- جمهوری اسلامی برای بقا به حادثهای بزرگتر از «ترقهبازی» نیاز دارد.
- بر اساس جدیدترین گزارش سازمان تجارت و توسعه ملل متحد «آنکتاد» از وضعیت سرمایهگذاری خارجی در کشورهای مختلف که در روز چهارشنبه 17 خرداد ماه سال جاری منتشر شده است نشان میدهد که به طور میانگین میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهایی مانند ترکیه و کره حدود 4 برابر ایران، عربستان 3 برابر و برزیل 20برابر ایران بوده است.
مهدی دهقان - ایران تحت سلطه خامنهای به کشور اتفاقات و بدترین منطقه برای سرمایهگذاری تبدیل شده است.
اخیراً هم حوادث تروریستی به کلکسیون اتفاقات ایران اضافه شد تا در کنار دیگر پیامدها از جمله تشدید تحریمها سبب شود تا سرمایهگذار قدرت پیشبینی و گرفتن سیگنال از آینده بازار ایران را از دست دهد و حتی سرمایهگذارهای ایرانی هم عطای سرمایهگذاری در این کشور را به لقایش ببخشند و کوچ و مهاجرت یا به عبارتی دیگر فرار را بر ماندن در این «جزیره ثبات» ترجیح دهند.
افزایش ورشکستگی بانکها، موسسات مالی و تولیدیها، سفرهای ترامپ به کشورهای مختلف با موضوع ایران، ترس بانکهای جهان برای برقراری ارتباط با ایران، تشدید تنش در حاشیه خلیج فارس بر سر قطر سبب شده تا خروج چمدانی و غیرچمدانی پولهای سرمایهگذاران و حتی آقازادهها از ایران شدت بگیرد. شدت تنشها به قدری افزایش یافته که آلمان در مورد خطر جنگی تازه در منطقه خلیج فارس هشدار داده است. همچنین جک سالیوان مشاور پیشین هیلاری کلینتون، بر این باور است که خطر بروز جنگ در خلیج فارس و تقابل نظامی آمریکا با ایران جدیتر از خطر وقوع یک درگیری با کره شمالی است.
این در حالیست که مردم ایران برخلاف عملکرد تنشزای سران جمهوری اسلامی ایران در جامعه جهانی و بعد از ۸ سال دوران پرتنش اقتصادی و سیاسی ریاست جمهوری احمدی نژاد خواهان برقراری صلح و آرامش هستند. اما مقامات کشور برای پیشبرد اهداف خود و انحراف افکار عمومی بر روی حوادثی از قبیل انفجار پلاسکو و معدن زمستان یورت آزادشهر، انتخابات و حمله تروریستی، موجسواری میکنند.
در انتظار حوادث بزرگتر
اکنون بقای جمهوری اسلامی ایران در معرض تهدید جدی است و آشفتهترین شرایط را سپری میکند. بنابراین سران نظام برای فرار از این شرایط، به حوادثی بزرگتر از «ترقهبازی» نیاز دارند یا به عبارتی دیگر گزینه آخر جمهوری اسلامی برای بقای بیشتر، همانا جنگ است.
علائم سقوط در اقتصاد ایران
به اعتقاد کارشناسان اقتصادی و سیاسی، چنین رویکرد و اتفاقاتی برای جذب سرمایهگذار و اقتصاد یک کشور زهر مهلک است که تبعات آن میتواند از جمله منزوی شدن کشور، فرار، کوچ و مهاجرت سرمایهگذاران، افزایش نرخ بیکاری، رکود، ورشکستگی بانکها و واحدهای تولیدی باشد که تمامی این موارد در اقتصاد ایران هویدا شده است.
به طور کلی طی دهههای گذشته روند ورود سرمایه به داخل ایران شرایط مناسبی نداشته، به عنوان مثال سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران طی سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ یعنی در چهارسال نخست دولت احمدی نژاد روندی نزولی داشته که این وضعیت در سال ۲۰۱۳ تشدید شده است.
بر اساس جدیدترین گزارش سازمان تجارت و توسعه ملل متحد «آنکتاد» از وضعیت سرمایهگذاری خارجی در کشورهای مختلف که در روز چهارشنبه ۱۷ خرداد ماه سال جاری منتشر شده است نشان میدهد که به طور میانگین میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهایی مانند ترکیه و کره حدود ۴ برابر ایران، عربستان ۳ برابر و برزیل ۲۰برابر ایران بوده است.
در ادامه گزارشهای سازمان تجارت و توسعه ملل متحد «آنکتاد» آمده است، سرمایهگذاری خارجی ایران در سال ۲۰۱۶ حدود ۳٫۳ میلیارد دلار بوده که در مقایسه با سالهای اوج تحریم ایران کاهش پیدا کرده است.
طبق گزارش همین سازمان، وضعیت سرمایهگذاری ایران در کشورهای خارجی بسیار اسفبار است، البته چنین پیامدی طبیعی و قابل پیشبینی است زیرا ایران به دلیل ترس از بلوکه شدن داراییهای خود، امکان سرمایهگذاری در کشورهای سودآور صنعتی را ندارد.
به طور کلی احترام نگذاشتن به قوانین بینالمللی، دنبال کردن سیاست خارجی تنشزا و همچنین خرج کردن درآمدهای کشور برای اهداف سیاسی به جای آماده کردن زیرساختها برای حضور سرمایهگذار سبب شده تا ایران در منطقه خاورمیانه یکی از بدترینها برای سرمایهگذاری باشد.
وضعیت بیکاری نیز در ایران حال و روز خوشی ندارد، به عنوان مثال، ایجاد شغل در دولت احمدی نژاد با درآمد رویایی ۷۰۰ میلیارد دلاری، روندی منفی را طی کرد یعنی باوجود درآمد بیشتر اما روند ایجاد شغل در کشور منفی بوده است. به عنوان مثال بررسی اشتغال بین سالهای ۸۵ تا ۸۹ نشان میدهد که اشتغال در سال ابتدایی ۲۰٫۸۴ میلیون نفر بوده که در سال انتهایی به ۲۰٫۶۶ میلیون نفر کاهش یافته؛ بنابراین در این دوره نزدیک به ۱۸۵ هزار شغل از بین رفته است.
همین شرایط در دولت روحانی البته با درآمد نفتی کمتر ادامه پیدا کرده و نرخ بیکاری تا تابستان سال ۹۵ حدود ۱۲٫۷ درصد گزارش شده است که نشاندهنده افزایش جمعیت بیکاران کشور است.
بر اساس ادعای علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اسفندماه سال گذشته، سال ۹۳ حدود ۶۰۰ هزار شغل، سال ۹۴ بیش از ۷۰۰ هزار و تابستان ۹۵ نیز ۶۳۰ هزار شغل در کشور ایجاد شده است. ربیعی پایان سال گذشته در برنامه ای تلویزیونی وعده ایجاد اشتغال یک میلیون نفری در سال ۹۶ را داد و ایجاد ۷۰۰ هزار شغل را قطعی دانست.
همچنین به گزارش تسنیم، ربیعی در نشست خبری که ۱۸ اردیبهشت ماه سال جاری برگزار شد، اعلام کرد، دولت طبق قانون موظف است سالی ۹۷۰ هزار شغل ایجاد کند و تا پایان برنامه یعنی سال ۱۴۰۰ نرخ بیکاری را به حدود ۸ درصد برساند، این در حالیست که طبق پیشبینیهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، نرخ بیکاری ایران در سال ۱۴۰۰ در بهترین حالت ۱۶ درصد و در سناریوی بدبینانه حدود ۲۶ درصد خواهد بود.
اخیراً نیز ربیعی در جلسه غیرعلنی مجلس اعلام کرده اگر سالانه یک میلیون شغل ایجاد شود، نرخ بیکاری هیچ تغییری نخواهد کرد و تا این لحظه جمعیت بیکاران کشور ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است اما مرکز پژوهشهای مجلس رقم واقعی بیکاران را ۷ میلیون نفر میداند و از سوی دیگر کاهش مشکلات اقتصادی نیازمند رشد ۸ درصدی است که هر یک درصد رشد ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز دارد.
به اعتقاد محمود سریعالقلم، استاد دانشگاه «شهید بهشتی»، مشکل اصلی ایران این است که هدف اصلی مسئولان آن توسعه این کشور نیست.
به گزارش روزنامه تعادل، سریعالقلم در جمع مدیران برنامهریزی کشور گفت: «در ناهماهنگی بسیار هنرمند هستیم که نمونه بارز آن را در شیوه ارتباط بین رهبران و مقامات ایران با نخبگان جامعه میتوان مشاهده کرد، متاسفانه توسعه ایران کانونیترین هدف کشور ما نیست زیرا اهداف دیگری دنبال میشود اما باید گفت که با جهانی شدن مجبور به پیشرفت هستیم و باید رفتارها به گونهای باشد که کشورهای دیگر از پیشرفت ایران هراس نداشته باشند و از سوی دیگر نباید هر روز شاهد اتفاقات جدید برای ایران باشیم.»
طبق گفته سریعالقلم، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ۲تریلیون و ۶۰۰میلیارد دلار دارایی دارند و کیفیت زندگی در این منطقه تقریبا برای ۱۵۰سال آینده حفظ شده است. اما امروزه عملکرد و خروجی جمهوری اسلامی چنین دارایی و فرصتی را برای ایران به تهدید تبدیل کرده است.
جزیره ثبات یا جزیره متروکه و خالی از سرمایهگذار؟
اما محمد لاهوتی عضو هیات نمایندگان اتاق تهران، همچنان به این اعتقاد دارد که ایران «جزیره ثبات» است و حتی اتفاقات تروریستی اخیر تهران، تاثیری بر روند سرمایهگذاری خارجی ایران ندارد و ایران همچنان جزیره ثبات خواهند ماند، ضمن اینکه چنین اتفاقاتی در کشورهای مختلف جهان هم رخ میدهد.
در حقیقت، با چنین سیاستی که جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته، جزیره ثبات را به جزیره متروکه و خالی از سرمایهگذار تبدیل کرده است و درد امروزه ایران بزرگتر از این است که مشکلاتش با سرمایهگذاری خارجی حل شود.
بعد از چند دهه گذشت از پیروزی انقلاب اسلامی که مسئولان قصد صدور آن را هم دارند، اکنون خروجی این انقلاب و دغدغه همین افراد رسیدگی به وضعیت ۱۶ میلیون حاشیه نشین، ۷میلیون بیکار، افزایش یارانه ۱۱ میلیون شهروند تحت حمایت کمیته امداد و بهزیستی، رسیدگی به سوء تغذیه ۴ میلیون نفر و وجود ۷ میلیون کودک کار در کشور است.