حبیب حسینی فرد - دیدگاه نو
«کره شمالی ... در مقابل آمریکا ایستاده و نتیجه ایستادگی را نیز چشیده است.... کرهشمالی به درخواست آمریکا برای مذاکره نیز پاسخ مثبت نداد و برنامههای هستهای و موشکی خود را غیرقابل مذاکره اعلام کرد. با جرأت میتوان گفت که کرهشمالی در این زمینه از مذاکرات بینتیجه و فاجعهآمیز ایران با آمریکا الگو گرفته و از این روی حاضر نشده است خود را مانند ما به چنبره فریب آمریکا گرفتار کند.» بخشی از یاداشت روز حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان که روز ۲۴ مرداد منتشر شده است.
این که برجام ضعف دارد قابل انکار نیست. ولی زمانی این ضعفها بیشتر مشکلساز میشوند که امتناع هسته سخت حکومت ایران از هرگونه تغییر در سیاست منطقهای خود در قبال اسرائیل، دولت تندور این کشور و لابیهای پرقدرت آن در آمریکا را که از اصل مخالف برجام بودند به فکر استفاده از این ضعفها و مانور روی آنها، بیاندازد. در واقع برجام اگر بی عیب و نقص هم بود، مادام که سیاست جمهوری اسلامی ایران در منطقه و از جمله در قبال اسرائیل آشی داغتر از کاسه خود فلسطینیهاست مشکل مناسبات بینالمللی ایران به جای خود باقی میبود، چنانچه که در سالهای قبل از پرونده هستهآی هم کم و بیش چنین بود و حالا هم که توافق هستهای به دست آمده کم و بیش چنین است.
حالا ولی مدیر مسئول کیهان به جای اشکالگرفتن از سیاست معطوف به دکان باز کردن روی شعار نابودی اسرائیل و به جای توجهدادن به ضعفهای سیاست خارجی ایران در منطقه، از دولت میخواهد که کره شمالی را الگوی خود کند و در مقابل آمریکا بایستد. طبیعی است که نه جامعه ایران و نه اقتصاد آن، آن قدرها بسته نیست که رهبری کشور که قرابتهایی با فکر شریعتمداری دارد بتواند تمام و کمال در مسیر آرزوی او گام بزند و مثل خاندان دیکتاتوری کیم در کره شمالی هر کاری که خواست با آنها بکند، تا سرحد انزوای کامل ایران. داغکردن برنامه هستهای و موشکی مورد نظر مدیر مسئول کیهان زمانی که با ستیز با آمریکا و به خصوص با شعار نابودی اسرائیل توام شود، پیوسته حساسیتبرانگیز خواهد ماند و تعامل ایران با جهان را بیش از پیش مختل خواهد کرد.
و طرفه این که مقاله حسین شریعتمدار ی یک هفته پیش از آن منتشر شد که مقامهای بانکی ایران در سئول قرارداد یک وام هشت میلیارد دلاری از کره جنوبی را با مقامهای این کشور امضا کردند تا به ساخت بیمارستان و راه و ... در ایران اختصاص یابد. یعنی ایران رفته است از کشوری وام میگیرد که در چشم شریعتمداری «نوکر آمریکا» است و شایسته دشمنی و لعن و تکفیر. در عوض او سینهچاک کره شمالی است و برای «ستیز آن با آمریکا» جز ستایش حرفی ندارد. منتهی او توجه ندارد و شاید هم خود را به خواب میزند که تولید ناخالص ملی کره شمالی در سال ۲۰۱۶ از ۴ برابر وامی که کره جنوبی تازه به ایران داده است فراتر نرفته (۲۸ میلیارد دلار) و تولید ناخالص ملی خود کره جنوبی در همین سال هزار و سیصد و چهل میلیارد دلار بوده است، یعنی نزدیک به ۵۰ برابر تولید ناخالص ملی کره شمالی و ۶ برابر تولید ناخالص داخلی ایران (۲۲۳ میلیارد دلار) ، با این تفاوت که کره جنوبی مثل ایران نفت و گاز ندارد که سهم عمده را در این رقم تشکیل دهند، بلکه با صادرات سامسونگ و ال جی و کیاموتور و هیوندا و ... از جمله به ایران، به این رقم دست یافته است.
مدل کره جنوبی اشکالات بسیار دارد و میتوان هم از جنبههای مثبتش یاد گرفت و هم از نکات منفیاش احتراز کرد، ولی در مجموع این همان کرهای است که روزی که انقلاب شد و حاج حسین و رفقا یک شبه به مدارهای بالای قدرت پرتاب شدند، تولید ناخالص ملیاش نصف ایران بود. مدیر مسئول کیهان اما به جای آن که پاسخ دهد که او و همفکرانش در ۴۰ سال گذشته چه بر سر اقتصاد ایران و شریانها و تعاملات بینالمللی آن آوردهاند که این گونه درجا زده و حالا باید برای گسترش بیمارستان و راههای خود از وام کره جنوبی استفاده کند ایدهآلی برای ایران ترسیم میکند که صدبرابر دهشتناکتر از همین وضعی ت کنونی است: الگوگرفتن از کره شمالی و رفتارش در گستره بینالمللی. و تاسف این که دیدگاه شریعتمداری ولو که در ورژن خفیفشدهاش به مذاق مقتدای او و جناح سخت حکومت هم غیرسازگار نیست. آخر و عاقبت ایران به خیر باد.