الدار کورتانیدزه، کشتیگیر گرجی با به خاک رساندن پشت علیرضا حیدری، کشتیگیر ایرانی دو بار قهرمان جهان شد. نماهنگ تازه محسن نامجو که با ضرب زورخانهای هم آغاز میشود به این واقعه اشاره دارد اما فراتر از آن میرود و به شکست بزرگتری در متن تاریخی جنونآمیز راه پیدا میکند که تاریخ ما در فلات ایران است:
کورتانیدزه به زیرم فکن
ابرقدرت بفشارم لهم کن
کورتانیدزه به زیرم فکن
فتح و الفتوح توأم
ای الگا، ایرینا، ماریانا، فیورنیتینا
آی گرجس گرجیا
خاکم کن گرجس گرجیا
فتحم کن گرجس گرجیا
خاتون ایالت جورجیا
سپر جا مانده سرباز ایرانی
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در سفرش به ایران به حسن روحانی، همتای ایرانیاش سپر سرباز شاه عباس را هدیه داد که در جنگ ایران با عثمانی در سال ۱۶۰۶ در نبرد تفلیس جا مانده بود. در این جنگ، سربازان شاه عباس در نبرد با مردم گرجستان تفلیس را فتح کردند. در ابن نبرد ۷۰ هزار نفر از اهالی گرجستان در دفاع از آب و خاکشان کشته شدند و ۱۳۰ هزار نفر هم به اسارت پادشاه صفوی درآمدند. در همان دوران بود که احمد یکم، پادشاه عثمانی حلب را فتح کرد و در همین شهر حلب در سوریه که اکنون ویرانهای از آن به جای مانده مقدمات شکست ایران از عثمانی در نبرد گوگجه فراهم آمد. تاوان فتح گرجستان برای شاه صفوی سخت بود.
ولادیمیر پوتین با عنایت به درگیری کهنه ایران و ترکیه در خاورمیانه، خندهکنان به حسن روحانی گفته بود: «ظاهراً این سپر به دست حریف افتاده، اما ایران برنده آن نبرد بود.»
که در نبرد دیگری شکست بخورد و تاوان سختی بپردازد. این را اما پوتین نگفت.
تحمیل هواپیماهای سوخو به ایران در چارچوب قرارداد تهاتر نفت ایران با کالای روس که دستاورد نخستین سفر حسن روحانی به مسکوست را میتوان یکی از تاوانهای آن سپر جا مانده در خاک گرجستان در نظر آورد. کاهش سهم ایران از دریای خزر از ۲۰ درصد به ۱۳ درصد در اجلاس آستاراخان نیز که در مهر ۹۳ در همین دولت یازدهم برگزار شد تاوان دیگریست.
محسن نامجو
همه شکستخوردگان فلات ایران
به زبان نامجو در نماهنگ کورتاتیدزه، بیان شاعرانه دور باطل تاوانهای سرشکستگیهای تاریخی ما که با هذیان پهلو میزند سطرهاییست در این حدود:
آی روسیه تو بر من کدام آی دوسیه
چه عرض کنم برناید
گرجستانم را پس بده
سختشکن بالالند عشوهگر
نقشباز فاتح گنجه فاتح من
ترکمنچایم را پس بده
پیشدرآمد معاهده ترکمنچای، باز فتح گرجستان این بار به دست روسیه تزاری بود که پای سربازان ایرانی را به دریاچه گوگجه باز کرد و تازه در آن زمان حکومت قاجار متوجه شد برای پیروزی در جنگ، رشادت و شهادتطلبی کفایت نمیکند، بلکه توپخانه مجهز هم میطلبد. فشار روحانیون بر پادشاه قاجار را هم نباید در این سرشکستگی تاریخی از نظر دور داشت.
به یک انگشت در خزر فرویم بر
باز درآر و فرویم بر مثل غسل شهات
قبل از آمادهباش شکستخورده عباس میرزا
آی رزا روزا روسا روسیه
این نخستین بار نیست که محسن نامجو برای اجرای ترانههایش از تاریخ سراغ میگیرد. ترانه «رضا خان» از آلبوم «از پوست نارنگی مدد» هم با رویکردی طنزآمیز به تاریخ نظر داشت.
این بار اما نامجو در ترانه «کورتانیدزه» یک لایه عاطفی هم به اثر اضافه میکند: او که وارث همه این شکستها و سرشکستگیهاست دلباخته و سودایی خاتونی هم در ولایت جورجیاست. مثل این است که بخواهد بگوید: من خوگرفته این شکستها و سرشکستگیها هستم. تو هم پشت مرا به خاک بمال و بر من چیره شو. این چیرگی اما از جنس دیگریست: میبایست همه سرخوردگیهای تاریخی را جبران کند. جنونآمیز بودنش هم از همین جا پیداست. آنچه که داشتم اما حالا دیگر ندارم ارزانی تو باد. دستم خالیست اما سرشارم از تاریخ.
نامجو در این اثر هم با بهرهگیری از پشتوانه نگرش تاریخی در راک و متال، نشانههایی از تاریح ایران را با یک ماجرای عاطفی درمیآمیزد - در گام بلوز با سهتار ایرانی و با کمک اشعاری که بر آوا استوارند و نه بر کلمات الزاماً پرمعنی مانند شعر کلاسیک ایران. صدای نامجو در این میان، سازیست مستقل در متن تاریخ همه شکستخوردگان و به خاک افتادگان فلات ایران در رویارویی با قدرتهای جهانی در هنگامه بیداری دیرهنگام ما که در ناسیونالیسمی معیوب و از ریختافتاده جلوه کرده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
• این مقاله پیش از این در سایت [رادیو زمانه] منتشر شده است.