قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
در نشست مشورتی چهارشنبه (بیست و پنجم مردادماه)، با برخی از چهره های موثر اصلاح طلب در خصوص موضوع حصر و راهکارهای پیشنهادی برای حل آن به جهت تهدیدی که منافع ملی و جان عزیزان محصور با آن مواجه است، در حال گفتگو بودیم و اخبار و تحلیل های همراه با بیم و امید در خصوص چگونگی تصمیم حاکمیت در مورد حصر مطرح می شد که خبر اعتصاب غذای حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای کروبی منتشر شد و با توجه به شرایط جسمی جناب آقای کروبی، موجب نگرانی شدید همگان گردید.
چند نکته را متذکر می گردم:
۱- گفته می شود که قرار است در محیطی آرام و به دور از هیاهوی رسانه ای، اقدامات مثبتی برای بهبود وضعیت محصورین انجام پذیرد، لکن تا هنگام اعتصاب غذای جناب آقای کروبی، این امر محقق نگردید. البته اینکه آخرالامر خروج نیروهای امنیتی از بیت معظم له صورت پذیرفت را به فال نیک خواهیم گرفت و چشم به راه حل و فصل عاجل و کلی حصر، خواهیم بود.
۲- قریب ۷ سال از آغاز حصر می گذرد و در طول این مدت بارها از دوستان و نزدیکان عزیزان محصور، خواسته شده است تلاش کنند تا جهت حل موضوع حصر، در جامعه، آرامش حکمفرما باشد. حال این سئوال مطرح است که مگر برای حل این نگرانی عمومی و دغدغه ملی چه مقدار زمان لازم است؟
۳- برآیند جامعه و بدنه ی اجتماعی، به خوبی نشانگر این است که موضوع حصر و محصورین، مشمول مرور زمان و فراموشی نمی گردد و طولانی شدن و کش دادن موضوع، به آسیب بیش از پیش اعتماد بین حاکمیت و ملت منجر خواهد شد. در انتخابات اخیر روشن شد که پس از گذشت ۷ سال از حصر، اکثریت مردم ایران، نگران سلامت جناب آقای کروبی، جناب مهندس میرحسین موسوی و سرکار خانم دکتر رهنورد هستند و علاقمندان و هواداران بیشمارشان، با دقت و اضطراب وضعیت سلامتی عزیزان خود را رصد می کنند.
امید که به فضل الهی، پیش از هر اتفاق ناگوار و جبران ناپذیری با تدبیر مناسب و عاجل بیش از این صحت و سلامتی این عزیزان مورد تهدید قرار نگیرد و با رفع حصر و آزادی این عزیزان نگرانی ها و اضطراب ها برطرف و گامی جدی و واقعی در جهت انسجام ملی برداشته شود و آرامشی در خور جمهوری اسلامی به ایران باز گردد.
سخن آخر من با رئیس جمهور محترم، جناب آقای دکتر روحانی است که ما ز یاران چشم یاری داشتیم.