محمد سهیمی - خبرنامه گویا
مقدمه
سپاه پاسداران در روز یکشنبه ۲۸ خرداد شهر دیر الزور در شرق سوریه را با موشکهای زمین به زمین مورد حمله قرار داد. در بیانیه سپاه گفته شده است که این حملات به تلافی حملات تروریستی داعش در تهران بوده است. البته با شکست تدریجی داعش در الرقعه، نیروهای داعش به سمت دیر الزور حرکت کرده اند، و ارتش سوریه تلاش کرده است که آنها را شکست دهد و پادگان نظامی خود در آنجا را حفظ کند، و در نتیجه میتوان این حمله موشکی را در حمایت از ارتش سوریه نیز تلقی نمود. در تحول مهم دیگری، یک جنگنده دولت سوریه توسط جنگندههای آمریکا بر فراز سوریه سرنگون شد، و دولت آمریکا اعلام نمود که دلیل آن این بود که آن جنگنده مواضع نیروهای هم پیمان آمریکا در سوریه را مورد حمله قرار داده بود. این اولین باری است که چنین اتفاقی در سوریه روی میدهد.
در عین حال، در روز یکشنبه ۲۸ خرداد آقای خامنهای در یک سخنرانی تند به پرزیدنت ترامپ و حمایت دولت او از "تغییر رژیم" به شدت حمله کرد، و اعلام نمود که از هارت و پورتهای آمریکاییها هراسی ندارد. البته ایشان در گذشته هم نابخردانه گفته بودند که باید در برابر "دشمن" تهاجمی عمل نمود، و در همین سخنرانی نیز گفت که "آنها [آمریکا یی ها] نمیتوانند به ما سیلی بزنند، ما به آنها سیلی خواهیم زد."
هدف مقاله کنونی بحث درباره یک پرسش مهم است: آیا حمله موشکی سپاه به داعش در سوریه به سود امنیت ملی ایران است، و یا در دراز مدت باعث درد سرهای جدید برای کشور خواهد شد؟
دوران پسا-داعش در عراق و سوریه
این تحولات به شدت نگران کننده هستند. از لحاظ احساسی همه ایرانیان میتوانند احساس خوبی داشته باشند که حمله داعش در تهران، دستکم بطور سمبلیک، پاسخ داده شد. ولی با شرایط بحرانی خاورمیانه، دولت ماورای راست آقای ترامپ، و این حقیقت که پرزیدنت ترامپ تصمیم گیری درباره جنگ در سوریه، عراق، و افغانستان را به مقدار زیادی به فرماندهان نظامی آمریکا واگذار نموده که مورد انتقاد کارشناسان آمریکا، اروپا، و مهمترین روزنامههای آمریکا مانند نیویورک تایمز و واشنگتن پست قرار گرفته است، اینگونه حملات عواقب بعدی نیز برای امنیت ملی ایران دارند.
از زمان ظهور داعش در عراق و سوریه در سال ۲۰۱۴ به صورت یک نیروی نیرومند، یک توافق نوشته نشده بین نیروها یی که در عراق و سوریه توسط ایران حمایت میشوند، و نیروهای آمریکا وجود داشته است که به یکدیگر حمله نکنند و بر ضدّ دشمن مشترک فعالیت کنند. شکست داعش در عراق و سوریه نزدیک است، ایران نقش بسیار مهمی در این شکست ایفا نموده است که جهان راجع بدان آگاه است، و اگر قرار است مردم کشور ما احساس خوبی نسبت به تلافی کردن حملات داعش در تهران داشته باشند، فرار داعش از آن دو کشور خود بهترین دلیل برای شادی است.
واقعیت این است که مانور برای دوران پسا-داعش در آن کشورها آغاز شده است. جمهوری اسلامی ، که به سوریه و لبنان بعنوان عمق استراتژیک خود مینگرد، مایل است که در دوران پسا-داعش راه ارتباطی زمینی ایران-عراق-سوریه-لبنان همچنان در کنترل تهران باشد. آمریکا، اسرائیل، و عربستان میخواهند این ارتباط شکسته شود، و یا دستکم ضعیف شود. اسرائیل مایل نیست که حزبالله لبنان و سپاه پس از پایان جنگ در سوریه باقی بمانند. به همین دلیل آمریکا در جنوب سوریه در نزدیکی مرزهای آن کشور با اردن، اسرائیل و لبنان یک پایگاه برای خود به وجود آورده است، و گزارشها حاکی از آن است که در هفتههای گذشته نیروهای کماندو اسرائیل حمله به جنوب لبنان را در بخشی از قبرس، که شبیه جنوب لبنان است، تمرین نموده اند. در هفتههای اخیر میلیشیاهای شیعه به آن ناحیه در جنوب سوریه نزدیک شده بودند که مورد حمله آمریکا قرار گرفتند، چون آمریکا اخطار داده بود که آن میلیشیاها نمیتوانند از حدود مشخصی به پایگاه آن نزدیکتر شوند.
با شکست داعش در عراق و سوریه احتمال بالا رفتن اصطکاک بین نیروهای مورد حمایت ایران، و نیروهای آمریکا و متحدان آن در سوریه به شدت بالا میرود. با از میان رفتن دشمن مشترک، موضوع اصلی در عراق و سوریه کنترل مناطق و حفظ نفوذ است. استراتژی دولت آقای ترامپ برای مقابله با جمهوری اسلامی از میان بردن، و یا دستکم ضعیف کردن نفوذ آن در عراق، سوریه و لبنان است. در عراق این کار ساده نخواهد بود، چون دولت شیعه عراق به میزان زیادی متکی به سپاه قدس و خود سپاه، و همچنین میلیشیاهای شیعه میباشد. پس رقابت اصلی، که از نظر عربستان سعودی نیز حیاتی است، در سوریه میباشد. عربستان و متحدان، بر طبق آنچه که آقای جو بایدن در اکتبر سال ۲۰۱۴ در دانشگاه هاروارد گفت، از تروریستهای در سوریه حمایت نمودند، با این امید که حکومت آقای بشار اسد سرنگون شود. حال که به نظر نمیرسد آن هدف دست یافتنی باشد، از نظر عربستان، اسرائیل و آمریکا میبایست ایران حضور مستقیم در سوریه نداشته باشد تا ارتباط آن با حزب الله لبنان نیز تضعیف گردد.
مستقل از اوضاع داخلی ایران و فشار شدید آقای خامنهای و "دولت پنهان" بر دولت آقای روحانی، به گمان نگارنده به سود امنیت ملی ایران نیست که این اصطکاک بالا رود، و دستکم ایران نباید در بالا بردن اصطکاک سهیم باشد، چون ممکن است کنترل اوضاع از دست دو طرف خارج شود، و تندروهای دو طرف، هم در سپاه و هم در نیروهای آمریکا شرایط را به سمتی ببرند که باعث خون ریزی بیشتر و جنگی گسترده تر شود.
در میان تیم امنیت ملی آقای ترامپ، بخصوص در میان نظامیان آن، نفرت عمیقی نسبت به ایران وجود دارد. با توجه به اینکه کنترل سیاست آمریکا در خاورمیانه عملا به دست نظامیان آمریکا افتاده است، مانورهای غیر ضروری، حمله موشکی به داعش از داخل ایران که هیچگونه ارزش نظامی ندارد، و شعارهای تند بر ضدّ آمریکا فقط باعث اصطکاک بیشتر در خاورمیانه خواهد شد. اگر داعش شکست بخورد، و اگر دولت آقای ترامپ بتواند بحران عمیق درباره کره شمالی را مدیریت کند، آنگاه نظامیان آمریکا ممکن است که به دنبال وارد کردن ضربه مستقیم بر ایران باشند، بخصوص که دو عضو ارشد دیگر شورای امنیت ملی آمریکا -- ازرا کوهن-وتنیک که جوان ۳۰ ساله ایست که مسول امور اطلاعاتی شورای امنیت ملی است، و درک هاروی که سرهنگ بازنشسته ایست که مشاور ارشد امور خاورمیانه میباشد -- مشغول فشار بر پنتاگون برای گسترش جنگ در جنوب سوریه میباشند.
کلام پایانی
اوضاع خاورمیانه بحرانی تر از آن است که به دنبال خوشحالیهای لحظه ای، انتقام گیری، و "هارت و پورت" کردن بود. به قول آمریکاییها "سرهای خونسرد تر" باید در این شرایط نقش اصلی را ایفا کنند، و از تند تر شدن شرایط جلوگیری کنند. مستقل از نگاه ما به شرایط داخلی کشور و دیکتاتوری ولایت فقیه، نباید از چنین حملاتی، حتی اگر در برابر داعش توجیه شده باشند، دفاع نمود و خوشحال بود، بلکه باید مخالفت خودرا صریحاً اعلام نمود. مهمترین چالش حفظ امنیت ملی و دور نگاه داشتن هرگونه حمله نظامی به ایران میباشد، و بنا براین میبایست هرگونه اقدام نابخردانه ایکه احتمال چنین حملهای را افزایش میدهد را محکوم کرد و در حد توان خود برای عدم تکرار آن اقدام نمود. با توان نظامی مهیب خود آمریکا قادر است ایران را به سوریه و یا عراق دیگری تبدیل کند، بدون آنکه بتواند "اعلام پیروزی" کند. عدم پیروزی آمریکا، نظیر آنچه که در افغانستان و عراق اتفاق افتاد، هیچگونه دستاوردی برای ایران اگر به سوریه دوم تبدیل شود نخواهد داشت.
صفحه فیسبوک نگارنده