عیاری: تناقضهای عجیب و غریبی در ایران وجود دارد
حسین علیزاده: از مسوولان انتظار نداشته باشید
سیروس ابراهیمزاده: تاریخ معاصر ایران وامدار سینما است
علیرضا داوودنژاد: سینما وسیله کاسبی است
اعتماد ـ الهام نداف: «نمیخواستم درباره توقیف فیلمها و دشواری آثاری که ساخته میشود صحبت کنم اما تناقضهای زیادی در این باره وجود دارد، مثل هزاران تناقض دیگری که در ایران وجود دارد.» کیانوش عیاری مرد رنجها و سختیها، در مراسم نکوداشت خود در جشن سینمای ایران، تنها به گفتن همین چند جمله بسنده کرد؛ حرفهایی که از دلشکستگی او در ۳۰سال حضورش در سینما حکایت داشت. این اما تنها بخش مراسم بزرگداشتهای جشن خانه سینما نبود. علاوه بر عیاری، سیروس ابراهیمزاده، حسین علیزاده و محمدحسن خوشنویس روی سن حاضر شدند و مورد تشویق و تقدیر سینماگران قرار گرفتند و هر کدام به نوعی وضعیت حال حاضر فرهنگ و هنر را نقد کردند.
در این مراسم که با استقبال بینظیر سینماگران همراه بود، علیرضا داوودنژاد با حضور روی سن، جایگاه عیاری را در سینمای ایران توصیف کرد؛ کارگردانی که این روزها دلش به چیزی خوش نیست: «برای من که در تمام این سالها عیاری را دنبال کردهام مرور رنجهای او بسیار غمانگیز است و به همین خاطر فکر کردم امشب به او بگویم: سرگذشت تو، سرگذشت و سرنوشت سینما است.» عیاری به واسطه توقیف دو فیلم «خانه پدری» و «کاناپه» از آسیبدیدگان ممیزی و سانسور در سینمای ایران است. او این روزها بیشتر از همیشه سالهای دشواری را که گذرانده، مرور میکند.
این کارگردان سینما پیش از این به «اعتماد» گفته بود: «از نخستین فیلمم یعنی «تنوره دیو» تا روزهایی که فیلم «کاناپه» را تحویل جشنواره دادم، بدون استثنا با برخی مشکلات دست به گریبان بودم. یعنی موردی نبود که نفس راحتی کشیده باشم.» حالا داوودنژاد ردپایی از بغض فروخورده عیاری را در گفتوگوهای اخیر این کارگردان پیدا کرده است. او با اشاره به سبک فیلمسازی عیاری و تمایل این کارگردان به واقعگرایی تاکید کرد فیلمسازی که دنبال واقعیت باشد، با بحران مواجه میشود. او خطاب به کارگردان «خانه پدری» گفت: «آنهایی که برای راهاندازی تشکیلات سینما مسوولیت داشتند، بر این باور بودند که سینما را حفظ کنند و سراغ استعدادهای درخشان رفتند و این طور بود که تو با همان نگاه حقیقتجو به سینما آمدی اما دیری نپایید که ترکهها آمدند و کانونهای قدرت شکل گرفتند و گفتند انعکاس صادقانه یعنی چه؟ سینما وسیله کاسبی است و هرچه امثال تو پافشاری کنند فشار رویشان بیشتر میشود. در این شرایط تو به جایی میرسی که با دو فیلم توقیفی و سینه تیر خورده، تقدیر میشوی! با این وجود باید خوشحال باشی چراکه وفاداری تو به حقیقت و سینما میتواند مثل یک الگو دلیل راه شود و فانوس دریایی شوی. به نظر من تو سوی چشم سینمای ایران هستی.» علاوه بر داوودنژاد، حسن فتحی از عیاری به خاطر آموختن سینمای بیتکلف به همنسلانش قدردانی و فرشته طائرپور نیز به خاطر تکریم این کارگردان در زمان حیاتش، ابراز خوشحالی کرد: «شما از «آن سوی آتش»ها آمدید و متاسفیم که نمیتوانیم بگوییم گلستان شده اما دلستان است و اگر خسته شدهاید اجازه دهید ما و جوانها از شما نیرو بگیریم.»
در ادامه سیروس الوند، ایرج پارسینژاد و تورج منصوری به پاس ۴۵ سال حضور سیروس ابراهیمزاده در سینما، روی صحنه آمدند. بازیگری صاحب سبک که در سالهای اخیر گزیدهکارتر شده است. او به محض قرار گرفتن پشت میکروفن نتوانست شادی و هیجان خود را از تشویق و تقدیر حاضران پنهان کند: «این شادیها ارزشمند است، چون نسل جوانی که به حوزه هنر میآیند و در حال حاضر حضور دارند، مطمئن میشوند این راه سخت، بیاجر نمیماند. همچنین این تجلیلها فرصتی میدهد تا آدم به گذشته و افت و خیزهای زندگیاش نگاه کند و درسهای واپسین زندگی را فرا بگیرد.»
ابراهیمزاده گریزی هم به درخشش سینمای ایران در عرصههای بینالمللی زد؛ جایی که نام ایران را بر سر زبانها انداخته است: «در حال حاضر کمتر جشنوارهای وجود دارد که یک ایرانی در آن نباشد و تاریخ معاصر از این جهت وامدار سینما است.» در بخش دیگری از این مراسم، حسین علیزاده برای دریافت تندیس خانه سینما، مورد تشویق حاضران قرار گرفت. او صحبتهای خود را اینطور آغاز کرد: «خوب است وقتی دوستان این همه لطف دارند از آنها تشکر کنم. انجام فعالیت موسیقایی در ایران سخت است اما من سختی نکشیدم زیرا من عاشقی بودم که دنبال گمشده خود بودم و هیچکس از هیچ مقامی نمیتوانست جلوی من را بگیرد. البته من در هیچ شرایطی امید خود را از دست ندادم و در پیچ و خمهای زیاد سینما و موسیقی ایران یاد گرفتم از مسائل مختلف مانند عشق، کمک به همنوع و انسانیت غافل نباشم.»
این موسیقیدان خطاب به همه هنرمندانی که از مسوولان انتظار همراهی دارند، گفت: «به هیچوجه از مسوولان انتظار نداشته باشید، چون کسانی که مسوول هنرهایی چون موسیقی شدهاند، کسانی بودند که از کودکی از آن منع میشدند و چطور ممکن است این افراد برای موسیقی کاری کنند. به همین دلیل به نظرم این وزارت ارشاد نیست که باید ارشاد کند بلکه هنرمند است.» این بخش از صحبتهای علیزاده اما نقطه عطف مراسم نکوداشت جشن سینمای ایران بود؛ حرفهایی که از دل یکی از شایستهترین نمایندگان موسیقی ایرانی برآمده بود و توامان امید و آزادگی را در دل هنرمندان زنده میکرد. او در واقع صحبتهای سیروس ابراهیمزاده و محمدحسن خوشنویس را تکمیل کرد؛ آن زمان که پشت تریبون حاضر شدند و هنر را پرچمدار بازشناسی فرهنگ غنی ملتها دانستند و گفتند هنرمند به هیچ دولتی نباید امیدوار باشد: «کدام مدیر دولتی در این جایگاه قرار گرفته که از یک فرد فرهنگی تجلیل کند؟ تعداد این مدیران بسیار اندک بوده است.»