Monday, May 8, 2017

صفحه نخست » انتخابات فرانسه، رودست سرمایه به سیاست؟ تقی رحمانی

• دموکراسی ملی با حزب و جامعه مدنی و رسانه آزاد و دولت رفاه پیوند مستقیم دارد. اینها عوامل مرتبط دستاورد اروپای بعد از جنگ دوم جهانی است ک مدتی است که در معرض تهدید قرار گرفته است.

Taghi_Rahmani_small_2.jpgجهان پیشرفته به خصوص غرب در نوسان سرمایه سیالی قرار گرفته است که مثلث بانک ها رسانه و فن آوری بر صنعت و تجارت و خدمات و کشاورزی سایه انداخته است. جابه جابی این عوامل دولت ملی همراه با رفاه که دموکراسی را رعایت می کند بر احزاب و جامعه مدنی و رسانه آزاد متکی است را هم به چالش کشده است.

نتیجه این چالش رشد راست افراطی و گاه جریان چپ است که نارضایتی اقشار آسیب رسیده از این شرایط جدید را نشان می دهد. برآمدن ترامپ را که پیروزی آچار به دستان برعلیه کیبورد به دستان خوانده شد .

رشد راست افراطی فرانسه در سال های اخیر که از اتحادیه اروپا برای خود دشمن ساخته است و در مقابل، پیروزی مکرون در انتخابات اخیر فرانسه که می توان پیروزی موقت واما لرزانی خواند که راه حل های افراطی را پس می زد و تلفیقی از لیبرال دموکراسی و رفاه کمتر را برای جامعه پیشنهاد می دهد این نوع تحولات نشان از تغییراتی در مناسبات اقتصادی در جهان دارد که در انتخابات سیاسی خود را نشان می دهد.

پیروزی شکننده مکرون که با ۲۴ در صدد در دور اول به دور دوم رفت رای بالای راست افراطی که به دور دوم رفت و در دور دوم هم با وجود کسب ۳۴ درصد رای مردم شکست خورد .

همچنین رای بالای جریان چپ بعد از سال ها در دور اول با ۱۹ در صد ارا نشان می دهد که تحولات سرمایه و تکنیک، دولت ملت مدرن براساس دموکراسی و رفاه را به لرزه در آورده است.

در یاداشت زیر با نگاه این تحولات انتخابات فرانسه را بررسی می کنیم.

آیا فرانسه بد را با بدتر عوض کرد. مکرون با ۲۴ در درصد آرا برنده شد.او برتری ویژگی بر اولاند ندارد و حتی بر آلن ژوپه هم ندارد این نظر بسیاری از سیاسیون فرانسه است.

منتها مهم این است که مکرون پشتوانه حزبی ندارد مکرون فردی رسانه ای وحامی وی بانکها هستند .

مکرون خود را لیبرال دموکرات می خواند بی گمان در کشوری مانند فرانسه با مشکلات زیادی رویرو می شود .

همان طور که گفتیم بسیاری معتقد هستند که فرانسوی ها به خصوص حزب سوسیالیست مقصر این شکست هستند بی تردید سالها بعد حسرت اولاند را خواهند خورد اولاند بد بود اما بدتر نبود.

این نگاه معتقد است که اولاند در اوج جولان تروریست جلوی نفرت مذهبی را گرفت او بسیار سنجیده نسبت به ساختار قدرت در فرانسه عمل کرد . در فرانسه سه چیز شوخی بردار نیست و حریم مقدس دارد ۱- مناقع اروپای که فرانسه رهبر سیاسی آن باشد ۲- شمال افریقا به عنوان منبع نیروی کار ارزان برای فرانسه ۳- منافع اسرائیل به خاطر قدرت یهودیان در فرانسه .
فرانسه روی این ۳ عامل توافق کرده ساختار قدرت در فرانسه به این سه عامل اهمیت می دهد اولاند این سه عامل را منفصانه رعایت کرد .
همین نگاه می گوید اولاند هم می آمد رئیس جهمور بود چرا که مطابق پیش بینی ها در دور دوم هر کس مقابل ماری لوپن قرار می گرفت پیروز بود. فرانسوا فیون شانس اول یود با ماجرای زنش یعنی حقوق نا متعارف اوت شد.

اما لابی بیرون از حزب جمهوری خواه اجازه نداد تا آلن ژوپه بیایید اگر او می آمد پیروز می شد ژوپه میراث دوگلی را باور داشت. اما اولاند هم در رقابت داخل حزبی حذف شد . بنوا آمو کاندیدای انتخاباتی حزبی نتوانست وحدت حزب سوسیالیست را نگه دارد حزب دو پاره شد جمعی به سوی مکرون رفتند.

عاقبت فردی رئیس جمهور شد که پیشوانه حزبی ندارد او را بانک ها و رسانه ها خواهند گرداند منتها فرانسه جامعه مدنی زنده و هم احزاب و هم سندیکاهای قوی دارد باید دید که این دو رقیب با هم چگونه تعامل می کنند.

آیا برآمدن مکرون اعلام دوره ای تازه ای از جابه جایی قدرت ها نیست که دولت -ملت را زیر فشار گرفته است؟.برخی بر این باور هستند که احزاب فرانسه در انتخابات در عمل جا مانند چرا که این تغییر را نگرفتند. یا به هشدار اربابان این گرایش توجه نکردند اما مکرون توجه کرد.

مکرون با انرژی و هم تازه نفس اما بی تجربه است از طرفی وی مانند تونی بلر حرکت به سمت راست کرده است بانک و سرمایه جهانی دموکراسی دولت ملی را نابود نکرده اند اما آن را بشدت ضیعف کرده اند. مکرون کار ساده ای نخواهد داشت اما فرانسه بعد از جنگ دوم جهانی ریاست جمهموری خواهد داشت که حزبی نیست این حزبی نبودن چندان مناسب هم نخواهد بود چرا که دموکراسی پایه های دارد که نهاد مدنی و حزب از پایه های اصلی ان هستند. رسانه های قوی وابسته به بانک ها و هم شرکت های اقتصادی بزرگ که درهم ادغام می شوند می توانند دولت ملی را تحت شعاع نفوذ خود قراربدهند و این نفوذ می تواند در مقابل خود پوپولیسم را دامن بزند که ماری لوپن موج این پوپولیسم است که فعلا مهار شده اما تمام نشده راست افراطی فرانسه تا مدتها در این کشور جولان خواهد داد چرا که بانک ها و هم رسانه ها دموکراسی را اکشن و هیجانی اما کم محتوا کرده اند . دموکراسی اکشنی خطرناک است در دامن خود پوپولیسم را می زاید این جریان خودش هم پوپولیستی عمل می کنند حامیان جوان مکرون شاد از پیروزی وی دید تعریف شده ای از دموکراسی ندارند جنبش های مدنی و غیر منسجمی را شکل می دهند که هدایت نهائی آن را نه حزب و نهاد مدنی ریشه دار بلکه دیگران که منافع و مدیریت پنهان آن را دارند در دست خواهند گرفت.که موضوع بحث ما در این جا نیست.چرا که این تحرک مدنی در عمل استمرار ندارد زود به دلیل هدف موقت خود از میان می رود .

در اروپا راست افراطی رژه می رود رسانه ها و بانک ها و شرکت های بزرگ این لولوی راست افراطی هم بزرگ کرده اند و هم رقیب می سازنند این که این لولو ناگهان شیشه را بشکند و بزرگتر شود چندان عجیب نیست باید دید اروپای فاشیست تجربه کرده می تواند این دوره را مدیریت کند.

در انتخابات اخیر فرانسه چپ رادیکال هم در این دوره رای قابل توجه آورد اما این چپ هم حزبی نیست جنبشی مدنی و تحرکی است تا حزبی و اسلوب دارهمچنین وابسته به فردی با استعداد و جوانانی با هیجان است که با راست افراطی مقابله می کند.

اما ادامه داستان فرانسه با اتحادیه اروپا هم مهم است.اتحادیه اروپا به رهبری فرانسه وآلمان می خواهد متحد بماند در جهان جدید لااقل مقام سوم را بعد از امریکا و چین داشته باشد .

هر کشور اروپای بدون اتحادیه اروپا قدرت قابل بحثی در جهان امروز نیست . برای فرانسه ای که در قرن ۱۸ قدرت اول بوده چندمین قدرت جهانی شدن جذاب نیست.

اتحادیه اروپا جاه طلبی سیاسی و فرهنگی فرانسوی را ارضا می کند اما این اتحادیه در داخل فرانسه مخالفان راست و چپ زیادی پیدا کرده است.
اما باید دید همین اتحادیه تا چه میزان می تواند بر دموکراسی اثر مثبت و منفی بگذارد.

مشکلات جدید دنیا مدرن هجوم سرمایه سیال است که دموکراسی ملی دولت ملی را به بازی می گیرد مدل های دموکراسی در این شکل فعلی در رابطه با دولت ملی شکل گرفته است. سرمایه قدرتمند با توان فن آوری مدرن رسانه و بانکها را به جان دولت ملی می اندازد.

مکرون با زمینه سازی مناسب توانست چهارغول شرکت فنی مخابراتی و تلفنی و تکنولوژی فرانسه در۲ شرکت ادغام کند این عمل باعث شد وی مقبول همان شرکت ها شود و راه ریاست جمهوری وی با کمک این شرکت ها که اتحادیه اروپا را مراقب و هم حامی هستند و در عین حال حاضرند که فرانسه سیادت سیاسی براروپا را با توجه به اعمال نظر این شرکت ها داشته باشد هموار شود.روش او به جلو رفتن است این جلو رفتن به کدام سو است چه نسبتی میان دموکراسی و سرمایه و کار در این جلو رفتن بر قرار می شود؟

راست افراطی فرانسه و جریان چپ فرانسه به این نقش شرکت ها و هم سیادت پیچیده شرکت ها براتحادیه اروپا نقد داشتند راه این عمل خروج از اتحادیه اروپا می دانستند اما این خروج چقدر عملی است خود موضوع پیچیده ای است.

داستان نقش شرکت ها و هم رسانه ها که توان فن آوری را با خود دارند روندی به جوامع غربی وارد کرده است که هم ترامپ می پرورد و هم مکرون که هر دو نشان از عدم تعادل در این جوامع است.

با دولت رفاه و هم دموکراسی غربی این دو یعنی۱- سرمایه ۲- رسانه همراه با فنآوری رسانه ای بازی پیچیده می کند این بازی پیچیده دولت را در برابر برخی از اقشار مردم قرار می دهد و دولت رفاه ناتوان در ارائه خدماتی می شود که اروپا به آن عادت دارد .این ناتوانی راست افراطی و چپ افراطی را تقویت می کند جامعه چند پارچه می شود . جامعه چند پاره هم دچار بحران میشود . برخی معتقد هستند که اروپا می تواند براین بحران غلبه کند چون جامعه مدنی و هم رسانه آزاد دارد که می تواند شفاف سازی کند و مردم را در برابر زیاده خواهی سرمایه و رسانه و راست افراطی متحد کند اما مردمی که با هم متحد نباشند آن زمان چه می شود؟

در جهانی که در آمد فن آوری مانند گوگل و ماکروسافت و دیگر فن آوری ها از در آمد های انرژی و بانک داری جلو می زند و صنعت را هم کنترل می کند در نتیجه انرژی را هم در ید خود می گیرد نظم جدیدی را به وجود می آورند که به جا به جائی عواملی منجر می شود که دولت ها و جامعه مدنی را هم در وضع جدید قرار می دهد این وضع ناشناخته است مکرون از این ناشناخته برآمده است.

مکرو ن با استعداد درتفرج گاه موزه لوور مراسم پیروزی ریاست جمهوری خود را جشن گرفت. وی لوور را نمادی از دوره خودش خواند یعنی همه اروپا یا جهان فرانسوی شده در لوور هستند اما در واقع آیا چنین خواهدبود . آیا منطق سرمایه سیال لوور را هم مطابق خواسته اش اکشنی و توریستی می کند که فقط شکلی ظاهری از قدرت فرانسه باقی می ماند یا نه سیادت فرانسه را مکرون حفظ می کند.سیادت فرانسه با دولت مقتدر حفظ می شود.

دولت ملی که برآمده از انقلاب فرانسه است در دست نفر ۸مین فرد در جمهوری ۵ قرار گرفته است .

این فرد وارث دو ایده است فرانسه قوی و اتحادیه اروپای قوی این دو با هم گاه به تناقض می رسند این تناقض باعث رشد افراطی گر می شود فرمول مکرون برای رفع این تناقض چقدر کارگشا است؟آیا ناچار می شود یکی را به نفع دیگری کار بگذارد . این کنار گذاری را افراطی راه حل می دانند اما این راه حل افراطی ها می تواند فاجعه بیافریند به نظر می رسد مردم فرانسه به ادامه بحران رای دادند تا جریان افراطی با پاک کردن صورت مسئله فاجعه خلق نکند به عبارتی ایشان آگاهانه اما به ناچار فقط زمان فاجعه را عقب انداختند تا شاید راه حلی پیدا شود . اما باز سوا ل این است که اولاند بهتر نمی تواست راه حال را پیدا کند تا رئیس جوانی که هنوز تجربه لازم را ندارد با حامیان جوانی که می توانند زود خسته شوند باید در انتظار ماند و دید.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy