مقدمه
روزی نیست که جنگ طلبان آمریکا، لابیهای اسرائیل و عربستان سعودی، و متحدان ایرانی آنها، از رضا پهلوی گرفته، تا فرقه خائن مجاهدین، و طرفداران تحریمهای کمر شکن اقتصادی، تهدید نظامی و سرنگونی جمهوری اسلامی از طریق هجوم نظامی درباره ایران و مردم آن دروغ جدیدی نگویند، اغراق جدیدی نکنند، و به تحریک افکار عمومی در غرب نپردازند. تروریستهای سنّی مورد حمایت عربستان از داخل خاک پاکستان به ایران حمله کرده و مرزبانان ایران، که همه و یا اکثریت بسیار بزرگ آنها سربازان و افسران وظیفه هستند، را به شهادت میرسانند. هیچگونه اعتراضی در غرب به این جنایت تروریستی ناب نمیشود. ولی، بعد از آنکه دولت ایران به دولت پاکستان هشدار میدهد که اگر نیروهای امنیتی آن کشور قادر نیستند که این عملیات تروریستی را متوقف کنند، نیروهای نظامی مرزی ایران تروریست هارا در خاک پاکستان دنبال خواهند کرد، عنوان درشت صفحه اول تمامی وبسایتهای جنگ طلب غرب "ایران پاکستان را تهدید کرد" میشود. این در حالی است که عین همین تهدید را آقای دانالد ترامپ در اولین مکالمه تلفنی خود با آقای انریک پنیا نیتو، رئیس جمهور مکزیک داشت. آقای ترامپ به رئیس جمهور مکزیک گفت که اگر ارتش آن کشور قادر نیست با کارتلهای مواد مخدر مبارزه کرده و از صدور آن مواد به آمریکا جلوگیری کند، ایشان ارتش آمریکا را به جنوب [مکزیک] خواهد فرستاد تا اینکار را انجام دهد. این تهدید آقای ترامپ نه تنها محکوم نشد، بلکه با استقبال بیشتر مردم آمریکا روبرو شد، که آنرا نشان قدرت رئیس جهور خود تعبیر کردند.
روزی نیست که "دولت پنهان" مملکت و سخنگویان آن، یعنی سرداران سپاه و بسیج، شعار جدیدی بر ضدّ اسرائیل، عربستان، و آمریکا نداشته باشند. این شعارها به دلایل چندی توخالی هستند. اول، اصولا مهمترین هدف "دولت پنهان" بقا و حفظ منافع اقتصادی و سیاسی خود میباشد، و بنا بر این "دولت پنهان" به هیچ کار احمقانهای نظیر آغاز جنگ با اسرائیل و یا غرب دست نخواهد زد، چرا که به روشنی میداند که این دو کشور قادر خواهند بود مملکت را چندین بار کاملا ویران کنند که به نابودی خود "دولت پنهان" منجر خواهد شد. دوم، همانطور که آقای محمد جواد ظریف وزیر خارجه چندی پیش گفت، نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی در جایگاهی نیستند که بتوانند با نیروهای مسلح فوق مدرن آمریکا و اسرائیل جنگ داشته باشند. نیروی هوایی کشور متعلق به عهد عتیق است، و نیروی دریایی کشور در عرض چند ساعت توسط ناوگان پنجم آمریکا که در خلیج فارس است نابود خواهد شد. سوم، ایران دارای نیروهای مسلح کافی برای دفاع از کشور میباشد، که اینرا وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، بارها تأکید کرده است. ولی همانطور که پنتاگون در گزارش سالانه خود به کنگره آمریکا بارها گفته است، "دکترین نظامی ایران کاملا دفاعی بوده و برای دفاع از مرزهای کشور طراحی شده اند." جمهوری اسلامی در جایگاهی نیست که بتواند به کشور دیگری حمله کرده و آنرا اشغال کند. البته، این موضوع با دفاع در برابر حمله نظامی به ایران که توسط عربستان، اسرائیل، و یا آمریکا آغاز شده باشد کاملا متفاوت است. دفاع مشروع را جامعه جهانی و منشور سازمان ملل به رسمیت شناخته است.
ولی تهدیدها و شعار های "دولت پنهان،" علیرغم توخالی بودن، میتوانند به ویرانی کشور منتهی شوند. موضوع این مقالهٔ بحث درباره این موضوع میباشد.
بهره برداری اسرائیل، عربستان و نئوکان ها از شعار های توخالی
بعد از روی کار آمدن محمود احمدینژاد در ۱۳۸۴ و با توجه به مواضع افراطی او بر ضدّ اسرائیل و انکار واقعه تاریخی هولوکاست ، جناح راست افراطی اسرائیل و متحدان امریکایی آن ادعا میکردند که بنیاد گرایان شیعه ایران مشغول آماده کردن زمینه برای ظهور "مهدی،" امام زمان میباشند. اگرچه بسیاری از روحانیون شیعه، چه در ایران و چه در عراق، از جمله آیتالله روحاله خمینی و آیتالله علی خامنهای این ادعا را که با برپأیی جنگ باید زمینه ظهور امام زمان را فراهم نمود را ردّ کردند، راست افراطی اسرائیل و آمریکا همچنان به بهره برداری خود از این ادعا ادامه داد. این ادعاها البته برای تحریک جهان بر ضدّ برنامه هستهای ایران بود که در آن زمان در مراحل بسیار اولیه بود. کار به جایی رسید که پروفسور برنارد لوئیس، خاور شناس امریکایی، متخصص خاورمیانه، و ارائه دهنده طرح تجزیه ایران پیش بینی نمود که ایران در روز ۲۲ اوتت ۲۰۰۶ با سلاح هستهای به اسرائیل حمله خواهد کرد. نورمن پادهورتز، "پدرخوانده" لابی اسرائیل، در سال ۲۰۰۷ ادعا کرد که ایران به اسرائیلل حمله خواهد کرد، و "دعا" کرد که آمریکا قبل از این حمله ایران را ویران کند. این ادعا در مجله خود پادهورتز، یعنی "کامنتری"، مهمترین مجلهه حامی اسرائیل و یکی از مهمترین ارگانهای نئوکانها در آمریکا منتشر شد و ظاهراً آنقدر خجالت آور بود که خود "کامنتری" از نگارنده و برخی دیگر دعوت نمود تا به این ادعا پاسخ دهند، که نگارنده نیز پاسخ انگلیسی خودرا هم در "کامنتری" و هم در یک وبسایت دیگر آمریکا منتشر نمود.
اوج این بهره برداریها در سالهای ۲۰۰۹-۲۰۰۷ بود. در آن زمان بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ادعا میکرد که دوران کنونی مانند ۱۹۳۸، درست قبل از آغاز جنگ دوم جهانی است، و "آلمان نازی" دوران ما ایران است. این ادعا را تمامی طرفداران اسرائیل در تمامی جهان تکرار میکردند. این ادعای دروغین و مضحک فقط برای تحریک جهان و بخصوص راست افراطی جنگ طلب آمریکا بر ضدّ ایران بود، با این امید که آمریکا همانند عراق به ایران نیز حمله کند. در آن زمان نگارنده در یک مقالهٔ مفصل انگلیسی به اینگونه ادعاها پاسخ داد که از قضا بسیارر مورد توجه قرار گرفت. پاسخ نگارنده بر این اساس بود که هم اسرائیل و هم غرب بخوبی آگاه هستند که جمهوری اسلامی در جایگاهی نیست کهه بتواند آغاز کننده جنگ با اسرائیل و یا آمریکا باشد، چرا که به خوبی آگاه است که درصورت چنین خودکشی حماقت آمیزی آندو کشور با سلاحح هستهای خود ایران را چندین بار ویران خواهند نمود. بنا بر این موضوعی که جناح راست افراطی اسرائیل نگران آن میباشد خطر حمله جمهوریی اسلامی به اسرائیل نیست، بلکه ترس از متعادل شدن نیروها در خاورمیانه میباشد که در آن صورت اسرائیل آزادی عمل خودرا از دست خواهد داد. در تحت چنین شرایطی نخبگان علمی و تکنولوژیکی اسرائیل به کشورهای دیگر مهاجرت خواهند کرد، چرا که حاضر نیستند در شرایط بی ثبات در اسرائیل زندگی کنند. اگر این اتفاق روی دهد، اسرائیل سقوط خواهد کرد.
با توافق هستهای بین ایران و کشورهای ۱+۵ در جولای ۲۰۱۵، اسرائیل و نئوکانهای آمریکا به این ادعاها پایان دادند. ولی رژیم تروریست و کودک کش عربستان سعودی، مهمترین دشمن ایران در منطقه که میزان خصومت آن با ایران -- نه جمهوری اسلامی -- حتی از اسرائیل نیز شدید تر است، این ادعا هارا دوباره مطرح نمود. محمد ابن سلمان، نائب ولیعهد عربستان و وزیر دفاع آن کشور اخیرا در مصاحبهای ادعا نمود کهه "پیروان شیعه جعفری ۱۲ امامی" در ایران قصد تسلط بر کّل خاورمیانه، از جمله عربستان را دارند، و تهدید نمود که عربستان منتظر نخواهد ماندد تا این اتفاق روی دهد، بلکه "جنگ را به داخل ایران خواهد کشاند." این "شاهزاده" و خاندان سلطنتی عربستان که دست آنها به خون مردم سوریه، مصر، لیبی، عراق، بحرین، افغانستان، و یمن آلوده است، در سخنان خود به متضاد گویی عجیبی نیز پرداخت. او از یکطرف برای ایران خط و نشان کشید که عربستان با نیروی نظامی خود قادر خواهد بود جنگ را به داخل ایران بکشاند و ایران را شکست دهد -- که در آنصورت عربستان به آرزوی خود یعنی تجزیه ایران، که برای آن نقشهای نیز منتشر نموده است که در آن ایران به ۶ کشور تقسیم شده است، خواهد رسید -- و از طرف دیگر ادعا دارد که اگر عربستان جنگ را به داخل ایران نکشاند، جمهوری اسلامی بر تمامی منطقه خاورمیانه تسلط خواهد یافت. حال چگونه ممکن است که ایران که شکست آن در داخل خاک خود از عربستان، که با ایران حتی مرز مشترک ندارد، حتمی است، ولی قادر است بر خاورمیانه تسلط یابد، بماند.
واقعیت این است که شعارهای توخالی "دولت پنهان" و ابراهیم رئیسی، آیتالله قتل عام، به تقویت این موضع عربستان کمک میکند.
پاسخ تهدید دیپلماسی است
به گمان نگارنده، بجز فرقه خائن مجاهدین که با عربستان متحد است، رضا پهلوی که اعلام کرده است از عربستان کمک قبول خواهد نمود، تجزیه طلبان رنگارنگ که نوکر عربستان و اسرائیل هستند، و حاجی "سکولار دموکرات"ها که برای مراسم حج به عربستان میروند چون بوی دلارهای عربستان به مشام آنها خوش آمده، احدی بین هموطنان مخالف پاسخ قاطع به تهدیدهای رژیم جنایتکار عربستان، و یا هر دولت دیگری نیست. منتهی، این پاسخ باید دیپلماسی فعال، سازنده، و پویا باشد، نه نمایش های توخالی به صورت آزمایشهای موشکی و نوشتن "مرگ بر اسرائیل" و "مرگ بر آمریکا" بر روی موشک ها. از زمان توافق هستهای با کشورهای ۱+۵ "دولت پنهان" و سرداران آن با آزمایشهای موشکی تحریک آمیز سعی در متشنج کردن فضای سیاسی روابط بین دولت آقای حسن روحانی و غرب هستند. به گمان نگارنده هیچ کس مخالف افزایش توان دفاع نظامی از کشور نیست، ولی آزمایشهای موشکی نیز زمان خودرا دارند، و نوشتن شعارهای تو خالی بر روی موشک نیز فقط به منافع و مصالح ملی ایران صدمه زده، و بهانه لازم را به جنگ طلبان غربی و اسراییلی خواهد داد.
نگارنده اسرائیل را یک دولت متجاوز میداند که نه تنها به مردم فلسطین ظلم تاریخی نموده است، بلکه در پشت و جلوی پرده به تحریک غرب برای حمله به خاورمیانه دست زده، طرفداران آن در آمریکا نقش بسیار مهمی در حمله به عراق داشتند، در جنگ سوریه نیز به جبهه نصره، شاخه القاعده در سوریه کمک میکند، و با عربستان نیز اتحاد استراتژیک غیر رسمی بر ضدّ ایران دارد. ولی مخالفت اصولی با سیاستهای ظالمانه اسرائیل در سازمانهای بینالمللی مشروع یک موضوع است، تحریک کورکورانه آن کشور، مخالفت ایدئولوژیک با حیات اسرائیل، و کمک به گروههای تندرو فلسطینی، که به جز ضرر برای کشور هیچ نتیجه دیگری نداشته اند، موضوعی دیگر. در عین حال، یک نظام سیاسی زمانی میتواند به سیاست ظالمانه اسرائیل بر ضدّ مردم فلسطین و پایمال کردن حقوق انسانی و ملی آنها اعتراض کند، که خود نظامی دمکراتیک باشد، و حقوق انسانی و شهروندی مردم کشور خودرا پایمال نکند. ولی "دولت پنهان" و کاندیدای آن در انتخابات، ابراهیم رئیسی، آیتالله قتل عام، ۳۸ سال است که مشغول اعدام، شکنجه، زندانی کردن هموطنان، و پایمال کردن سیستماتیک حقوق آنان بوده اند، و بنا بر این هیچگونه صلاحیت و مشروعیتی برای اعتراض به دیگران ندارند.
رژیم کودک کش و متجاوز عربستان نیز بزرگترین حامی تروریسم در جهان است. در مقایسه با عربستان، عملیات تروریستی تندروهای ایران "به گرد پای" رژیم عربستان نیز نمیرسد. ولی این رژیم که مجهز به یک لابی بسیار نیرومند در پایتختهای غربی است، و از نفت و توان اقتصادی خود بعنوان اهرمی برای فشار بر روی مخالفان خود استفاده میکند، در داخل خود عربستان دچار مشکلات بسیار بزرگی است. در عین حال، سیاست این کشور در سوریه، عراق، و لبنان شکست خورده، و حتی رژیم کودتأیی مصر نیز، که خود از تروریسم کور گروههای سنّی در صحرای سینا رنج میبرد، از دولت رسمی سوریه حمایت میکند. اشغال نظامی بحرین و جنایات جنگی عربستان در یمن که پس از دو سال کوچکترین دستاوردی برای آن نداشته است، به مسأئل و مشکلات آن کشور سخت افزوده است. در تحت چنین شرایطی، خوداری، صبوری، دیپلماسی فعال، و دعوت به مذاکره، که آقای ظریف بارها آنرا اعلام نموده -- با وجود اینکه واضح است که مورد پذیرش عربستان قرار نمیگیرد -- بهترین سلاح در برابر این رژیم تروریست و کودک کش است.
تهدیدها و شعارهای توخالی ایدئولوژیک و ویران کننده
به جای یک دیپلماسی فعال، "دولت پنهان،" ابراهیم رئیسی - آیتالله قتل عام - و امپراتوری رسانهای سپاه همچنان به تحریک جهان بر ضدّ ایران میپردازند. سرلشگر محمد حسین افشردی، معروف به محمد باقری، رئیس ستاد کّل نیروهای مسلّح که گفته میشد یک نظامی حرفهای و یک انسان نسبتا متفکر است، نابخردانه اعلام میکند،
ما تنها بخشی از توان و اقتدار دفاعی سرشار خود را به رخ دشمن میکشیم. خوب نیست یک کاندیدا و مقام مسئولی نمایش اقتدار ملت در قدرت موشکی را که به برکت خون شهیدان حاصل و موجب بازدارندگی برابر تهدیدات دشمنان است را به مسئله کوچکی مانند برجام ربط دهد.
چند آزمایش موشکی لازم است تا توان نظامی کشور را به "رخ دشمن" کشاند؟ آیا رئیس ستاد کّل نیروهای مسلح آنقدر ساده لوح است که نمیداند غرب بطور بسیار دقیق از شرایط نظامی و دفاعی ایران آگاه است؟ پنتاگون هر سال در ماه ژوئن گزارش خود را درباره ارزیابی نیروهای مسلح ایران به کنگره میفرستد. در عین حال، پنتاگون هر سال چندین شبیه سازی کامپیوتری برای یک جنگ احتمالی با ایران دارد. تحت چنین شرایطی این ادعا که باید توان نظامی خودرا به رخ دشمن کشید در خوش بینانهترین صورت ساده لوحی و در بدبینانهترین صورت دروغ محض است، و فقط برای تحریک غرب و ضربه زدن به دولت حسن روحانی و دیپلماسی خوب آن انجام میشود.
سرتیپ غلامحسین غیب پرور، رئیسی سازمان بسیج حتی پارا از سرلشگر باقری فراتر گذارده و میگوید،
رژیم صهیونستی به تاسی از آل یهود روز به روز به دشمنیهای خویش ادامه داده، چگونه است که برخی بعد از دیدن دشمنی رژیم اشغالگر می گویند روی موشک مرگ بر اسرائیل نوشتند، ما روی فشنگها هم می نویسیم، در حقیقت محو اسرائیل آرمان ما است و یک راهبردی است که خدشهای به آن وارد نیست.
گذشته از لحن یهود-ستیز آن که باید بطور کامل محکوم شود، باید پرسید به چه دلیل محو اسرائیل "آرمان ما است"؟ مقصود از "ما" کیست؟ به چه دلیل ما باید از خود فلسطینیان فلسطینی تر باشیم؟ از ۱۹۹۳ که دولت اسرائیل قرارداد صلح اسلو را با فلسطینیان امضا نمود، این "آرمان" برای ایران به جز ضرر و زیان "سود" دیگری نداشته است. تا آن زمان جمهوری اسلامی و اسرائیل بطور مخفیانه با یکدیگر روابطی داشتند. ولی بعد از قرارداد اسلو آقای ایتزاک رابین نخست وزیر وقت اسرائیل تصمیم گرفت که برای متحد نگهداشتن مردم اسرائیل آن کشور به یک دشمن جدید "شماره یک" احتیاج دارد، و نگاه ایدئولوژیک و نابخردانه رهبران جمهوری اسلامی این فرصت را به رابین داد تا ایران را تبدیل به آن دشمن کند. از آن زمان تا بحال جناحهای افراطی اسرائیل، ایران، و آمریکا یکدیگر را تغذیه نموده، و یک اتحاد نانوشته ولی با اهداف و انگیزههای کاملا متفاوت دارند.
این شعارها توخالی است، چرا که همانطور که ذکر شد، جمهوری اسلامی و "دولت پنهان" آن توان اجرای هیچ تهدیدی را ندارند. تنها خطر "دولت پنهان" برای مردم ایران است. جناحهای افراطی اسرائیل، عربستان، و آمریکا با استفاده از شعارهای توخالی "دولت پنهان" و کاندیدای آن، آیتالله قتل عام -- شعارهاییکه که مورد حمایت کاندیدای دیگر بنیاد گرایان یعنی محمد باقر قالیباف، سردار گازانبری نیز میباشد -- به تحریک افکار عمومی در غرب بر ضدّ ایران میپردازند. با وجود رئیس جمهور راست افراطی آمریکا، آقای دانالد ترامپ که هیچگونه تجربهای در سیاست خارجی ندارد؛ تیم امنیت ملی او که مملو از ایران-ستیزان قدیمی آمریکا است، و داماد ایشان آقای جرد کوشنر که یک حامی متعصب اسرائیل است که با رژیم های عربی نیز رابطه و دوستی دارد، خطر متقاعد شدن آقای ترامپ برای حمله به ایران به هیچ عنوان کم نیست.
از پیروزی آیتالله قتل عام و سردار گازانبری باید جلوگیری شود. انتخاب هریک از ایندو خطر بسیار بزرگی برای امنیت و ثبات ملی و دور بودن سایه جنگ از ایران است. به یک همت ملی نیاز است تا آقای روحانی را مردم باردیگر انتخاب کنند. در غیاب یک انتخابات دمکراتیک و کاندیداهای بهتر، بخصوص سیاستمدار مورد علاقه و احترام نگارنده مهندس میر حسین موسوی، آقای روحانی بهترین انتخاب است. بر خلاف ادعای تحریمیان، که همصدا با "دولت پنهان،" بنیادگرایان، و آقای خامنهای ادعا دارند که رأی دادن به منزله مشروعیت دادن به نظام جمهوری اسلامی است، رأی دادن در این برهه از زمان و انتخاب آقای روحانی فقط کمک به عدم بازگشت به دوران وحشتناک احمدینژاد و دور نگهداشتن ایران از جنگ میباشد. مشروعیت یک نظام فقط با دمکراتیک بودن و احترام واقعی و عملی آن برای کرامت انسانی و حقوق شهروندی حاصل میشود، نه با تعداد رأی دهندگان.
صفحه فیسبوک نگارنده