خاورمیانه، جایی که ایران ما در قلب آن قرار گرفته، به همان اندازه که پر است از دفینهها و گنجهای پنهان و ارزشمند، همچنین پر است از چیزهایی که دقیقاً به درد امروز ما میخورند. اسم آن چیزها را عبرت بگذارید یا الگو فرقی نمیکند، دوای دردهای امروز ما در تاریخ این سرزمین، دفن شده است.
🔹 اگر شانه بالا بیاندازیم و بگوییم "خب! قضیههای تاریخی به تاریخ پیوستهاند و تمام شدهاند" پا در همان مسیر اشتباهی گذاشتهایم که قدیمیترها گذاشتند و امروز ما را هم، ناخواسته این چنین تیره و تار ساختند.
ممکن است تو ساکن بهترین برج در شمال تهران و یا صاحب پنتهاوس یک آسمانخراش در آمریکا باشی. با همهی اینها، حتی اگر فقط «قبر یک فامیل خیلی دور» تو در ایران یا در خاورمیانه باشد، پس یک کار ضروری داری که انجام دادنش از نان شب هم برایت واجبتر است! آن کار؛ دانستن «تاریخ پر از پاسخ» این منطقه است!
🔹 راه حل مشکلات امروزمان، لابلای همان برگهها و سوابق تاریخی است.
تاریخ، پاسخنامهی تمام بدبختیهای بشر امروز است. همین «کشتار شیمیایی» ماه پیش در خانشیخون سوریه را ببینید که در آن کودکان و مردم بیگناه پرپر شدند. این فاجعه رخ نمیداد اگر گذشتگان ما تاریخ خوانده و از تکرارش جلوگیری میکردند!
خان شیخون فقط اندکی فاصله دارد با سرزمینی که صدسال پیش، «اولین نسلکشی» در آن رخ داده!
شاید اگر مردم از تاریخ خاک زیرپایشان خبر میداشتند، راهی جسته بودند تا از تکرار قتلعام صدسال پیش در این دوران جلوگیری کنند!
🔹 باز ممکن است بگویی دانستن تاریخ نسلکشی ارامنه؛ به چه درد «امروز من» میخورد؟ پاسخ شما کمی آنسوتر در بین دخترکان «ایزدی سوریه» نشسته و به جهان زُل زده است!
بگذارید آخرین شانس خود را امتحان کنم تا قانع شویم و چند پاراگراف بعدی که تمام شد، از «گوگل» و «ویکیپدیا» در تلفن همراهمان؛ بیشتر استفاده کنیم! چیزی از تاریخ شهر و دیارمان سرچ کنیم و کمکم با تاریخ رفیق شویم.
🔹 در پیامهای دریافتی، یکی از خانواده قربانیان سیل اخیر برایم نوشته بود: "کل خانواده دایی من را سیل با خود برد و همهی آنها را کشت!... اگر آنها و ماشینهای عبوری از «سابقه ساخت آن زیرگذر» خبر داشتند و میدانستند آنجا در واقع «بستر خشک رودخانه» هست که به زیرگذر تبدیلش کردهاند، شاید هنگام سیل و خروش رودخانه، از آن زیرگذر ناامن استفاده نمیکردند و فامیل من هم زنده بودند!"
🔹 حتی دانستن «تاریخ احداث خیابان و زیرگذر» نزدیک خانهمان هم میتواند مانع «مرگ بیخودی!» ما شود.
برای خیلیها مردن ترسی ندارد! اما اگر شما هم مثل من از «الکی مردن» بدتان میآید، باید هرچه بیشتر «عقبه و تاریخ و سابقهها» را بخوانیم تا در تکرارهای تاریخ، «بیخودی» قربانی نشویم!
🔹 شانس من تمام شده! نمیدانم موفق شدهام چند نفر را با سرچ و تحقیق و تاریخ رفیق کنم؟ بعد از این چند نفر «عقبه، سابقه و گذشته» آدمها و مکانها را جستجو میکنند؟
🔹 حالا چندخط درباره اتفاق تلخ قرن بیستم بگویم که اگر بعد از آن، نسلهای بشری و جهانیان، دربارهاش «کمکاری» نکرده بودند، شاید میلیونها نفر در قتلعامهای بعد از آن جان نمیدادند. و شاید امروز «نسلکشی» در دارفور، سومالی، آفریقا، سوریه، لیبی، یمن و... عادی نشده بود.
🔹 در بیابانهای سوریهی ۱۰۲ سال پیش، حکومت عثمانی، ارامنه را از سرزمین مادری راند و آنان در این بیابانها، جان دادند. عثمانیها جمعیت بزرگی از ارامنه را کشتند. در آن اولین «نسلکشی بشر»، حدود «یک میلیون و پانصد هزار نفر» از ارامنه بیگناه قتلعام شدند!
🔹 در غفلت جهانیان، چندسال بعد در جنگ دوم جهانی، نسلکشی «عادت» بشر شد! باز تکرار شد! و با فاجعه هولوکاست دامان یهودیان را گرفت. همانطور که حالا دامان مسلمانان را گرفته است.
بعد از فاجعهی هولناک هولوکاست در اروپا، کُردها در کشتار جمعی «انفال» قتلعام شدند. کشتار جمعی که عادت بشر شد، سلاحش هم ساخته شد!
با دو بمب اتمی «هیروشیما و ناکازاکی ژاپن» نابود شدند و صدها هزار قتلعام شدند.
🔹 سالروز نسلکشی فجیع ارامنه، برای من این پیام پنهان را دارد تا بگویمتان که اگر نسلهای بعدی ارامنه صدایشان را به همهی جهان رسانده بودند، و اگر مردم جهان، چشم بر آن نسلکشی نمیبستند، بشریت از این آفت در امان مانده بود. و تجربهی هولناک «کشتار جمعی» تا اوین نمیرسید که در یک هفته، هزاران زندانی را در سال ۶۷ قتلعام کنند. و امروز طفل سوری زیر بمب شیمیایی جان نمیداد.
اگر مردم تاریخ را خوانده بودند؛ شاید از تکرار «قسمتهای سیاهش» جلوگیری میکردند.
🔹 به برکت مظلومیت ارامنه لازم بود بگویم که اگر ما امروز سابقهها و گذشتهها را مرور نکنیم، یک جایی، «قربانی تکرار تاریخ» میشویم... از آن «الکی مردنهایی» که کسی دوستش ندارد!
[بابکداد]
تلگرام: http://t.me/BabakDad
مطلب قبلی...
مطلب بعدی...