دیگربان - وبسایت اصولگرای الف در یادداشتی، ویژگیهای دوقطبی کردن جامعه از سوی ابوالحسن بنیصدر را برشمرده و به طور تلویحی آنها را شبیه اقدامات حسن روحانی دانسته است.
مواردی چون «ساخت منازعات بی پایان با انقلابیون از طریق عصبیکردن آنها»٬ «تحریک جامعه از طریق آوردن اخبار پنهان حکومت در صحنه رسانهها» و «سخنرانیهای عصبی کننده و اختلاف افکن» از جمله این شبهتها هستند.
متن کامل این یاداشت با عنوان «ویژگیهای دوقطبی بنیصدری»:
عزیزی نوشته بود چرا رهبرانقلاب دوقطبی سال ۵۹ را مثال زد؟ مگر سالهای دیگر دوقطبی نداشتیم؟ پاسخ مختصرم این بود که برای نشان دادن زشتی هرکاری باید «حد نهایی» آن را تصویر کرد. از طرفی جنس دوقطبی سال ۵۹ این بود که یک راسش قدرت است. لذا نام بنی صدر به میان آمد.
اما به نظر میرسد این موضوع شرح بیشتری میطلبد. دوقطبی سال ۵۹ چه سبکِ دوقطبی بود که رهبری بدان هشدار دادند؟
اولا تعریف دوقطبی: دوقطبی نزاع و اختلافی از جنس مرگ و زندگی است. یعنی فرد در این جبههبندی متعصب است و ازکنارش نمیگذرد. مثلا از نان شبش میگذرد که یک وقت دیوار در پیاده روها نکشند.
دوم اینکه این دوقطبی اجتماعی است و با هر نوع اختلاف دیگری در حاکمیت متفاوت است. در دوقطبی اجتماعی، دوطرف مردمند.
سوم نیز ویژگی این نوع دوقطبی است که اجازه شنیدن هیچ منطق و استدلالی را نمیدهد. غالبا گوشها کر و چشم ها نابینا است. دعواهای شب انتخابات اغلب از این دست است. مثل دوقطبی جنگ و سازش.
اما چرا رهبری انقدر نگران دوقطبیاند؟ برخی خیال می کنند این حرفها را رهبری اولین بارست مطرح می کند. این گروه فراموش کردند رهبر انقلاب، احمدینژاد را با چه استدلالی از ورود به انتخابات نهی کردند؛ «با ملاحظهی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید این دو قطبی در کشور ایجاد میشود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمیدانم شما وارد بشوید.»
لذا با خطرناک خواندن تجربه دوقطبی اجتماعی به آقای روحانی هم تذکر دادند: «در سال ۵۹، رئیس جمهور وقت جامعه را دو قطبی، و مردم را به دو دسته مخالف و موافق تقسیم کرد که نباید این تجربه تکرار شود.»
دوقطبی اجتماعی بسیار پرآسیب است و آثارش تا مدتها از بین نمی رود. ضمن اینکه بهترین فرصت برای نفود جریان نفاق است؛ چه نفاق تروریست و چه نفاق اعتقادی.
پ.ن مقدمه؛ اگر مخاطب محترم تصور می کند در پایان این مطلب، روحانی بنی صدر میشود، باید صمیمانه عرض کنم که این متن کمکی به او نخواهد کرد. ولی حتما نسبت به سرنوشتها نگران میشود و برای عاقبت بخیری شان دعا میکند.
اما چرا سراغ دوقطبی سال ۵۹ رفتند؟ مهمترین ویژگی دوقطبی سال ۵۹ این بود که یک سر اختلاف بین مردم، جریان قدرت قرار داشت.
بر این اساس اهم سرفصل های دوقطبی ساز دوران بنی صدر چنین بود؛
یکم. ساخت منازعات بی پایان با انقلابیون. مثل عصبی کردن آنها از طریق پرداختن به مسائلی که نسبت بدان حساسند. مثلا درگیر شدن با امام.
دوم. تحریک جامعه از طریق آوردن اخبار پنهان حکومت در صحنه رسانهها. بنی صدر در روزنامه انقلاب اسلامی به صورت روزانه مسائل سیاسی پشت پرده را در قالب گزارش به مردم منتشر میکرد.
سوم. جمع کردن مخالفان نظام در دولت و رودررو قرار دادن آنها با انقلابیون و مردم؛ مثل جمع کردن برخی از درباریها و یا وابستگان حزب رنجبران و ملی مذهبیها در قالب دفتر هماهنگی مردمی ریاست جمهوری.
چهارم. سخنرانیهای عصبی کننده و اختلاف افکن. اولی ۱۷ شهریور ۵۹ در میدان شهدا که حزب جمهوی را به توطئه علیه دولت متهم کرد و بعدی روز عاشورا با رفتاری که اعتقادات مذهبی مردم را نشانه گرفت. در نهایت روز ۱۴ اسفند در سالگرد دکتر مصدق، به بهانه مقابله با افراطیگری مردم را بجان هم انداخت.
پنجم.سلب مسئولیت از خود و دولتش نسبت به انتقاد مردم و آدرس غلط دادن. کار بجایی رسید که رسما گفت اگر کابینه یکدست نباشد در قبال آن مسئولیتی نخواهم پذیرفت.
ششم. مخالفت با حرکتهای توده وار و انقلابی مردم که مهمترینش مخالفت با اشغال لانه جاسوسی بود. دانشجویان را افراطی نامید و بعد از فشار رسانههای خارجی تلاش کرد گروگانها را آزاد کند.
و قس علی هذا. خیرخواه مسوولین باشیم و برای آینده کشور و ملت دعا کنیم.