Friday, May 19, 2017

صفحه نخست » رئیسی فاسد تر ازقالیباف است آقای روحانی، مجتبی واحدی

Mojtaba-Vahedi_small.gifفرصت تبلیغات انتخابات ریاست جنهوری در ایران در حالی به پایان رسید که پر مخاطب ترین برنامه های تبلیغانی در سیمای جمهوری اسلامی ، خطر چندانی متوجه ابراهیم‌رئیسی نکرد . این‌مصونیت ، در مرحله اول، مدیون تدبیر حامیان رئیسی در باند مافیایی سپاه ِو پس از آن ناشی از بی تدبیری کمپین روحانی و یاران انتخاباتی او بود. قالیباف که به دلیل توجه اتهامات ستگین به او ، چاره ای جز اجرای مو به موی دستورات ندارد با استفاده از انواع روشها ، روحانی و جهانگیری را مورد حملات سنگین قرار داد. در عین حال، سخنان او تقویت کننده برخی مواضع ابراهیم‌رئیسی بود .‌ پس از انجام‌ماموریت، قالیباف با به جان‌خریدن رسوایی ، مرتکب کاری شد که پبشاپیش، اسحاق جهانگیری را به دلیل احتمال ارتکاب آن ، مذمت کرده بود. کناره گیری قالیباف درحالی اتفاق افتاد که نظر سنجی ها برنری او بر رئیسی -‌ دررمیان رای دهندگان‌ِ ناراضی از دولت - را تایید می کرد . پس می توان نتیجه گرفت حضور او در مناظرات و اتهام افکنی های بی سابفه علیه دولت ، مبتنی بر یک برنامه از پیش تعیین شده ، بوده است.‌ بر اساس این برنامه، قالیباف به جای رئیسی هدف حملات قرار می گرفت تا چهره کاندیدای اصلی جناح اقتدار گرا مصون‌بماند.

اما واقعا از میان دو کاندیدای اصلی جناح اقتدار گرا ، کدامیک‌فاسد تر است و در توسعه فساد در کشور نقش اساسی تر داشته است؟ یافتن پاسخ برای این‌پرسش، مستلزم بازگشت به بیست و سه سال قبل و بررسی سوابق ابراهیم رئیسی از آن روز تا به حال است. در اوایل دهه هفتاد و هم‌زمان ‌با تغییر قانون سازمان‌بازرسی کل کشور ، رئیسی به ریاست آن‌سازمان برگزیده شد.‌ قانون‌جدید، اختیارات گسترده به بازدسان آن‌سازمان می داد و گزارش های سازمان را در حد کیفر خواست صادره از سوی دادسراها ، اعتبار قضایی می بخشید. بخشی از دوره ریاست رئیسی بر بازرسی کل کشور ، با دولت دوم‌هاشمی رفسنجانی ، تقارن‌ زمانی داشت. رئیسی در سالهای اخیر با دوستانش در فاسد خواندن رفسنجانی و دولتش ، هم زبانی می کند اما در دوره ریاست بر سازمان بازرسی، حتی یک گزارش موثر در خصوص عملکرد دولت رفسنجانی ارائه نکرد. شهرداری تهران ، نیروی انتظامی و برخی "نهادهای ناراضی ساز دیگر" نیز هیچگاه از سازمان‌بازرسی کل کشور که سکان‌آن‌دهسال در دست رئیسی بود واهمه نداشتند. مقصد بعدی رئیسی، معاونت اول قوه قضائیه بود . او این‌مسئولیت را تقریبا در تمام دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد به عهده داشت ودر همین دوره صدها میلیارد دلار از اموال عمومی به یغما رفت بدون‌آنکه قوه قضائیه به صورت عام و ابراهیم رئیسی به صورت خاص، برای توقف - یا حتی کاهش شتاب فساد سازی در کشور- تقدام موثری انجام‌دهند. رئیسی سپس ، جایگاه دادستانی کل کشور را غصب کرد ودر همین دوره ، رسوایی هایی همچون حمله به سفارت عربستان به وقوع پیوست که دولت و ملت ایران ، هنوز مشغول پرداخت خسارت های آن‌هستند اما قوه قضائیه برخوردی با عاملان آن حرکت ضد ایرانی صورت نداد.

ابراهیم رئیسی بیش از سی سال عالی ترین مناصب قًضایی را عهده داشته است. اما نمی دانم او آیا حتی یکبار متن آن‌قانون را خوانده است؟ آیا از‌وظایف احصا شده برای قوه قضّائیه در اصل صد و پنجاه شش قانون اساسی ، مطلع است ؟ اصل مزبور چنین‌مقرر می دارد:

"قوه قضاییه قوه‏ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسیول تحقق بخشند به عدالت و عهده‏دار وظایف زیر است‏:
یک - رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه، که قانون معین می‌کند.
دو - احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع.
سه - نظارت بر حسن اجرای قوانین.
چهار کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام. ۵ - اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین." . آیا رئیسی حتی گوشه ای از وظایف مصرح در این‌اصل را انجام داده است ؟

رئیسی پس از بیست سال تصدی ریاست بازرسی کل کشور ، معاونت اول قوه و دادستانی کل کشور ، اکنون باید به مردم‌بگوید با کدام فساد بزرگ‌در دولت، نیروی انتظامی ، شهرداری و سایر نهادهای فسادزده حکومتی مبارزه کرده است؟ راستی آیا می توان از وجود فساد در کشور گله کرد اما بر مباشرت و همراهی قوه قًضائیه با فاسدان و مفسدان ، چشم‌بست؟ آیا کسی حمایت های رئیسی از احمدی نژاد را فراموش کرده است ؟ در دوره مسئولیت رئیسی در قوه قضائیه، کدام‌پرونده برای مقابله با فساد در بدنه دولت تشکیل شده و کدام‌مدیر ارشد ، به خاطر ارتکاب تخلف محاکمه و مجازات شده است ؟ اگر قالیباف مرتکب فساد در شهرداری شده ، مسئولیت مقامات عالی قضایی در برابر این فسادها ، کمتر از شخص قالیباف نیست. زیراعملکرد قوه قضائیه در این دوره ، به همه مدیران‌ ارشد ثابت کرد آنچه موجب مصونیت یا تعقیب می شود عملکرد آنها نیست بلکه نزدیکی و همدستی یا دوری و رقابت سیاسی با مقامات عالیرتبه . می تواتد به آنان مصونیت آهنین در حدی ببخشد که حتی هزاران میلیارد تومان اختلاس ایشان ، از,هرگونه تعقیب مصون‌بماند . در مقابل وابستگی به جناح‌ناهماهنگ ، موجب خواهد شد تا اتهامات اثبات نشده - هر چقدر کوچک‌- در بوق و کرنا شود.

یقین دارم‌برای تشریح آنچه در بالا آمد نیازی به ارائه مثال و مصداق نیست . درگیری های سیاسی سالهای اخیر ، تشت رسوایی قوه قضائیه را از بام‌انداخته و همدستی سران آن‌بافاسدترین مدیران تاریخ ایران را افشا نموده است. در چنین شرایطی ، بی هیچ تردیدی می توان گفت فساد شخصی رئیسی و مسئولیت او در ایجاد مصونیت آهنین‌برای مفسدان و فاسدان ، صدها برابر بیشتر از قالیباف است. اما متاسفانه ، اقدام‌فریب کارانه رهبر و همراهان اصولگرای او در استخدام‌قالیباف برای ایفای نقش " سپر بلا" موجب غفلت از فساد و فساد پروری رئیسی شد.

مقاله را با توصیه ای به روحانی ، به پایان می برم. آقای روحانی! شما در مشهد خطاب به باند رئیسی گفتید :" از روز شنبه ، دوباره به طرف شما دست دراز خواهم کرد ". راستی این حق را چه کسی به شما داده ؟ شما مجددا به ریاست جمهوری برگزیده شوید یا بنابر تصمیم راس نظام، مقدمات حذف شما آماده شده باشد شما حدود سه ماه فرصت دارید تا کار نیمه تمام‌خود در معرفی فاسدان و مفسدان را به پایان‌برسانید. این فرصت را از دست ندهید که اگر باز هم‌مماشات کنید آنگاه بر همگان‌ثابت خواهد شد شما نیز مباشر، شریک و حامی مفسدان‌ایران‌فروش هستید.‌اینک‌انتخاب باشماست.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy