رقابت انتخابات اخیر در ایران پدیدەای نو در تاریخ حاکمیت ایران اسلامی بود. هرچند مهم نیست چە کسی برندە این انتخابات خواهد بود اما با دلایل متعددی میتوان گفت نوع فضاسازی واقعا دموکراتیک بود. رقابتهای جاری تنها تبلیغ و مناظرە نبود بلکە تست جامعە ، تخلیە روانی جامعە و از جهت دیگر عبور از سطح توقعات جامعە بود. در اینجا بدون مقدمە مایلم از دو جهت تاریخی و رسانەای بە موضوع بپردازم تا بدانیم کە چگونە آخوندها بموقع از مردم پیشی میگیرند و دست مردم را خالی باز میگذارند.
بجهت تاریخی بە نوشتەای از دکتر مهدی خلجی در کتاب نظم نوین روحانیت اشارە کنم کە نوشتە" بهنگام ورود تلگرام بە ایران در دورە قاجار (مظفرالدین شاە ) آخوندها ابتدا آنرا حرام میدانستند و حتی دستور دادند سیم تلگرام صدمتر دورتر از کنار مساجد رد شود. اما بعدا کە از مزیت تلگرام آگاە شدند توانستند آنرا در خدمت خود قرار دهند و از طریق تلگرام قم و نجف و مراجع را کە مسئول فتوا بودند بهم گرە دهند. در جایی دیگر اشارە میکند کە حوزە علمیە قم اولین جا بود کە بە سیستم کامپیوتری مجهز شد و در واقع قم پایتخت کامپیوتری ایران شناختە میشود.اینگونە آخوندها بموقع از امکانات پیشرفتە استفادە میکنند. در انین انتخابات نیز با توجە بە انفجار ارتباطات و درک جامعە، سران حاکم دایرە وسیعتری برای گشودن مباحث و حرفهای مردم گشودند و خود پیشاهنگ شدند تا خود شکایات مردم را خنثی کنند.
مناظرەکندگان بقدری ماهرانە اما فریبکارانە سخن میگفتند کە بلحاظ روانشناسی درک آن برای بسیاری از مردم قابل فهم نبود. آقای رئیسی در ارتباط با زبان کوردی کە گفت زبان کوردی را خدا آزاد کرد و در قانون ما بودە بظاهر علیە روحانی سخن گفتند اما در واقع دو گل بە حساب رژیم و یک گل بە حساب روحانی وارد کردند و سە گل بە دروازە کوردها زدند و کمی هم از کوردها طلبکار شدند. بقول معروف آش نخوردە، دهن سوختە سهم کوردها بود. در مقابل خندە روحانی نە از جهت تائید نادانی رئیسی بلکە خندەای غرور آمیز و اینکە کوردها حقوقشان را دریافت کردند. یا قبلا سعید جلیلی گفتند کە دولت روحانی بجای اینکە در مشهد آوازخوانی را ممنوع کند ( اشارە بە کنسرتهایی کە اجازە برگزاری نیافتند ) مشکل بیکاری را حل نماید!! و بگونەای در پشت سر مردم قرار میگیرند کە گویی آیەاللە علم الهدی امام جمعە کە دستوردهندە ممنوعیت کنسرتهاست نقشی نداشتە است.
دستاوردهای تبلیغات انتخاباتی کنونی برای نظام را میتوان بطور اجمالی آنگونە بیان نمود:
ـ موضوع حصر کە پاشنە آشیل نظام بود خنثی گردید. انتظار این بود کە اصلاح طلبان از فضای موجود برای رفع حصر موسوی و کروبی استفادە کنند اما آنگونە نشد و از این جهت کە دغدغە آنان رفع فشارهای بین المللی و زمینەسازی برای بازگشت بە قدرت است بە حمایت از روحانی پرداختند و الویت آنان رفع حصر نبود.
ـ تنور انتخابات بە قدری گرم بود کە برای همیشە خاطرە دوران احمدی نژاد کە بر شانە نظام سنگینی مینمود بە فراموشی سپردە شد. گرم نگەداشتن فضای انتخاباتی فعلی با سخنان آتشین کاندیداها فرصت مناسبی برای نظام بود تا حافظە مردم از وقایع سال ٨٨ دور شود.
ـ حضور ابراهیم رئیسی فرصت سازی دیگری بود تا اصل نظام از کشتارهای دهە شصت و هفتاد تبرئە گردد و هم عقدەهای مردم بروز دادە شود، بە عبارت دیگر رئیسی ابزار تخلیە روانی جامعە بود. فردای بعداز انتخابات اگر کسی از بازماندگان کشتار دهە شصت با استناد بە سخنان آقای روحانی بە اقامە دعوا علیە یونسی بپردازد مطمئنا آقای روحانی آدرس قوە قضاییە را خواهد داد و اعلام میدارد کە پیگیری همچون مسائلئ در حیطە کار او نیست.
پردە برداشتن از بخشی از فساد حکومتی و بە گردن دولت قبلی ( دولت احمدی نژاد ) انداختن آنهم بنوعی غسل نظام بود. جالب اینکە تمام این افشاگری و فضاسازی بحساب دفاع از حقوق مردم واریز میشود.
باید گفت این انتخابات بسیار ماهرانە مهندسی گردید و نوعی فرهنگ سازی بنام آزادی اما بکام حکومت بود. مطمئنا هر آنچە گفتە شدە تحت لوای فضای انتخاباتی بودە و بعداز پایان انتخابات بە فراموشی سپردە خواهد شد. باید منتظر ماند تا خامنەای صوت پایان بازی را بکشد و انتخابات را نشانە مردم سالاری و آزادی بیان در ایران قلمداد کند و بە امریکا و کشورهای جهان نصیحت کند کە از مدل دموکراتیک ایران برای انتخابات پیروی کنند.