مهتاب قلیزاده ـ شرق: «اصولگرا علیه اصولگرا»؛ این شاید نخستین برداشتی باشد که از سخنان سیدمصطفی میرسلیم، کاندیدایریاستجمهوری، برداشت میشود. نماینده دولت «خدمت»، به صراحت نمایندههای همگرای خودش در انتخابات را به پوپولیسم متهم کرده است. سخن او گرچه دقیقا سخن کارشناسان و اقتصاددانان است؛ اما این چالش را به وجود میآورد که چه چیز میان اصولگرایان چنین شکافی میاندازد؟ جناحی که گویا از بدنه متخصصان، بهویژه در حوزه اقتصادی تهی شده است، در کارزار انتخابات چنان شعارهای عجیبوغریبی سر دادند که حالا افراد بدنه خودشان را هم علیه خودشان شوراندهاند. چالش دیگر آن است که آیا زمان آن نرسیده که اصولگرایان تئوریسینهای اقتصادی جدیدی برای خودشان دستوپا کنند تا زمانی که در مسند قدرت هستند، کشور را با ویرانیهای اقتصادی تحویل گروه بعدی ندهند؟ آشکار است که سردادن شعارهایی چون دوونیمبرابرکردن درآمد کشور، چهار درصد زالوصفت مقابل ٩٦ درصد از فقرا، ایجاد پنج میلیون شغل و افزایش سهبرابری یارانهها، زاییده تفکر علمی اقتصادی نیست. ماجرا به اندازهای نگرانکننده است که برای برخی این پرسش پیش میآید: «آیا مطرحکنندگان این شعارها، با عدد و رقم آشنایی دارند؟».
میرسلیم گرچه کاندیدای اصولگرای ریاستجمهوری و نماینده جریان موتلفه است، اما نخستین فرد برجسته این جناح که به این شعارها واکنش نشان داد، علی لاریجانی، رئیس اصولگرای مجلس بود. او پیشتر گفته بود که اصلا امکان افزایش یارانه نقدی در شرایط فعلی وجود ندارد.
میرسلیم چه گفته است
حالا میرسلیم مستقیم و صریح گفته که «وعده چندبرابرکردن یارانهها غیرعلمی است. بهجرئت میگویم که این تنها یک شعار برای بهدستآوردن رأی عامه مردم است». مبدع شعار «کار و کرامت» با انتقاد از قالیباف گفته است: «طرح بحث چهار و ٩٦ درصد و تقسیم ملت به دو دسته، تنها یک شعار برای کوبیدن رقیب بود؛ نامزدها باید در این مناظرهها بگویند که برای درمان دردهای مردم چه میکنند».
این کاندیدای اصولگرا گفته که برخی برای اینکه رأی عوام را جمع کنند اینگونه شعارها را مطرح میکنند و کاری به تحقق آن هم ندارند؛ شعار و قولوقرار بیخودی به چه درد میخورد؟ به مردم بگویید با اتکا به چهچیزی و براساس کدام عملکردتان این قولها را میدهید؟
آیا پسِ شعارها، شعور و برنامه هم است؟
اعجاب و شگفتی از شعارهای بدون پشتوانه علمی اما اصولگرا و اصلاحطلب و جامعه کارگری را به واکنش واداشته است. اینکه نمایندهای از جامعه کارگری به شعار افزایش یارانهها، واکنش منفی نشان دهد خود به اندازه کافی گویای بحران بیخردی در سردادن شعارهای غیرعلمی است.
ازهمینروست که فرامرز توفیقی، فعال کارگری و عضو کارگروه تعیین دستمزد، گفته است: دادن یارانه بهعنوان جبران کاهش قدرت خرید هیچ ربطی به عدالت ندارد. عدالت توزیعی و عدالت اجتماعی با تزریق پول به دست نمیآید، بلکه با افزایش قدرت، پول و اشتغال و رونق اقتصادی حاصل میشود.
به گفته توفیقی اگر به این فکر باشیم که هیجان را با عدد و رقم ایجاد میکنیم باید ببینیم آیا پشت این شور، شعور یا برنامهای داریم یا نه؟ صرف اینکه بخواهیم یارانه را از این منظر نگاه کنیم که پولی به جامعه تزریق کنیم و تصور کنیم مرهمی برای کمک به سبد معیشت خانوار میشود آنگاه به بیراهه رفتهایم؛ همانطور که در فاز نخست هدفمندی یارانهها این اتفاق افتاد. روح هدفمندی یارانهها به این دلیل نبوده که پولی را به جامعه تزریق کنیم و به مردم بگوییم آن را خرج کنید. هدف این بود که کمکهای دولت را به مقصدی ببریم که موردنظر بوده تا از رانتبازی، سوءاستفاده و ... پیشگیری کنیم. اکنون دیده میشود که این اتفاق نیفتاده و هنوز مشکلات متعددی وجود دارد. او درباره اثرات تورمی افزایش یارانههای نقدی گفته است: آیا تفکری برای جهش قیمتی ایجادشده بهوسیله یارانهها داریم؟ در آن دوره جهش قیمتها اتفاق افتاد بهگونهای که مجبور شدیم سه یا چهاربار سال مبنا را تغییر دهیم تا روی آن سرپوش گذاشته شود. جهش قیمت باعث کاهش قدرت خرید میشود و وقتی قدرت خرید از بین برود، رکود ایجاد خواهد شد. رکود که ایجاد شود، پیامد آن بیکاری است.
مشاوران ناشی، اطلاعات اشتباه دادهاند
وزیر نفت ایران، دیگر فردی است که به برخی شعارهای اینچنینی پاسخ داده است. او گفته که این حرفها را مشاوران ناشی به دوستان میگویند یا افراد عدد حالیشان نمیشود. بگویید این اعداد را از کجا آورده و چگونه به آن رسیدهاید؟ اینکه کاغذی در دست بگیرند و حرف بزنند، روش تصمیمگیری در این سطح نیست. من هرچه فکر میکنم نمیفهمم این اعداد از کجا آمده است.
به بیان او: «ما ۵۵ میلیون تن محصول ناخالص پتروشیمی تولید میکنیم. این مجموعه حدود ۵۵ هزار تن دارد و به ازای هر میلیون تن، هزار و صد نفر اشتغال مستقیم دارند که با درنظرگرفتن اشتغال پاییندست حداکثر به ۲۰ هزار شغل هم نمیرسد». او عدد ۶۰۰ هزار اشتغال در بحث پتروشیمی را فوقنجومی خواند و گفت: هر یک میلیون تن محصول پتروشیمی در بهترین حالت یک میلیارد دلار ارزش دارد. وقتی به صنایع پاییندستی میرسد، ۲۰ درصد ارزش افزوده پیدا میکند و درنهایت یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار میشود. اگر برای این ۶۰۰هزارتایی که از مهندسان و متخصصان خواهند بود حقوقی در حدود ٥/١ میلیون تومان در نظر بگیریم، دریافتیهای سالانه آنها ٣,٦ میلیارد دلار خواهد بود. به بیان دیگر ٦٠٠ هزار نفر ضربدر ۵۰۰ دلار ضربدر ۱۲ ماه میشود سه میلیارد و ٦٠٠ میلیون دلار که باید به آنها پرداخت کرد. چطور میشود از یک تولیدی که ١.٣ میلیارد دلار ارزش دارد، ٣.٦ میلیارد حقوق دهیم؟
زنگنه در پاسخ به این پرسش که اگر یارانه ٢٥٠ هزارتومانی پرداخت شود آیا قیمت حاملهای انرژی ششبرابر میشود؟ توضیح داد: بله قیمتها بالا میرود، ۲۵ میلیارد لیتر بنزین و ۲۳ میلیارد لیتر مصرف نفت و گاز غیر نیروگاهی کشور است؛ در دیگر مشتقات مصرفی به این حد نداریم؛ ما از بنزین ۷۴۰ تومان سود میبریم و بقیه صرف عوارض و ارزشافزوده میشود. از گازوئیل هم ۲۴۰ تومان سود میبریم؛ ما حساب کردیم اگر بخواهیم مثلا ۹۰ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کنیم، همانطور که آقای نوبخت گفتند، باید قیمتها چندبرابر شود.
طرح دوگانه فرضی در جامعه
دیگر وزیری که ساکت نمانده است، وزیر راهوشهرسازی است؛ عباس آخوندی در جدیدترین موضعگیری خود درباره انتخابات پیشِرو با انتقاد از شعارها و وعدههایی که مسائل بسیار پیچیده اقتصادی را سادهسازی میکنند، از ظهور و قدرتگرفتن پوپولیسم جدید در انتخابات ١٣٩٦ خبر داده است. او در یادداشت جدید خود گفته همانطور که پیش از این هم مشخص بود، انتخابات فعلی صحنه نبرد گمراهی با آگاهی است. اینکه برنامههای تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری آشکار شده، بهخوبی صحت این پیشبینی را نمایان میکند.
به گفته آخوندی شعارهای فعلی تنها به ایجاد یک دوگانه فرضی در جامعه میانجامد که برای مثال طرح گروه چهاردرصدی و ۹۶درصدی بخشی از این برنامه است. در این نگاه نامزدها تلاش میکنند به مردم بگویند که یا با منی یا ضد من که این مسئله میتواند برای جامعه بسیار خطرناک باشد. برای پیداکردن چرایی پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا، باید تلاش کنیم ابتدا درک درستی از پوپولیسم داشته باشیم و سپس با سازوکارهایی آشنا شویم که رویارویی منطقی با آنها بسیار دشوار است. این همان اتفاقی است که سال ۱۳۸۴ افتاد. آن زمان هم ایران با یک حرکت پوپولیستی کمسابقه روبهرو شد که بسیار بیمحابا برای هزینهکردن منابع نسل موجود و نسلهای آتی حرکت میکرد؛ ازاینرو سردادن شعار توزیع پول و یارانه و ساخت مسکن از یکسو و الگوی اقتصادی ضدیت با بنگاههای بزرگ اقتصادی از سوی دیگر، مجموعهای را به وجود میآورد که در دل آن تفکر و شعارهای عوامگرایانه مطرح میشوند. او با بیان اینکه اکنون برخی از نامزدها میخواهند همان مدل را با چاشنی ترامپ همراه کنند، گفت: اینکه آنها با شعارهایی مانند میشود و میتوانیم تلاش میکنند نشان دهند رقیب آنها توانایی ندارد و ناامید است، اصلیترین شگردشان در این انتخابات خواهد بود. البته یکی از همین نامزدها به دلیل شخصیت و سوابق فردی که در فروش شهر و انجام تخلفات متعدد داشته، شرایط خاصی در قیاس با نمونه قبلی دارد.
افزایش یارانه در اختیار دولت نیست
عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی هم گفته لازمه اجرائیشدن ایده یارانه ١٥٠هزارتومانی، این است که بنزین حداقل لیتری چهارهزار تومان، گازوئیل حداقل لیتری دو هزار تومان و هر نان لواش دو هزار تومان شود. محمدعلی وکیلی گفته است: اگر مردم ظرفیت این را دارند که این تغییر در قیمتها اتفاق بیفتد تا درآمدی ایجاد شود، برای منبع تأمین هزینه مورد نظر کاندیداها اشکال ندارد؛ این ١٥٠ هزار تومان قابل تحقق است، اما آیا مردم آمادگی این را دارند که بنزین لیتری چهار هزار تومان شود؟ آقایان گفتهاند یارانه مورد نظر برای سه دهک پایین جامعه است و این فقط یک ادعا و شبهبیانیه است و راهبرد و برنامهای برای آن ارائه نشده است. حرفهای پوپولیستی اصولا بیانیه است و فرمول اجرائی برای آن نیست. اختیارات دولت در چارچوب برنامه ششم طراحی شده است و در چارچوب آن اختیارات دولت باید برنامه سالانهاش را ارائه دهد. ظرفیت برنامه ششم بههیچوجه متناسب با این ادعاهای که آقای قالیباف و رئیسی چه در ارتباط با اشتغال و چه در ارتباط با یارانه نیست و این جزء اختیارات مجلس است. دوستان یاد گرفتهاند ادعا یا طرح کنند، مردم را به طرف خودشان متمایل کنند و بعد از مسئولیت ادعا کنند که ما میخواستیم و مجلس اجازه نداد و این نوع ادعا فراتر از قانون است.