Friday, May 5, 2017

صفحه نخست » براى آتنا فرقدانى متاسفم! ف. م. سخن

atena_farghedani.JPGدر كشور ما، و بخصوص در دوره ى حاضر، دفاع از خيلى چيزها عيب به شمار مى آيد. همين مى شود كه جرات سخن گفتن از دست مى رود و آن چه بايد گفته شود گفته نمى شود.

آتنا فرقدانى خانمى ست ٣٠ ساله و اهل نقاشى و كاريكاتور. او به خاطر كشيدن چند تصوير و حمايت از عده اى در رويدادهاى سال ٨٨ مدتى به زندان افتاد و تحت فشار قرار گرفت. قبل و بعد از زندان از او تعدادى طرح و كاريكاتور منتشر شد كه در رسانه هاى مختلف انتشار يافت.

مسعود بهنود، روزنامه نگار و نويسنده اى شناخته شده است كه لااقل در ميان اهل فرهنگ ايران زمين، كمتر كسى ست كه با نام و عقايد و مشى سياسى او آشنا نباشد.

اين روزها كه ايام انتخابات رياست جمهورى ست و از هر سو نظرها به سمت رسانه ها روان است، خانم فرقدانى اظهار مى دارند كه آقاى بهنود مدعى شده است كه ايشان در انتخابات سال ٩٤ حضور داشته در حالى كه نداشته و در باب اين ادعا، دو بار به آقاى بهنود «اخطار» داده است.

خانم آتنا خانم كار بسيار خوبى كرده است كه به آقاى بهنود با نشان دادن انگشت سفيد، «اخطار» داده، و آقاى بهنود كار بسيار بدى كرده است كه گفته خانم آتنا در انتخابات حضور داشته است... البته به شرط ها و شروط ها...

شرط اول اين است كه خانم فرقدانى تصور نفرمايند كه تمام دنيا نشسته اند و اخبار و نوشته هاى مربوط به ايشان و آقاى بهنود را دنبال مى كنند و مى دانند آقاى بهنود چه مطلب خطايى نوشته يا ادعاى كذبى كرده است. بنابراين شرط اول اين است كه وقتى ماجرايى را به سطح رسانه مى كشند، آدرس و نشانى هم بدهند تا خواننده دستكم بداند حكايت از چه قرار بوده است.

شرط دوم اين است كه خانم فرقدانى اندكى از تندى گفتارشان بكاهند تا حرف شان بهتر شنيده شود. در گذشته اى نه چندان دور، ٣٠ ساله ها، در يك حرفه -هر حرفه اى- دستكم موقع رو در رو شدن با ٧٠ ساله هاى همان حرفه، مقدارى رعايت پيشكسوتى مى كردند و مخالف صد در صد هم كه بودند، باز به زبانى سخن نمى گفتند كه انگار با جنايتكار و تبهكار سخن مى گويند.

در چند خطى كه خانم فرقدانى در محكوم كردن مسعود بهنود نوشته، مدعى «تحريف چند باره تاريخ»، «تحريف زندگى نامه هاى افراد در گذشته»، «انتشار مطالب كذب در لفافه هاى پر طمطراق» شده است و «به جا آوردن اصو ل مبرهن»، «گمان نبردن كه در عصر پارينه سنگى يا دوران تحريف عملكرد زندانيان به سر مى برند» و امثال اين ها را به بهنود توصيه كرده اند. يك كاريكاتور هم از آقاى بهنود كشيده اند كه به جاى توضيح آن، خواننده را به ديدن آن دعوت مى كنيم.

همه ى اين ها در جهان آزاد مجازى و غير مجازى در داخل و خارج ايران، براى ثابت كردن «استقلال نظر» و «راى ندادن» و «مقابله با دروغ و كذب» توسط هر كسى مجاز است و زمانه هم زمانه ى قديم نيست كه كسى به كس ديگر رعايت پيشكسوتان را توصيه كند.

فقط بايد از خانم فرقدانى ضمن تقاضاى دادن نشانى فاجعه ى كذب گويى بهنود به ايشان، اين را هم سوال كرد كه ايشان براى آراى خودشان، چه ارزش و طول و عرضى قائل هستند كه اين دروغ فاجعه انگيز بتواند خداى نكرده، در روند انتخابات و شان و شخصيت والاى «فعال» و «مستقل» بودن ايشان آسيب وارد كند؟

البته اين حق فردى اوست كه حتى اگر فقط خودش صاحب حق باشد، كسى در باره اش دروغ نگويد، ولى آيا با اين همه سر و صدا و الدرم بلدرم، آن هم در باره ى كسى كه اگر به دوستداران و خوانندگان اش بگويد به اين دليل و آن دليل راى بدهيد، يا اصلا نه، بى هيچ دليل موجهى برويد راى بدهيد، چندين و چند برابر كسانى راى خواهند داد كه احتمالا به خطا گمان كرده اند خانم فرقدانى راى داده و به آن خاطر مى روند كه راى بدهند؟

زندانى سياسى بودن در جمهورى اسلامى، موجب افزايش اعتبار شخص زندانى در جامعه مى شود اما ديگر نه به آن اندازه كه كسى كه پنجاه سالى قلم زده، زير دست و پاى خانم جوانى كه تازه از راه رسيده و اثر قابل ملاحظه و مشاهده اى هم نداشته بيفتد و لگدمال شود.

اين مطلب را در دفاع از آقاى بهنود ننوشته ام چون آدم زنده وكيل وصى و مدافع نمى خواهد. از آن چه ميان آقاى بهنود و خانم فرقدانى نوشته و رد و بدل شده هم خبر ندارم، لذا اگر حق قضاوت كردن هم داشته باشم -كه ندارم-، قضاوتى نمى توانم بكنم. اين چند خط را نوشتم به خاطر دفاع از امثال خودم، كه فردا اگر سنّى ازمان گذشت، اين گونه زير پاى چند جوان لگدمال نشويم. اگر اين حرف ها را نزنيم، ممكن است اين تصور پيش بيايد، كه امثال خانم فرقدانى ها خيلى كار قشنگى كرده اند و مى كنند و بايد مورد تشويق هم قرار بگيرند...

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy