسجمهور تک دورهای پس از انقلاب خواهد شد
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم قرار داریم و برخی از همفکران شما از تک دوره ای بودن ریاست جمهوری آقای روحانی اسخن می گویند. این اظهارنظرها را چقدر دقیق و کارشناسی می دانید یا بیشتر فضاسازی و کری خوانی ها در فضای انتخاباتی است؟
اگرچه ۸ ساله شدن ریاست جمهوری از ابتدای انقلاب به یک روال تبدیل شده است ، ولی بر اساس قانون، دوره ریاست جمهوری ۴ ساله است. ۸ ساله شدن دوره یک رئیسجمهور به شرایط و عملکرد یک فرد بستگی دارد؛ اگر شعارها و حرفهای دوره نخست یک رئیسجمهور عملیاتی شود، مردم او را مجددا انتخاب خواهند کرد ، زیرا آنها به خوبی تشخیص میدهند که آیا انجام شدن یا نشدن برخی از خواسته ها به دلیل نبودن فرصت کافی بوده یا به دلیل عدم توانمندی.
با این تفاسیر؛ من مستند به نظرسنجی دستگاهها و افکار عمومی، احتمال زیاد می دهم روحانی رئیس جمهور یک دورهای باشد و این نخستین تجربه جمهوری اسلامی خواهد بود که یک رئیس جمهور نتواند بیشتر از ۴ سال فعالیت کند.
اقتصاد پاشنه آشیل دولت یازدهم
پاشنه آشیل این ۴ سال را چه میدانید؟
اقتصاد. آقای روحانی با شعارهای اقتصادی آمد؛ ازجمله آنکه باید چرخ زندگی مردم بچرخد و وعده اقدامات صد روزه. اما به یقین کسی نمیتواند این ادعا را داشته باشد که در سبد زندگی مردم توسعهای صورت گرفته است ولو آمارها و اعداد و ارقام چیز دیگری بگوید.
روحانی وعده بهبود اوضاع اقتصادی مردم را نمی داد، رای نمی آورد
و فکر میکنید شرایطی که آقای روحانی دولت را تحویل گرفت به گونه ای بود که بتواند جهش اقتصادی فوق العاده به وجود آورد؟
آقای روحانی براساس شرایط حاکم بر کشور وعده داد و ادعا کرد دولتش اقدام صد روزه انجام خواهد داد؛ البته اگر آن حرفها را نمیزد کسی به او رای نمیداد. مدعی بود من میخواهم چرخ سانتریفیوژ و چرخ زندگی مردم بچرخد؛ اما امروز نه چرخ سانتریفیوژ میچرخد و نه چرخ زندگی مردم.
روحانی برجام را کعبه آمال میداند
با این اوصاف؛ نظر شما درباره برجام چیست؟ آیا می توان آن را جزء دستاوردهای دولت روحانی قلمداد کرد؟
به نظر من نباید درباره برجام سیاه نمایی کرد و گفت هیچ دستاوردی نداشت ولی کعبه آمال دیدن آن هم غلط است که متاسفانه آقای روحانی چنین معتقد است. باید برجام را سرِجمع حساب کنیم؛ یعنی اگر به اعتقاد برخی برجام باعث افزایش فروش نفت شده، پس باید در کنارش گفت که سقوط قیمت نفت به ۴۰ دلار نیز جزء نتایج برجام است.
من معتقدم برجام میتوانست بخشی از مسائل کشور باشد؛ اما در دولت یازدهم برجام همه مسئله شد. توسعه فعالیتهای آبرسانی، فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی به برجام گره خورد و حتی گفتند دستاوردهای برجام در سینما و فرهنگ هم وجود دارد و متاسفانه در چنین شرایطی، وزیر فرهنگ هم نمیگفت ما را چه به برجام!
لذا کشور سر این موضوع معطل بود و این معطلی کشور را بسیار عقب انداخت و بسیاری از شرکتها و کارخانهها زمین خوردند.
با این حال برجام توانست نهایتا به دنیا نشان دهد که جمهوری اسلامی ایران کار هستهای غیرصلح آمیز ، نظامی و خلاف نمیکند که البته این امر دستاورد زیادی نبود زیرا کسانی که به این مسئله شک داشتند و با برجام تردید آنان بر طرف شد، خیلی کم بودند .
ما در برجام به دنبال برداشتن تحریمها بودیم. کشور ما در معرض چهار دسته تحریم قرار دارد و باید تمام این تحریم ها برداشته می شد زیرا با برداشتن یک فرش از زمینی که چندین فرش روی آن پهن شده، نمی توان زمین را دید؛ البته ادعای آقای روحانی هم این بود که همه تحریم ها علیه ایران برداشته خواهد شد.
البته تیم مذاکره کننده اجازه ورود به مباحث خارج از موضوعات هستهای را نداشت.
اما ادعا داشتند که ما همه تحریمها را برمیداریم و حتی صحبتها این بود که تحریمها یکجا برداشته شود و در گزارشی که آقای ظریف به مجلس داد، گفتند الان همه تحریمها شامل بانکی، اقتصادی و... برداشته میشود.
روحانی نسبت به مذاکرات هسته ای ادعاهای خاص داشت/ ما از اول میدانستیم دستاوردی ندارد
در یک نگاه واقعبینانه توقع داشتید مذاکرات به چه دستاوردهایی می رسید؟
ما که از اول میدانستیم که دستاوردی ندارد اما ادعای دولت که همه قدرت اجرایی کشور را در دست داشت این بود که مسئله را حل کند و اینکه امروز بگوید شرایط اجازه نداد که مسئله را بیشتر از این جلو ببرد، پاسخ قابل قبولی نیست. آقای روحانی ادعای خاص داشت. گفت می خواهد با رویکرد حقوقی با دنیا حرف بزند و آنها را پای میز مذاکره بیاورد اما نتیجه آن چه شد؟ نتیجه آن شد که ما امروز همان ذخیره ۳۰۰ کیلوی مقرر در برجام در مورد ذخیره اورانیوم را هم نداریم.
به همین دلیل تعبیر "برد-برد" در برجام اصلا صحیح نیست چرا که ما اصلا بردی نداشتیم.
جمنا به تنهایی نمی تواند اصولگرایان را به وحدت برساند
حال با شرایط فعلی کشور و در آستانه انتخابات، اصولگرایان به دنبال برنامه ریزیهای جدیدی هستند که مشخص ترین آنها تاسیس تشکل نوپای جمنا است. آیا جمنا می تواند تمام طیفهای اصولگرایان را زیر پرچم خود آورد؟
فکر نمیکنم جمنا به تنهایی بتواند این کار را بکند. این اسم ها، فقط آرایشهای جدید سیاسی است و اصولگرایان از کانال جمنا به تنهایی نمیتوانند به وحدت برسند.
با این اوصاف شاید نتوانند بر روی یک کاندیدای واحد در انتخابات هم نظر شوند.
طبیعتا برای رسیدن به یک نفر باید وفاقی واقعی بین خودشان نسبت به یک گزینه داشته باشند اما بنظرم روند رسیدن به این موضوع جای بحث دارد.
اعلام جمنا برای ایجاد وفاق در اصولگرایان ادعایی بیش نیست
ولی فلسفه وجودی جمنا همین است که وفاق در میان اصولگرایان ایجاد کند.
آنها تلاش دارند که بگویند ما میتوانیم محور باشیم و میتوانیم این کار را انجام دهیم اما این یک ادعا بیش نیست و باید اطمینان همه آحاد جلب شود تا اجماع واقعی شکل بگیرد.
ترکیب جمنا ظرفیت جمع کردن اصولگرایان را ندارد
جبهه پایداری قائل به این امر نیست؟
ما مخالف حرکت جمنا نیستیم ولی نظر من بر این نیست که این ترکیب آنقدر ظرفیت ایجاد کرده باشد که بتواند همه را دور خود جمع کرده باشد.
پایداریها بر روی واژه "اصلح" به معنای مطلق کلمه تاکید دارند اما به نظر می آید اصولگرایان بر "خیر الموجودین" تمرکز دارند. آیا این اختلافها میتواند در عرصه انتخابات ریاست جمهوری آتی خودنمایی کند؟
باید ببینم در مصداقها به چه کسانی می رسند.
ممکن است پایداریها از کلیدواژه "اصلح" کوتاه بیایند؟
پایداری هم برای این بحث و گفتمان یک منطقی دارد و تلاش میکند با دیگران به اشتراک نظر برسد.
جبهه پایداری راغب به پیوستن به جمنا نیست
البته هیچ رنگ و بویی از این تلاش دیده نمی شود؛ ضمن آنکه صحبت های آقای آقا تهرانی نشان میدهد که راغب به پیوستن به این تشکل نیستند.
همین طور است. در ماجرای انتخابات ریاست جمهوری، احساس جبهه پایداری این است که میتواند با دیالوگ "انتخاب اصلح"، رای کافی را برای انتخاب رئیس جمهور داشته باشد ولی سایر دوستان اصولگرا معتقد هستند ما چون نمی توانیم این کار را انجام دهیم باید از انتخاب اصلح عدول کنیم.
بر خلاف اصولگرایان، پایداری از "اصلح" عدول نمیکند/ گاهی وظیفه دفع افسد به فاسد است
پایداری از "اصلح" عدول نمی کند؛ دیگر اصولگرایان معتقدند چون نمی توان با این شرایط به نتیجه رسید، باید از "اصلح" به "صالح" تنزل پیدا کنیم. تفاوت جریان پایداری با آنها این است که ما میگوییم از اصلح عدول نمیکنیم اما آنها میگویند اگر شرایطش فراهم شد عدول میکنیم. البته گاهی وظیفه دفع افسد به فاسد است. بالاخره ما حتما بر اساس وظیفه شرعی و عقلی خود در انتخابات فعال خواهیم بود و البته ممکن است با دوستان خود در مصداق هم به یک نتیجه برسیم.
اگر گزینه مورد نظر پایداری نتوانست به دلایلی وارد عرصه انتخابات شود، چه خواهید کرد؟
جبهه پایداری از کاندیدایی اعلام حمایت نخواهد کرد.
همین رویه باعث چند دستگی در اصولگرایان نخواهد شد؟
خیر. بالاخره هر کسی وظیفه عقلی و شرعی در این موضوع دارد. ما نمیگوییم که مردم به فلانی رای ندهند؛ بلکه برای رای دادن به یک نامزد اعلام سازمانی نمیکنیم.
قائل به وحدت تحت هر شرایطی نیستیم
پس خود را صرفا مأمور به وظیفه می دانید و قائل به نتیجه نیستید.
قطعا به نتیجه و پیروزی در انتخابات نظر داریم اما غلط میدانیم که همه بحثها را معطوف به نتیجه کنیم و قائل به وحدت تحت هر شرایطی نیستیم.
اعتقاد جبهه پایداری نسبت به حجت الاسلام رئیسی؛ اصولگرا به معنای جامع است
به نظر شما اگر آقای رئیسی برای کاندیداتوری ابراز تمایل کنند آیا طیف های مختلف اصولگرایان میتوانند بر روی وی هم نظر شوند؟
تا زمانی که کسی اعلام حضور نکرده باشد ما در مورد او اظهار نظر نمی کنیم. البته ایشان مقبولیت بسیار خوبی دارند و مردم ایشان را شخصیتی ولایی و اصولگرا به معنای جامع میدانند و ما هم همین اعتقاد را داریم.
اما آقای آقاتهرانی گفته بودند اگر فردی اصلح باشد ولی اعلام حضور نکند باید درِ خانهاش رفت و به زور او را مجاب به این کار کرد.
بله. ما الان کار سازمانی خودمان را انجام میدهیم؛ یعنی تلاش برای انتخاب و دعوت هر شخصیتی که ممکن است بتواند سکان کشور را در این وضعیت بدست بگیرد .
جبهه پایداری وارد بحث در مورد جلیلی نشده است
درباره افرادی مثل آقای جلیلی که مورد تایید جبهه پایداری در دور یازدهم انتخابات ریاست جمهوری بود، نظر جبهه چیست؟
جبهه پایداری ضمن اینکه بررسی های خود را دارد انجام میدهد اما تا زمانی که افراد اعلام حضور رسمی نکرده باشند، وارد بحث در مورد مصادیق نمی شود.
اول شورای نگهبان صلاحیت بقایی را تایید کند؛ بعد درباره او صحبت کنیم
نظرتان درباره کاندیداتوری آقای بقایی چیست؟
ما که شورای نگهبان نیستیم.
البته این سوال ناظر به صلاحیت وی نیست.
به هر حال پس از تایید صلاحیتها باید در مورد مصادیق صحبت کرد و بعد مابقی امور.
از این سخن شما این گونه برداشت میشود که به نظر شما آقای بقایی تایید صلاحیت نخواهد شد.
من ترجیح میدهم درباره فردی حرف بزنم که از کانال شورای نگهبان تایید صلاحیت شده و وارد میدان شده باشد؛ آن زمان نفیا یا اثباتا دربارهاش صحبت خواهیم کرد.
رای ده میلیونی جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم
جلیلی به عنوان کاندیدای مورد تایید جبهه پایداری در انتخابات دور گذشته ریاست جمهوری توانست ۴ میلیون رای کسب کند. اینگونه استنباط می شود که بدنه اجتماعی جبهه پایداری در جامعه به اندازه ۴ میلیون است. آیا شما با این ارزیابی موافق هستید؟
من با این نظر موافق نیستم زیرا در مناظرات بیشترین تخریب متوجه جلیلی بود و بخش قابل توجهی از آراء این جریان به سبد دیگران که متاسفانه گفتمانی عمل نکردند، ریخته شد. به نظرم رای دکتر جلیلی حداقل ده میلیون رای بود و هست .
رای اصلاح طلبان شناور است/ مردم با کسی عهد اخوت نبستهاند
با توجه به انتخابات مجلس دهم، قدرت و سبد رای اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری را چگونه ارزیابی می کنید؟
آنها هم قطعا تعدادی رای دارند و رای شان هم مانند دیگر گروهها شناور است؛ چراکه مردم با کسی عهد اخوت نبستهاند که همیشه به یک عده رای دهند؛ مثلا در همین انتخابات مجلس دهم در یک شهر صددرصد به جریان اصولگرا رأی داده شد و در شهر دیگری صددرصد به لیست امید رای دادند.
اجماع سال ۹۲ اصلاح طلبان و اعتدالگرایان الزاما منجر به وحدت اصولگرایان در انتخابات سال ۹۶ نخواهد شد
با توجه به انتخابات ۹۲ و اجماعی که میان اصلاح طلبان و اعتدالگرایان صورت گرفت، اصولگرایان چقدر در انتخابات آتی به چنین نکته ای توجه خواهند کرد؟
شاید به این نکته توجه کنند اما دلیل بر این نیست که به نتیجه منتج شود؛ به عبارت دیگر این مسئله میتواند محرک باشد اما نمی توانم بگویم حتما منجر به وحدت اصولگرایان خواهد شد.
اصلاح طلبان آبرو و اعتبار خود را در سبد روحانی گذاشتند و اکنون نگرانی منطقی دارند
اعلام شده اصلاح طلبان در انتخابات آتی از روحانی حمایت میکنند؛ با این حال زمزمه هایی از کاندیدای در سایه هم شنیده میشود فکر می کنید نهایتا کدام نگاه در اصلاح طلبان غالب خواهد شد؟
نگرانی اصلاح طلبان منطقی است چراکه آنها آبرو و اعتبار خود را در سبد روحانی گذاشتند اما اکنون اختلافاتی در میان آنهاست و برخی میگویند نباید اصلاح طلبان اعتبار خود را برای روحانی هزینه کنند و به دلیل عدم موفقیت روحانی باید از وی عبور کرد ولی عده ای دیگر در جریان اصلاح طلبی اگرچه که آنها هم معتقدند روحانی موفق نبود ولی میگویند اگر از روحانی عبور کنیم تمامی فرصتهای خود را از دست خواهیم داد.