هوشیار زیباری، عضو ارشد پارت دمکرات کوردستان (عراق) و وزیر پیشین دارایی عراق، روز ١ مرداد، به رسانههای اقلیم کوردستان گفت: تنها کشوری که مخالفت خود را با همهپرسی اقلیم کوردستان اعلام کرده، ایران است.
قبل از اعلام زیباری، بارها مسئولین جمهوری اسلامی مسئله برگزاری رفراندوم برای استقلال اقلیم کوردستان از عراق را یک "زمزمه"، "ماجراجویی" و یک موضوع "امنیتی" قلمداد کردهاند؛ روزانه خبرگزاریهای جمهوری اسلامی اخبار، مصاحبه و مقالاتی در ضدیت با این همهپرسی منتشر میکنند.
سوال این است جمهوری اسلامی چه گزینههای برای جلوگیری از برگزاری یا تاثیر بر همهپرسی اقلیم کوردستان (عراق) در دست دارد؟ جدا از مسئله جنگ سرد که از آخرین روزهای جنگ دوم جهانی خود را در خاورمیانه نمایان کرد، در سطح مسائل منطقهای سه مسئله، شکلگیری و تامین امنیت اسرائیل، موضوع کوردستان و مسئله هلال یا کمربند شیعه از مسائل حائز اهمیتی هستند، که در چند دهه گذشته خارج از منافع اقتصادی کشورهای خاورمیانه مسبب همگرایی و واگرایی کشورهای این منطقه شدهاند. در واقع این سه مقوله را میتوان موضوعات کلان دیپلماسی منطقه خاورمیانه نامید و با توجه به اینکه برخورد با این سه مقوله در سطح کشورهای منطقه و قدرتهای فرامنطقهای که در خاورمیانه حضور دارند؛ یک برخورد امنیتی و خارج از هر نوع عرف سیاسی منطقهای بودهاست، پس میتوان این سه مقوله را سه موضوع کلان شکل دهنده سیاست امنیتی خاورمیانه پنداشت.
قبل از سیاست "جنگ با تروریسم" آمریکا، معمولا مسئله تامین امنیت اسرائیل در صدر سیاست امنیتی خاورمیانه قرار داشت و پس از آغاز این جنگ و تقویت جریان فکری سلفی جهادی در خاورمیانه و مطرح شدن موضوع "جهاد علیه طاغوت" و "جهاد علیه حکومت های وابسته به طاغوت"، در عمل موضوع اسرائیل و فلسطین به مسائل دسته دوم و سوم خاورمیانه تبدیل شد و رویدادهای پس از فتوای "جهاد علیه طاغوت" و بهار عربی و همچنین نفوذ، حضور و سیاست جمهوری اسلامی در کشورهای عربی پس از بهار عربی مسبب آن شد، که موضوع فلسطین و مسئله عرب_ اسرائیل در افکار عمومی عربها و حتی سیاستهای منطقهای کشورهای عربی از جمله سعودی در مقایسه با گذشته از اهمیت کمتری برخوردار باشد و مسئله تشکیل هلال شیعه در جایگاه اول سیاستهای منطقهای کشورهای خاورمیانه قرار بگیرد.
در شرایط حال کشورهای عربی، ترکیه و اسرائیل به نوعی همگرایی سیاسی در منطقه روی آوردهاند که دلیل اساسی این همگرایی، سیاست "هلال شیعه" و "صدور انقلاب اسلامی" توسط جمهوری اسلامی است.
اگر بخواهیم شفافتر مسئله را مطرح کنیم، باید اظهار کرد که حضور و نفوذ جمهوری اسلامی در کشورهای عربی، مشارکت جمهوری اسلامی در جنگهای داخلی موجود در این کشورها و نیز تلاش برای ناامن کردن کشورهای منطقه با محوریت تشکیل هلال شیعه و بکارگیری گروههای تروریستی در راستای تحقق اهداف منطقهای توسط جمهوری اسلامی، مسبب ایجاد نوعی همگرایی در بین بخشی از کشورهای عربی، ترکیه و اسرائیل برای مقابله با این نوع رفتار ایران در سطح منطقه شده است.
در برابر این همگرایی یا اتحاد عربی_اسرائیلی_ترکی در شرایط کنونی ایران برای تضعیف همگرایی موجود در سطح منطقه دو سیاست، کورد هراسی و اسرائیل هراسی را تقویت میکند. بدین مفهوم که جمهوری اسلامی در راستای کاهش حساسیت افکار عمومی خاورمیانه علیالخصوص افکار عمومی کشورهای اسلامی به مسئله هلال شیعه و نفوذ جمهوری اسلامی در کشورهای اسلامی_عربی در سطح رسانهای و حتی دیپلماسی رسمی سیاست کوردهراسی و اسرائیل هراسی را پیرو میكند.
دلیل اینکه جمهوری اسلامی سیاست کوردهراسی را اتخاد کرده این است که کوردهراسی میتواند پوششی برای اجرای سیاست "صدور انقلاب اسلامی" باشد، البته در عین حال باید اذعان کرد که استقلال اقلیم کوردستان (عراق)، با سیاستهای استراتژی جمهوری اسلامی در منطقه خاورمیانه نیز در تضاد است. پس کوردهراسی هم میتواند پوششی مناسب برای تکمیل گامهای تشکیل هلال شیعه باشد و هم به مفهوم اقدامی علیه استقلال کوردستان است.
در واقع در شرایط کنونی یکی از سیاستهای امنیتی جمهوری اسلامی برای تاثیر بر مقوله همهپرسی استقلال در اقلیم کوردستان، تقویت همزمان کورد و اسرائیل هراسی است. تشکیل اسرائیل و شکستهای پی درپی عربها در جنگهای سه دهه اول عمر این کشور، موضوع اسرائیل را به عقده تاریخی ناسیونالیزم عربی در خاورمیانه تبدیل کردهاست و در عین حال جمهوری اسلامی بارها دولت مستقل کوردستان در خاورمیانه را به "اسرائیل دوم" تشبیهه کردهاست و بارها ادعا کرده است که تشکیل دولت کوردستان به مفهوم خارج شدن بخشی از سرزمین عربها از دست آنها است.
در چنین شرایطی تشابه دولت اسرائیل و دولت کوردستان با هم، زمینه بازگشایی عقده تاریخی ناسیونالیزم عرب را فراهم میکند و این مسئله هم میتواند به مفهوم ایجاد فشار افکار عمومی عربها بر حاکمانشان در راستای واگرایی کشورهای عربی و اسرائیل باشد و هم میتواند به مفهوم ایجاد سدی برای تشکیل دولت مستقل کوردستان باشد و هم به منزله تشکیل پوششی برای سیاستهای "صدور انقلاب اسلامی " و هلال شیعه" است.
در واقع یکی از گزینههایی که جمهوری اسلامی از طریق آن میخواهد در مسئله همهپرسی و تشکیل دولت در کوردستان تاثیرگذار باشد، موضوع تقویت همزمان اسرائیل هراسی به منزله بازگشایی عقده تاریخی ناسیونالیزم عربی و کورد هراسی به مفهوم ایجاد یک عقده دیگر در بطن ناسیونالیزم عربی است.
البته باید اشاره کرد که کوردهراسی میتواند زمینه ایجاد همگرایی یا حتی اتحاد بین ناسیونالیزم ایرانی، تورکی و عربی را نیز فراهم نماید و همگرایی که در تمام سده بیستم مسبب آن شده است که کوردستان در محاصره این سه ناسیونالیزم قرار گیرد و در یک سده گذشته همگرایی این سه ناسیونالیزم با محوریت ضدیت با موضوع و جنبش کوردستان، بیشترین تاثیر را بر شکست جنبش کوردستان و عدم تحقق خواستهای هویت سیاسی کوردستان داشته است.
گزینه دوم که جمهوری اسلامی در تلاش است از طریق آن بر مسئله همهپرسی استقلال در کوردستان تاثیرگذار باشد، میتوان به جنگ روانی اشاره کرد که علیه این موضوع آغاز کرده است. جمهوری اسلامی با بزرگنمایی موضوع بحران اقتصادی که در اقلیم کوردستان موجود است، میخواهد نوعی ناامیدی در بین مردم کوردستان ترویج کند. این در حالی است که عامل اصلی بحران اقتصادی، قطع بودجه کوردستان توسط دولت مرکزی، جنگ با داعش و حضور بالغ بر ٢ میلیون پناهنده جنگ سوریه و عراق در کوردستان (عراق) است.
البته در زمینه ترویج ناامیدی در جامعه کوردستان، جمهوری اسلامی همزمان با مطرح کردن موضوع بحران اقتصادی و مسئله کمبود خدمات رسانی ضروری مانند کمبود برق و بحران در جادهای بین شهری نیز تاکید دارد.
این تاکید در حالی است که کوردستان عراق در ٦٠ سال گذشته در جنگ بوده و جدا از این جنگ چندین دفعه توسط رژیم صدام حسین با جنایاتی همچون ژینوساید و جنایت علیه بشریت روبرو شده است و این جنایات حاکمان بغداد همزمان با تخریب ٤٥٠٠ روستا و نیز تاکید بر سیاست عقب ماندگی کوردستان همراه بوده است. در چنین شرایطی اگر اقلیم کوردستان از خدمات ضروری و زیربنایی کافی برخوردار باشد، جای تعجب است.
سومین گزینهای که جمهوری اسلامی از طریق آن میتواند بر همهپرسی اقلیم کوردستان تاثیرگذار باشد، مسئله اختلافات جریانات سیاسی در کوردستان عراق است. جمهوری اسلامی به دلیل رابطه زیادی که با گروههای مخالف صدام حسین داشته است، توانسته در تمامی جریانات سیاسی موجود در کوردستان عراق نفوذ پیدا کند. این نفوذ و اختلافات سیاسی که بین جریانات موجود در اقلیم کوردستان دیده میشود، میتواند زمینه تاثیرگذاری جمهوری اسلامی بر نتیجه رفراندوم استقلال در کوردستان عراق را فراهم نماید.
چهارمین گزینهای در دست جمهوری اسلامی برای تاثیر بر رفراندوم، مسئله وجود هستههای مخفی سپاه قدس در کوردستان عراق است. قرارگاه رمضان از بدو تشکیل و قبل از آنکه به بخشی از سپاه قدس تبدیل شود، قرارگاهی برای هماهنگی اپوزیسون عراقی با سپاه پاسداران بود. پس از انتفاضه ١٩٩١ این قرارگاه رسما در شهر سلیمانیه دفتر خود را دایر کرد، هرچند وجود این دفتر به بهانه وجود اپوزیسون ایران خصوصا حزب دمکرات کوردستان ایران، سازمان کومله کوردستان ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران بود اما در عمل به مرکزی برای فرماندهی و مدیریت هستههای مخفی سپاه پاسداران در کوردستان عراق تبدیل شده است. مهمترین دلیل برای بکارگیری این هستهها در راستای مخالفت با همهپرسی استقلال، این است که جمهوری اسلامی در اغتشاشات و ناآرامیهای داخلی که سال ٢٠١٠ و ٢٠١٤ در پی بروز اختلاف سیاسی بین جریانات سیاسی در کوردستان عراق روی داد از بخشی از این هستهها در راستای گسترش اغتشاشات و به خشونت کشیدن آن استفاده کرد که تعدادی از این افراد توسط سازمانهای امنیتی اقلیم کوردستان دستگیر شده و به ایران پس فرستاده شدند. البته قطعا هستههای مخفی سپاه قدس در کوردستان عراق میتوانند هستههای تروریستی نیز قلمداد شوند و اعمال تروریستی از آنهای سربزند و اقلیم را با ناآرامیهای روبرو کند و از این طریق بر نتایج همهپرسی تاثیر بگذارد.
پنجمین گزینهای که جمهوری اسلامی در راستای تاثیر منفی بر نتایج رفراندم استقلال میتواند بکار گیرد، گروههای سلفی جهادی در کوردستان هستند. دو گروه کتائب القاعده در کوردستان و انصار الاسلام هم فتوای جهاد علیه حکومت کوردستان را دادهاند و هم سازمانهای امنیتی جمهوری اسلامی در این گروهها از نفوذ بالایی برخوردار هستند. سازمانهای سلفی جهادی کوردستان علیالخصوص دو سازمان فوق فعالیتهای تروریستی در فاصله ٢٠٠٤ تا ٢٠٠٧ داشتهاند و توقف این فعالیتها در پس امضاء یک توافق امنیتی در بین حکومت اقلیم و جمهوری اسلامی روی داد، در شرایط کنونی این سازمانها نیز گزینه احتمالی ایران برای ایجاد ناآمنی و نیز اغتشاشات در کوردستان هستند.
ششمین گزینه که جمهوری اسلامی میتواند، در راستای تاثیر منفی بر همهپرسی استقلال بکار گیرد، تاثیر بر نرخ ارز است. در فاصله سالهای ٢٠١٠ تا ٢٠١٤ بارهای به دلیل اینکه جمهوری اسلامی دلار را از بازار اقلیم خارج کرده بود و آن را به ایران منتقل کرد، توانست نرخ ارز را با افزایش روبرو کند.
در شرایط کنونی بالغ بر ٤٥٠ شرکت بازرگانی ایرانی در اقلیم کوردستان فعال هستند. بیشتر این کمپانیها در زمینه دورزدن تحریم ایران فعالاند و به همین دلیل در اقلیم حضور دارند و تاثیر بر بازار ارز از طریق این کمپانیها انجام میشود.
هفتمین گزینه که جمهوری اسلامی میتواند در راستای تاثیر منفی بر همهپرسی استقلال بکار بگیرد، موضوع آب است. بخشی از آب اقلیم کوردستان از طریق رودخانه زاب و سیروان و الوند تامین میشود. در شرایط کنونی مسئله حقآبه اقلیم کوردستان از این سه رودخانه از قانون و یا رژیم خاصی تابعیت نمیکند و در عین حال آب این رودخانههای برای اقلیم کوردستان بسیار ضروری است. در چنین شرایط حتی با به تاخیر انداختن مسئله تعیین حقآبه اقلیم کوردستان از رودخانههای زاب، سیروان و الوند میتواند، آب را به عنوان یک کارت فشار بر اقلیم کوردستان به کار گیرد.
در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران تقریبا تمامی ٧ گزینه فوق را برای عدم برگزاری همهپرسی و یا تاثیر بر نتایج همهپرسی بکارگرفته است. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی در واقع تنها مخالف برگزاری همهپرسی استقلال کوردستان عراق نیست بلکه فعالیترین مخالف نیز هست.