با تو تا آبیِ دریا رفتهام
با تو با تو! تا کجاها رفتهام
**
رفتهام تا از منِ من، دورتر
دورها را رفتهام پُر شورتر
**
عشق را پیراهنِ یوسف شدم
جانِ مشتاقِ تنِ یوسف شدم
**
پوست را از واژهها برداشتم
معنیِ مهرِ تو بر سر داشتم
**
مهربانانِ جهان را جان شدم
جانِ شورانگیزِ بیتابان شدم
**
سینهی دریا اگر بیتاب بود
شادمانیهای من، بر آب بود
**
شعلهام خورشید را دامن گرفت
عشق، نامش را ز نام من گرفت
**
آمدم از دوردستانِ دلت
پرده بر کِش از گلستانِ دلت
**
میزبانِ مهربانِ واژه باش
آسمانِ عشق را تیراژه باش
**
در من آن ناگفته را بیدار کن
خاطراتِ خفته را بیدار کن
**
هرکجا جایِ شکفتن بوده است
عشق را یارای گفتن بوده است
**
باز کن دروازهی آواز را
در خیابانها بَبَر این راز را
**
صبحگاهان، میزبانِ آب باش
شب که شد زیباییِ مهتاب باش
**
در سرودِ رود، آهنگِ من است
در تمامِ رنگها رنگِ من است
**
گوش کن! مدهوش کن آهنگ را
پیشِ چشم من برقصان! رنگ را