آقای دکتر عبداستار دوشوکی در یادداشتی در سایت " گویا نیوز" دلائل خودرا برای عدم شرکت در انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت ۱۳۹۶ با عنوان "چرا اهل سنت و اقوام نباید به روحانی رأی بدهند؟" مورد توضیح و توجیه قرار داده است. این راقم هر وقت در شبکه ای بیننده و شنونده گفتار و نظراتی از آقای دکتر دوشوکی بوده ام بر احترامم نسبت به وجاهت گفتار و شکوه رفتارایشان افزوده شد. اما وقتی گلایه های آقای دو شوکی از اقای روحانی را در این یادداشت اخیر مبنی بر خلف وعده های رییس دولت یازدهم نسبت به اقوام سنی خواندم شرمنده ، شگفت زده و اندوهگین شدم. به عنوان یک شهروند کشورم شرمنده شدم که چرا این جمع بزرگ از هموطنان هنوز در پشت دیوار اولین مطالبات شهروندی خود مانده اند؟ اما در این نابهنگام نیز شگفت زده شدم که آقای دو شوکی بی آنکه بخواهد هدیه گرانبهایی را در این روز های حساس به رقیب آقای روحانی داده و گویی که بر تمام دیوار های ستاد انتخاباتی آنها بنر هایی از حمایت زده است . اما اندوهگین از انکه حضور همواره پرمنطق آقای دکتر دوشوکی و به عنوان یک شخصیت مرجع در هموطنان بلوچ کشورم چرا این بار با غلظت بالایی از احساسات آمیخته شده است؟
آقای دوشوکی در ضمن گلایه های خود از آقای روحانی، پا را از مواضع گذشته خود فراتر و به تحسین نسبی احمدی نژاد در مقایسه با آقای روحانی و به دلیل گماردن دو فرماندار سنی در ان زمان پرداخته است. بنظرم نمی رسد که افق مطالبات هموطنان سنی کشورم برای تحقق فرصت های برابر تنها در حد دستیابی به چند کرسی فرمانداری باشد. من هم بکرات و قبلا از آقای دوشوکی در خصوص نقد از دولت های نهم و دهم شنیده ام . از طرفی باور دارم که امثال ایشان حقوق اقلیت ها را (البته من از بکار بردن لفظ اقلیت و به بهانه مذهب و نژاد بشدت اکراه دارم) تنها در چارچوب منافع ملی کشور تعریف و تایید می نمایند. در چنین شرایطی و با علم به لطمات بزرگی که کشورمان در سال های ۹۲-۸۴ متحمل شد آیا آقای دوشوکی انتصاب دو فرماندار را به بهای این تخریب ها راضی کننده تلقی می نمایند؟ گیرم در آن دولت ها تمامی فرمانداران و استاندران مناطق سنی نشین از اهل تسنن بودند. آیا این اقدامات مسکن وار به مفهوم مشارکت این فرماندران سنی د ر روند تخریب آن زمان بشمار نمی آمد؟ بدون تردید تامین و برابری حقوق مدنی گروهای نژادی و مذهبی در کشورمان در گرو تحقق فرصت های برابر برای تمامی آحاد جامعه است. مادامی که این فرصت های برابر بطور فراگیر رخ نداده است هرگونه مبارزات مدنی برای کسب برابری جنسیتی و یا زیر مجموعه های دینی و نژادی در حقیقت تسری نا برابری ها در درون اقوام و پیروان مذاهب بشمار می آید.
به نظر می آید که آقای دکتر دوشوکی نباید مطالبات مزمن و تاریخی جامعه سنی مذهب کشورمان را که مورد تایید اکثریت مردم کشور و از جمله این نگارنده است تا حد انتصاب چند فرماندار سنی کاهش دهند. در شرایط فرصت های برابر برای تمامی جامعه و بر مبنای شایسته سالاری چه بسا تمامی اعضای کابینه دولت بتوانند سنی باشند و یا که اصلا یک نفر هم نباشد. درخواست سهمیه بندی پست های مدیریتی برای گروه های مختلف قومی و دینی در حقیقت وهن مطالبات درست آنان در یک جامعه مدنی فراگیر است.
در خصوص نقدهای آقای دوشوکی من هم از ایشان و به نمایندگی از کنشگران فعال سیاسی همفکرشان اتفاقا گلایه ای را مطرح می نمایم. اگر غفلت و خلف وعده هایی در این خصوص بوده است قطعا در همین چند روز اخیر رخ نداده است. چرا امثال آقای دوشوکی در این چهار سال و بطور پی گیرانه برای تحقق آن ها پای نفشردند تا که زمان از دست نرود؟ طرح این گلایه ها و آنهم به شیوه قهر از صندوق های رای و در این شرایط خاص تنها تنبیه کردن رییس دولت یازدهم نیست. آقای دوشوکی بهتر از امثال من می دانند که کارکرد این قهرها اگر نتیجه انتخابات را تغییر دهد به تعمیق فاصله های کاذب مذهبی و قومیتی حال حاضر می افزاید. فاصله هایی که اگر اکنون با گلایه های مدنی سامان می یابد ای بسا در نتیجه متفاوت انتخابات، زمینه ساز تجزیه کشور شود. نتیجه ای که تردیدی ندارم شخصیت هایی مانند آقای دکتر دوشوکی هرگز آن را تایید نمی کنند. بنابراین امثال این نگارنده و در این مجال اندک و سرنوشت سازی که باقی است از مانند آقای دکتر دوشوکی مصرانه می خواهد با کاستن از غلظت احساسات این فرصت را باز فراهم کنند که در آینده ای آرام تر تمامی اقوام و گروه های اجتماعی کشورمان بتوانند در خیمه واحد منافع ملی به همزیستی مدنی ادامه دهند.
عبدالحسین طوطیایی