این 6 نفر درمناظره سوم بخش بزرگی از واقعیت قدرت سیاسی در ایران را در میان قدرتمداران نشان دادند.که به اختصار به آن می پردازیم.
-
هاشمی طبا که مردی است که به مرور زمان به ایده حفظ ایران برای مردم ایران رسیده است به مرز های م.م ها نزدیک شده است. او بورکرات آرام و با شخصیت غیر شعاری ظاهرشده است و حتی تلاش می کند در برابر بی انصافی رقیب روحانی از رقیب خود یعنی روحانی دفاع کتند وی مرد اول تخصصی در میان 6 نفر است که ایران برای ساخته شدن به امثال او نیاز دارند . اما مشکل قدرت در ایران داستان پیچیده ای است که با تخصص حل نمی شود در حالیکه ایده کارشناس ملی در ایران امروز بایسته است که پرورده شود
-
نفر دیگر این مناظره میرسیلم است نماینده راست تجاری و سرگردان ایران در حکومت که در گفتمان 40 سال پیش توقف کرده است این جریان به مانند راست ذلیل بعد از شکست در سال 1376 از خاتمی هم چنان چوب رفتار گذشته او را می خورد.موتلفه راست ذلیل است که سرمایه داری تجاری ایران را هم علیل کرده است.
میرسلیم از یک طرف باید مقابل سرمایه داری بنیاد ها و هم نظامیان بیستد و از طرف دیگر به خاطر تعلق های فکری با این دو کاندیدا افراطی راست هم سو است. سرگردانی میر سلیم سرگردانی سرمایه داری تجاری و ابتر ایران هم است. متحد طبیعی میرسلیم جهانگیری و روحانی هستند نه قالیباف اما میر سلیم برعکس عمل می کند اگر چه می داند که موضع سرگردان دارد در نتیجه میرسلیم رفوزه گی جریان موتلفه را به همه نشان داد.
-
قالیباف برای ریاست چه نمی تواند بکند که نکرده است؟ او ملغمه ای ازرفتار های رضا خان ار نوع شرعی آن است سطح مناظره را او به انحراف کشید و بشدت آن را نازل کرد بازی شروع کرد که به آن آشنا است یعنی فرهنگ لوپن بازی .وی به تمام معنا در برابر دوربین و چشم میلیون ها انسان که نشان می داد که دستان وی پر از خالی است.
قالیباف نماد از سردارانی است که همه آنچه فکر می کنند در دفاع مقدس به دست آورده اند را باید امروز بر سر مردم بزنند. قالیباف جای نقد ندارد بلکه جای تاسف دارد او می داند که اگر رئیس جمهور نشود شهردار تهران هم نخواهد بود بعد هم با ثروت فراوان دیگر چهره رسانه ای نیست در نتیجه انتحاری عمل می کند در جامعه مانند وی کم نیستند.
-
رئیس که ابراهیم زمان خوانندش، مرزی های اطاعت و رعایت از مشاورانش را رعایت می کند وی تمام پست هایی که بوده تا انتها بدون استعفا حضور داشته و سیستم را رعایت کرده است به این دلیل هم فرد مورد اعتماد است وی به جای احمدی نژاد آمده است تا منافع بیت و بنیاد ها و نظامیان را تامین کند. اگر چه در این دوره مانند دوره احمدی نژاد پول با آورده نفتی نیست و هم وعده دادن های مالی هم زیاد هم عملی نیست اما رئیسی مرد منبر یک طرفه است نه مرد مناظره، از طرفی وی وقاحت احمدی نژاد را در گفتگو با رقیب ندارد اگر چه خود را مقام اجلی می داند که شانی برای خود قائل است که با هر کس دهن به دهن نشود.
رئیسی در این مناظره سمبل قوه قضائیه غیر پاسخگو است نشان از فردی می دهد که سیستم را اطاعت می کند راست افراطی گزینه رئیسی را دیر به دست آورده است اما آنچه مشخص شد تیم رهبری برای حکومت کردن یسبار ناتوان تر از آنی است که فکر می شود.
-
جهانگیری نماد وزیر ایرانی است چرا باید پدر خوانندگی مقام اول که در تاریخ ایران شاه بوده و امروز روحانیت است بپذیرد اگرچنین مقامی را نپذیری باید مانند بازرگان و سحابی در فشار بمانی و بعد بمیری. جهانگیری مدیری اجرائی قوی است روحانی دبیری می کند نه مدیری ،فرق است میان دبیری و مدیری.
جهانگیری آنچه گفت در مورد سرمایه داری و تولید و بازسازی نظام بورکراسی کشور درست بود اما او همه چیز را نمی تواند بگوید اگر بگوید خودی محسوب نمی شود جهانگیری در مقایسه هر فردی در حکومت در مقابل تیم رهبری بگذارید.تیم مقابل ناتوان در برابر جهانگیری هستند جهانگیری تیم بورکرات هاشمی برای نظام است است بورکراسی خودی دارای معایب زیادی است اما در برابر تیم مدیریتی بیت رهبری بسیار کارآمد تر است سخن جهانگیری درست که می گوید امروز داستان خوب و بد نیست بلکه حدیث راه و بیراه است برای جامعه و حتی نظام.اما دقیق تر شاید این باشد که بگوییم که داستان راه سنگلاخ است در برابر پرتگاه رئیسی.
-
روحانی می رود تا بعد از هاشمی به مقام پدر خوانندگی برسد تلخی روز گار است که خامنه ای و هاشمی و خاتمی هر کدام پدر خوانده 3 جریان اصلی حکومت هستند این پدر خوانندگی راز های مخوف و هم تلخ و هم واقعی را به صورت جامعه ایران می زند که داستان دیگری است در این مقال نمی گنجد.
روحانی در این مناظره کمی سنگین کمی متوقع و مقداری هم خسته است. او دبیر است در کنار خود به مدیری نیاز دارد و هم به حامی.
اما بعد هاشمی وی می رود که پدر خوانندگی هاشمی را در کارگزاران پیدا کند که البته کار ساده ای نیست. با این وصف برنامه وی با دید رهبری نظام فرق دارد. برنامه کارگزارانی روحانی بسیار قابل انتقاد است اما راه سنگلاخی وی لااقل در مقابل راه پرتگاهی جناح مقابل می تواند مرددین را متمایل به وی کند که به او رای دهند.این رای به معنی رای انتقادی خواهد بود .
مرددین به جملات اخر روحانی در مناظره توجه کنند وی گفت تلاش می کند همه تحریم ها بر دارد. چنین عملی که به لغو تحریم ها منجر شود نیاز به تغییرات اساسی روسی در سیاست حکومت ایران دارد که تاکنون عملی نشده است. چنین تلاش اگراز سوی هر کس به نفع مردم صورت بگیرد قابل حمایت است و اگر هم سخن باشد باز می تواند از سوی جامعه مدنی پی گرفته شود.
این مناظره ها سند استناد مردم هم می شود در برابر حکومت رفتاری شجاعانه تر و مدنی تری اختیار کنند همین مردم با رای سنجیده دادن می توانند مسیر سنگلاخی را بر مسیر پرتگاهی ترجیح دهند این ترجیح حمایت انتقادی است.