از آغاز جریان موسوم بە اصلاحطلبی در رژیم جمهوری اسلامی ٢٠ سال میگذرد، هرچند در تاریخ یک ملت ٢٠ سال صباحی بیش نیست ، اما ٢٠ سال تلاش برای اصلاح ساختاری کە جریان اصلاحخواە، بخش اصلی آن تشکیل دادە بود ، مدت زمان طولانی است.ث
جدا از اینکە اصلاحطلبی در ساختار رژیم جمهوری اسلامی چە فراز و فرودی را تجربە کردە است و سقف و کف خواستەهای این جریان چە تغییراتی را در ٢٠ سال گذشتە بەخود دیدە است، نگاە این مقالە بە مسئلە، خواست و فراز و فرودهای اصلاحطلبی در کوردستان یا همان اصلاحطلبان کورد است.
در مقدمە باید گفت اصلاحطلبان کورد، نە خود را در قالب یک حزب تعریف میکنند، و نە حتی خواستهای آنها سقف و کف مشخصی دارد، همین مسئلە مسبب آن شدە است، کە نە تنها نقد این گروە کاری بسیار دشواری باشد، بلکە اساسا شناختن آنها بە عنوان گروهی شناسنامەدار[1] کار بسیار دشواری است، در عین حال آنچە در فصل انتخاباتی از دهان بعضی از چهرەهای شاخص آنها زمزمە میشود، را میتواند بە عنوان خواست و یا اهداف آنها قلمداد نمود.
خواست این گروە را در دو محور اساسی میتوان خلاصە کرد :
١: تحقق بخشی از قانون اساسی جمهوری اسلامی کە در عمل معوق شدە است.
٢: بکارگیری نیروی بومی یا غیرە فارس در ساختار حکومتی جمهوری اسلامی البتە با ارجعیت بکارگیری این نیروها در مناطق خود
دو خواست بالا را میتوان بە عنوان هدف اصلی پشت فعالیتهای گروە موسوم بە اصلاحطلبان کورد تلقی کرد، و این گروە در ٢٠ سال گذشتە توانستە است ، بالاترین درصد آراء کوردستان را با همین دو خواستە بە صندق اصلاحطلبان مرکز بریزد و اهمیت این آراء در سطحی بود، کە اصلاحطلبان مرکز(فارس) منکر تاثیر آن بر رقابتهای ریاست جمهوری در دورە یازدهم و دوازدهم نبودە و نیستند[2].
نکتە قابل اهمیت در اینجا بررسی مسئلە دستاورد حاصل از این ائتلاف غیرە رسمی بین کوردها و اصلاحطلبان مرکز است، نمایان است، جدا از مسئلە میزان قدرت در ساختار رژیم و حتی جدا از مسئلە ساختار قدرت در رژیم جمهوری اسلامی ، اصلاحطلبان گروهی هستند، کە در ساختار جمهوری اسلامی وجود دارند و از قدرت نیز برخوردارند، اما این مسئلە هیچ وقت بە فاکتوری برای حمایت از خواست اصلاحطلبان کورد تبدیل نشدە است. آنها حتی در سطح رسانە و در دیپلماسی عمومی از خواست اصلاحطلبان کورد حمایت نکردە و چە بسا در شرایط حساس خود آنها خواست این گروە را بە منزلە رفتاری "تجزیەطلبانە" تلقی نمودەاند، برای نمونە بارها در یک سال گذشتە در روزنامە شرق کە در عمل ارگان رسمی اصلاحطلبان است مقالات در ضدیت با آموزش زبان مادری چاپ شدە است.
عدم حمایت اصلاحطلبهای مرکز از خواست اصلاحطلبان کورد در حالی است، کە بر اساس اعلام کابینە دوم دولت حسن روحانی مشخص شدە است، کە این فرد و البتە جریانی کە او آن را نمایندگی میکند، آمادە است، در برابر مخالفین خود کوتاە آمدە و امتیازات بسیار بزرگی بە جریان اصولگرا واگذار کند. بە تعبیری اصلاحطلبان روحانی را بە قدرت رساندن، اما اصولگرایان بە وزارت رسیدن.
عدم حمایت مرکزنشیان از گروهی کە رای حاشیە را برای آنها جمع میکند، کلیت موضوع نیست ، بلکە همزمان با این عدم حمایت بیشائبە اصلاحطلبان کورد از دوستان مرکزنشینشان در سطحی است، کە باید آن را در چهارچوب "عشق یک طرفە" تفسیر و تحلیل کرد، در تمام دورە ٢٠ سالە اعلام وجود جریان اصلاحطلبان کوردها چە آن دورە کە خود را در قالب و ساختار جریان اصلاحطلبی گنجاندە بودند و از اسم خاصی برای خود استفادە نمیکردند و چە بعد از ١٣٨٤ کە کلمە اصلاحطلبان کورد را برای خود انتخاب کردند، از لحاظ فکری، رفتاری و حتی تعیین هدف در پی دوستان مرکزنشین خود دوان بودند و هستند، اما هیچگاە گامی عملی برای تحقق خواست آنها از طرف دوستانشان برداشتە نشدە است، و هر دورە انتخاباتی تنها مجموعە "وعدە" میگریند و تا دورە بعد و فصل انتخابات بعدی حتی بحث از این وعدهها نیز ممنوع میشود.
مسئلە عشق یک طرفە، اصلاحطلبان کورد با اصلاحطلبان مرکز در پس این تئوری رو بە جامعە کوردستان تحلیل میشود، کە اصولگریان برای جامعە کوردستان جریانی بە مراتب خطرناکتر و تنشآفرینتر از اصلاحطلبان هستند، در یک کلام گروە اصلاحطلبان کورد رو بە جامعە کوردستان شکست سیاسی و عشق یک طرفە خود بە اصلاحطلبان مرکز را، بر اساس ایجاد ترس و وحشت از اصولگریان توجیهە و تثبیت کردەاند.
خارج از موضوع میزان اختلاف سیاسی و مسئلە وجود و عدم وجود دیدگاە مختلف در بین جناحهای درون رژیمی در جمهوری اسلامی، قبلا نیز بە تفسیر بە آن اشارە کردەام، کە آنچە بر سیاست رژیم جمهوری اسلامی در کوردستان تاثیر گذار است سە مسئلە:
١: جمهوری اسلامی ، موضوع کوردستان را در سطح خاورمیانە بە عنوان یک مسئلە امنیتی کلان خود در منطقە تلقی میکند، پس هر نوع فراز و فرودی در بخشهای دیگر کوردستان بر رفتار جمهوری اسلامی در شرق کوردستان مستقیما تاثیرگذار است.
٢: میزان قدرت و حضور مبارزات شرق کوردستان در جامعە کوردستان
٣: موجود بحران آب در مرکز ایران و مسئلە وجود آب در شرق کوردستان و امکان انتقال این آب بە مناطق مرکزی ایران
در این بین اصلاحطلبان کورد با نادیدە گرفتن جوهر واقعی عوامل تاثیرگذار بر رفتار جمهوری اسلامی در کوردستان، مسئلە ماجراجویی هستەایی جمهوری اسلامی و رفتارهای غیرە نرمال محمود احمدی نژاد در سطح بینالملل و همچنین موضوع تقلب احتمالی در نتایج انتخابات سال ١٣٨٨ و رفتارهای رژیم با معترضین بە این انتخابات را ملاک کردەاند، برای اینکە بە جامعە کوردستان بقبولانند، کە صرفا وجود عشق یک طرفە بە اصلاحطلبان میتواند وضعیت موجود را حفظ کند و این وضعیت بە وضعیت بدتر تبدیل نشود. در این بین آنچە تلاش میشود، کاملا در ذهن افکار عمومی مردم کوردستان پاک شود ، مسئلە دستاورد و نتایج ملوس از اعتماد چند بارە جامعە کوردستان بە اصلاحطلبان اعم از کورد و مرکزنشین است.
واقعیت سیاسی در ساختار رژیم جمهوری اسلامی این است کە حتی گفتمان فعال کردن بندهای معوق قانون اساسی جمهوری اسلامی کە در عمل بە گفتمان اصلاحطلبان کورد تبدیل شدە است ، با شکست روبرو شدە و اگر مسئولین رژیم، اصلاحطلبان کورد را در فصلهای انتخاباتی تحمل میکنند، بە دو دلیل این است:
یک: این گروە در جمعآوری رای مردم کوردستان نقش بسزای دارند و هیچ جریان دیگری در مرکز قدرت رای جمعکنی در کوردستان را ندارد.
دو: اصلاحطلبان کورد در فقری سیاسی بسر میبرند و هرگز آمادە نیستند، خارج از گفتمان اصلاحطلبی مرکز خود دست بە گفتمان سازی بزنند و همین مسئلە آنها را برای نهادهای امنیتی قابل تحمل کردەاست.
اما از لحاظ پایگاە اجتماعی این گروە در کوردستان باید گفت چون این جمع اساس دیپلماسی عمومی خود را بر اساس ایجاد وحشت از اصولگریان بنیاد نهادە بودند، و چون در کابینە جدید روحانی بیشینە این کابینە را اصولگریان بە دست گرفتە است، پس کابینە جدید برای اصلاحطلبان بە معنای خط بطلانی بر دیپلماسی عمومی اصلاحطلبان کورد است.
البتە چون اصلاحطلبان کورد تنها در سطح دیپلماسی عمومی آنهم در فصل انتخاباتی قدرت عرض اندام دارند، پس باید اظهار کرد کابینە دوم روحانی خطی پایان اصلاحطلبی در کوردستان است.
[1]: شناسنامەدار بە معنای گروهی داری استراتژی و ساختار مشخص و با اهداف تعیین شدە
[2] :این تحلیل براین نکتە استوار است، کە نویسندە آن بە این اعتقاد دارد؛ در چهارچوب جمهوری اسلامی و برای جلوگیری از افزایش تنش بین گروههای موجود در درون رژیم، مسئلە آرای عمومی کە از طریق انتخابات جمعآوری میشود، بیتاثیر بر تعیین میزان قدرت این گروههای در ساختار رژیم نیست، البتە این مسئلە بە مفهوم وجود دمکراسی نیست، بلکە تنها راهکاری است، برای کاهش تنش در درون ساختاری توتالیتر کە بە اختلافات درون رژیمی دچار شدە است.