Tuesday, Aug 29, 2017

صفحه نخست » اشتباه نكنيد! اگر جاى ابراهيم يزدى بوديم شايد ما هم مانند او عمل مى كرديم!؛ ف. م. سخن

yazdi22.JPGبعد از مرگ ابراهيم يزدى، در اين و سو و آن سوى «نت»، نوشته هايى ديده مى شود كه از كارهاى منفى و مثبت او سخن مى گويد.

برخى نظر به فعاليت هاى مخرب او در ابتداى انقلاب دارند؛
برخى ديگر نظر به فعاليت هاى مثبت او بعد از پياده شدن، يا به اعتقاد من بيرون افكنده شدن از قطار انقلاب.

همه ى اين ها درست است.

يعنى يزدى هم مانند هر انسان ديگرى، مى توانست دچار تغيير و تحول از منفى به مثبت يا از مثبت به منفى شود و در اين موضوع ابدا ايرادى نيست.

ايراد بزرگ آنجاست كه ما تنها به يك دوره از فعاليت او يا هر شخصيت سياسى ديگر، وزن بيشتر را بدهيم يا آن را مطلق كنيم. مثلا بگوييم ابراهيم يزدى مطلق خباثت بود يا ابراهيم يزدى مطلق پاكى در سياست.

اتفاقى كه امروز در سطح «نت» مى افتد چنين است. نگاه به يك شخصيت سياسى به شكل مطلق گرايانه.

اما اگر دست ابراهيم يزدى يا هر شخصيت سياسى ديگر، در دوران فعاليت اش، به خون آلوده شود، بعدها، مطلق پاكى هم كه شود، اين خون از دستان او شسته نخواهد شد. فرق خون ريختن با حتى بنيان گذاشتن يك نظام و سيستم آلوده و نابودگر در اين است كه، خون ريختن، مسوول مشخص دارد، ولى ايجاد نظام را نمى توان كار يك نفر دانست لذا مسووليت ايجاد نظام ميان اشخاص و حتى مردم تقسيم مى شود و خواه ناخواه از بار مسووليت اشخاص منفرد مى كاهد.

ديدم برخى از جوانان اصلاح طلب، جلسه ى دادگاه (!) تيمسار رحيمى را «بحث و جدل» مى نامند و مى خواهند با حذف كلمه ى دادگاه، از مسووليت او در ايجاد دادگاه هاى «فورى» و به نوعى «صحرايى» بكاهند. اين مسووليت كاهش نمى يابد مگر آن كه كسى كه در ابتداى انقلاب در چنين جايگاهى نشسته مسووليت خود را بپذيرد و كارى را كه كرده اشتباه بداند. وگرنه توجيه و ماستمالى و بازى با كلمات، نامش گريز از مسووليت است.

به اعتقاد من، بهتر است دوستان جوان اصلاح طلب به جاى بحث بر سر موضوع مشخصى به نام مسووليت هاى يزدى در نهادن پايه هاى كج جمهورى اسلامى و دستگاه قضايى و برخورد با متهمان، كه اظهر من الشمس است، ضمن پذيرفتن آن ها، به بيان كارهاى نيك شخصيت محبوب شان در دوران رو در رويى با نظام اسلامى بپردازند و اين وجه مثبت را -بدون انكار وجوه منفى دوران ابتداى انقلاب و قبل از آن- برجسته كنند. به اين صورت هم جانب حق گرفته مى شود هم حساسيت بيهوده ميان موافقان و مخالفان به وجود نمى آيد.

يك نكته ى ديگر كه پرداختن به آن حائز اهميت است اين است كه وقتى انگشت اشاره مان را به طرف كسى مى گيريم و او را مسوول قلمداد مى كنيم، بايد در نظر داشته باشيم، كه اگر ما هم جاى او بوديم، ممكن بود همان كارها را مى كرديم و حتى بدتر از آن! وقتى امروز از بلنداى سال ١٣٩٦، به رويدادهاى ٤٠ سال قبل نظر مى افكنيم، بر اساس رويدادهاى اين ٤٠ سال و به دست آمده ها و از دست رفته ها، نتيجه گيرى مى كنيم و به قضاوت گذشته مى پردازيم. اين كارى ست سهل و آسان كه از هر كسى ساخته است.

هنر آن است كه خود را در همان زمان، در همان موقعيت، در همان شرايط، با همان تربيت خانوادگى و فرهنگى و اجتماعى، قرار دهيم و بعد ببينيم كه اگر ما جاى يزدى و يزدى ها بوديم چه مى كرديم!

تجربه امروز، و خواندن مطالب و ديدن برنامه هاى تلويزيونى «اپوزيسيون» نظام اسلامى به ما نشان مى دهد، كه منتقدان امروز يزدى، اگر جاى او بودند، به مراتب بد تر از او با «دشمنان» نظام ايده آل شان برخورد مى كردند!

ولى تاريخ، كارِ بدِ نكرده را محكوم نمى كند! بايد خوشحال باشيم كه در سال ٥٧ جاى يزدى و يزدى ها نبوديم كه اگر بوديم شايد به مراتب بد تر از آن ها عمل مى كرديم! اين نگاه باعث مى شود كه حداقل نسبت به خطاكاران تاريخ با ديده ى انصاف بنگريم و آن ها را منصفانه قضاوت كنيم!

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy